کلمه جو
صفحه اصلی

panegyric


معنی : مدیحه، مدیحه، ستایش امیز
معانی دیگر : (نوشته یا نطق) مدیحه، مدح نامه، panegyrical ستایش امیز

انگلیسی به فارسی

( panegyrical ) ستایش آمیز، مدیحه، ستایش


panegyric، مدیحه، ستایش امیز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: panegyrical (adj.), panegyrically (adv.), panegyrist (n.)
(1) تعریف: a formal speech or piece of writing devoted to publicly praising a person or thing.

- Does she deserve this panegyric for doing something any good citizen would have done?
[ترجمه ترگمان] آیا او مستحق این ستایش است که کاری را انجام دهد که هر هم وطن خوب انجام داده باشد؟
[ترجمه گوگل] آیا او شایستگی این پانژیکر را دارد تا کاری انجام دهد که هر شهروند خوب انجام می دهد؟

(2) تعریف: something that serves to praise or extol.

- The movie is the director's panegyric to Hollywood in the 1930s.
[ترجمه ترگمان] این فیلم ستایش کارگردان از هالیوود در دهه ۱۹۳۰ است
[ترجمه گوگل] فیلم این فیلم در سال 1930 به نمایش گذاشته شده است

• commendation, praise; song of praise, eulogy
a panegyric is a formal speech or piece of writing that praises someone or something; a formal word.

مترادف و متضاد

مدیحه (اسم)
panegyric

مدیحه (صفت)
panegyric, panegyrical

ستایش امیز (صفت)
panegyric, panegyrical

جملات نمونه

1. He made a speech of panegyric.
[ترجمه ترگمان]با panegyric شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او یک سخنرانی از قاب چوبی انجام داد

2. She delivered a panegyric on the President-elect.
[ترجمه ترگمان]مدیحه سرایی در مورد رئیس جمهور انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک نماینده مجلس در انتخابات ریاست جمهوری را تحویل داد

3. The last, the panegyric, was one of the most common themes and undercurrents in our conversations all year long.
[ترجمه ترگمان]این آخرین، ستایش، یکی از موضوعات رایج و undercurrents در مکالمات ما در تمام طول سال بود
[ترجمه گوگل]آخرین، panegyric، یکی از شایع ترین تم ها و زیر شاخه ها در مکالمات ما در تمام طول سال بود

4. The absence of panegyric in itself sets Leapor's poem apart from earlier country house poems.
[ترجمه ترگمان]فقدان مدحی در خودش شعر Leapor را از اشعار پیشین کشور جدا می کند
[ترجمه گوگل]فقدان قابلیتی به خودی خود شعر لئوپور را جدا از اشعار خانه های پیشین کشور می کند

5. Nevertheless, people have a panegyric on the eight phenomena. Therefore, the spirit of this world is distorted. It has become a stubborn disease and beyond cure.
[ترجمه ترگمان]با وجود این، هشت پدیده نسبت به هشت پدیده وجود دارد بنابراین روح این جهان تحریف شده است این بیماری به یک بیماری کله شق و فراتر از درمان تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]با این حال، مردم پدیده ای هشت پدیده ای دارند بنابراین، روح این جهان تحریف شده است این تبدیل به یک بیماری شدید و فراتر از درمان است

6. Directly hooked on to this, often expressed in the same sentence, was a long and, hard-dying panegyric for the past.
[ترجمه ترگمان]همین که به این جمله اشاره کرد، اغلب در همان جمله بیان می شد، مدحی طولانی و سخت در حال احتضار برای گذشته بود
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم در این مورد، که اغلب در یک جمله بیان می شد، به مدت طولانی و کشنده بود

7. Michael Howard, the Conservative leader, gave a speech that began as a panegyric to Britain and ended as an orthodox recitation of Conservative plans.
[ترجمه ترگمان]مایکل هوارد، رهبر محافظه کار، سخنرانی ای را ایراد کرد که با ستایش از بریتانیا آغاز شد و به عنوان یک قرائت سنتی از برنامه های محافظه کاران به پایان رسید
[ترجمه گوگل]مایکل هاوارد، رهبر محافظه کار، سخنانی را به زبان انگلیسی به انگلیس آورد و به عنوان دستورالعمل ارتدوکس برنامه های محافظه کار پایان داد

8. Socrates covered his head when he gave the untrue panegyric, and only in the retraction is he once again entirely himself.
[ترجمه ترگمان]سقراط وقتی he را به او داد، سرش را پوشاند و تنها در مورد عذرخواهی، یک بار دیگر کاملا بر خود مسلط شد
[ترجمه گوگل]سقراط سرش را تکان داد، وقتی که به خطای خطای ناخوشایند اعتراف کرد، و تنها در بازپسگیری او یک بار دیگر کاملا خودش بود


کلمات دیگر: