کلمه جو
صفحه اصلی

onward


معنی : بجلو، بجلو، بسوی جلو، به جلو، به پیش
معانی دیگر : (به) پیش، پیش سوی (زمان یامکان)، به بعد، پیش رو، پیش رونده، رو به جلو (onwards هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

بسوی جلو، به پیش، بجلو


به سمت جلو، به جلو، به پیش، بجلو، بسوی جلو


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: toward a point or position ahead, as in space or time.
مترادف: ahead, forward
مشابه: along, forth, frontward

- After a brief rest, the army marched onward.
[ترجمه ترگمان] پس از استراحت کوتاهی ارتش به راه افتاد
[ترجمه گوگل] پس از یک استراحت کوتاه، ارتش به جلو حرکت کرد
صفت ( adjective )
مشتقات: onwards (adv.)
• : تعریف: moving or directed toward a point ahead; advancing, increasing, rising, or the like.
مترادف: forward
مشابه: advancing, progressive, rising

- the onward thrust of the troops
[ترجمه ترگمان] بعد از این که سربازان به پیش می رفتند،
[ترجمه گوگل] نیروی پیشروی نیروها

• advancing, progressing
forward; further
if something happens from a particular time onwards or onward, it begins to happen at that time and continues to happen.
if someone or something moves onwards or onward, they continue travelling or moving forward.
you can say that things move onwards or onward when they continue to develop or progress.

مترادف و متضاد

بجلو (صفت)
onward

بجلو (قید)
onward

بسوی جلو (قید)
onward

به جلو (قید)
forward, onward

به پیش (قید)
on, forward, onward, forwards

ahead


Synonyms: alee, along, beyond, forth, forward, in front, moving, on, on ahead, onwards


ahead, beyond


Synonyms: alee, along, forth, forward, in front, in front of, moving, on, on ahead


Antonyms: backward, backwards


جملات نمونه

onward Christian soldiers...!

به پیش، ای سربازان مسیحی ...!


the onward course of events

مسیر رو به پیش رویدادها


1. onward christian soldiers. . . !
به پیش،ای سربازان مسیحی . . . !

2. the onward course of events
مسیر رو به پیش رویدادها

3. we moved onward into the forest
ما به درون جنگل پیش رفتیم.

4. from the fifth century onward
از قرن پنجم به بعد

5. Lured by the lust of gold,the pioneers pushed onward.
[ترجمه ترگمان]the با شهوت طلا به راه خود ادامه دادند
[ترجمه گوگل]پیشگامان به طرز دلخوری از طلای غرق شدند

6. The travel service can help you to make onward reservations.
[ترجمه ترگمان]خدمات مسافرتی می تواند به شما کمک کند تا رزرو کنید
[ترجمه گوگل]خدمات مسافرتی می تواند به شما در ایجاد رزرو های بعدی کمک کند

7. The company offers flights to Amsterdam with onward travel to The Hague.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پروازهای خود به آمستردام را با سفر به لاهه آغاز می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت با پرواز بعدی به لاهه به آمستردام سفر می کند

8. The horse dashed onward.
[ترجمه ترگمان]اسب به راه افتاد
[ترجمه گوگل]اسب به سمت جلو حرکت کرد

9. The bus continued onward.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس به راه خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]اتوبوس ادامه داد

10. His life has a sense of purposive onward movement.
[ترجمه ترگمان]زندگی او یک حس هدفمند از حرکت به جلو دارد
[ترجمه گوگل]زندگی او دارای حس پیگیری هدفمند است

11. From the mid-forties onward Congress legislated for the domestic front while the President acted on the foreign front.
[ترجمه ترگمان]از اواسط سالگی کنگره برای جبهه داخلی قوانینی وضع کرد در حالی که رئیس جمهور در جبهه خارجی عمل کرد
[ترجمه گوگل]از همان اواسط قرن، کنگره برای جبهه داخلی در حالی که رئیس جمهور در جبهه خارجی عمل می کرد، تصویب شد

12. The parquet is responsible for the onward transmission of the documents via central government agencies.
[ترجمه ترگمان]این موزاییک مسئول انتقال به پایین اسناد از طریق نهاده ای دولتی مرکزی است
[ترجمه گوگل]پارکت مسئول ارسال مدارک از طریق سازمان های دولتی می باشد

13. the onward march of time.
[ترجمه ترگمان]قدم به گذشته
[ترجمه گوگل]راه پی در پی زمان

14. In life's earnest battle they only prevail, who daily march onward and never say fail.
[ترجمه ترگمان]در نبرد جدی زندگی، تنها پیروز شدن، کسی که هر روز به جلو گام برمی دارد و هرگز جواب رد نخواهد داد
[ترجمه گوگل]در نبرد جدی زندگی آنها تنها غلبه می کنند، که روزانه به سمت پیاده روی حرکت می کنند و هرگز نمی گویند که شکست خورده اند

We moved onward into the forest.

ما به درون جنگل پیش رفتیم.


from the fifth century onward

از قرن پنجم به بعد


پیشنهاد کاربران

بعد از

به پیش
پیش به سوی جلو

نام انیمیشنی در سال ۲۰۲۰

به پیش که نام فیلمی هم است.

به این سو

به پیش، به جلو

بیشتر برای افراد نظامی به کار برده میشه که معمولا فرمانده با گفتنه این عبارت، افراد رو به حرکت در میاره.



کلمات دیگر: