کلمه جو
صفحه اصلی

paprika


معنی : میوه رسیده فلفل قرمز، فلفل پاپریکا، فلفل قرمز هندی
معانی دیگر : گرد فلفل، پاپریکا

انگلیسی به فارسی

فلفل قرمز، میوه رسیده فلفل قرمز، فلفل پاپریکا، فلفل قرمز هندی


( paprica ) (گیاه‌شناسی) میوه رسیده فلفل قرمز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a powdered reddish seasoning made from dried sweet red peppers.

• spice made from red pepper, type of piquant seasoning
paprika is a red powder that is made from a type of pepper. it is used for flavouring food.

مترادف و متضاد

میوه رسیده فلفل قرمز (اسم)
paprika

فلفل پاپریکا (اسم)
paprika

فلفل قرمز هندی (اسم)
paprika

جملات نمونه

1. I always add some paprika for extra flavour.
[ترجمه ترگمان] همیشه بوی فلفل اضافه می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه پاپریکا را برای طعم اضافی اضافه می کنم

2. I order black pepper sirloin without any paprika.
[ترجمه ترگمان]من به گوشت فلفل سیاه سفارش میدم بدون هیچ فلفل نمکی
[ترجمه گوگل]من فلفل سیاه و بدون پاپایا را سفارش می دهم

3. Mix the yogurt, coriander, cumin, turmeric, paprika, ginger, garlic salt and chilli powder.
[ترجمه ترگمان]ماست، گشنیز، زیره سبز، زرد چوبه، زنجبیل، زنجبیل، پودر سیر و پودر فلفل قرمز را مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]ماست، گشنیز، زیره، زردچوبه، پاپریکا، زنجبیل، نمک سیر و پودر چیلی را مخلوط کنید

4. Method: Rub meat in flour, paprika and seasoning, brown, put in dish.
[ترجمه ترگمان]روش: گوشت خوک را در آرد، paprika و چاشنی، قهوه ای، در بشقاب قرار دهید
[ترجمه گوگل]روش جوشاندن گوشت را در آرد، پاپریک و چاشنی، قهوه ای، در ظرف قرار دهید

5. Quick beef stroganoff 1 Sprinkle the steak with paprika and seasoning.
[ترجمه ترگمان]beef سریع (stroganoff)استیک را با paprika و چاشنی می زند
[ترجمه گوگل]گوشت گاو سریع stroganoff 1 استیک را با پاپریک و پخت و پز بپزید

6. Add white pepper and paprika, Corn Flakes or bread crumbs, parsley and whole egg and egg whites.
[ترجمه ترگمان]فلفل سفید، آرد ذرت، آرد ذرت، جعفری و کل تخم مرغ و سفیده تخم مرغ را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]فلفل سفید و پاپریکا، دانه های ذرت یا خرده نان، جعفری و کل تخم مرغ و سفید پوستان را اضافه کنید

7. Season with a little paprika and cayenne pepper.
[ترجمه ترگمان]فصل با کمی فلفل قرمز و فلفل قرمز
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز و فلفل قرمز را با فلفل قرمز مخلوط کن

8. Pimientos become paprika when dried and finely ground.
[ترجمه ترگمان]Pimientos تبدیل به فلفل شد، وقتی خشک شد و زمین خوبی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Pimientos هنگامی که خشک و ریزه کاری می شود، پاپی قرمز می شود

9. Mix together the tomato puree, wine, water, paprika, pepper and salt and pour over the casserole.
[ترجمه ترگمان]پوره گوجه فرنگی، شراب، آب، آب لیمو، فلفل و نمک را مخلوط کنید و روی the بریزید
[ترجمه گوگل]پوره گوجه فرنگی، شراب، آب، پاپریکا، فلفل و نمک را با هم مخلوط کنید و بریزید

10. Sprinkled with paprika so they have a nice color.
[ترجمه ترگمان]sprinkled با فلفل قرمز رنگ خوبی دارند
[ترجمه گوگل]با پاپریکا آب پاشید تا رنگ خوبی داشته باشند

11. Stir in onion, bay leaf and paprika. Simmer gently, stirring often, 15 minutes.
[ترجمه ترگمان]پیاز، برگ برگ بو و paprika را بریزید و هم بزنید به آرامی، به آرامی، ۱۵ دقیقه به هم زدن ادامه دهید
[ترجمه گوگل]پیاز، لازانا و پاپریک را بگذارید بطور مرتب شستشو دهید، اغلب تکان دهید، 15 دقیقه

12. Sprinkle them lightly with paprika and place in oven.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به آرامی با paprika و مکان در فر بریزید
[ترجمه گوگل]آنها را کمی با پاپریکا بپاشید و در فر قرار دهید

13. Spoon into the choux buns and sprinkle with paprika.
[ترجمه ترگمان]قاشق buns را بردارید و با paprika روی آن فلفل بریزید
[ترجمه گوگل]قاشق را به نان چوپان و با پاپریک پاشیدن کنید

14. Spoon into the choux buns and sprinkle with paprika. Garnish with sprigs of basil.
[ترجمه ترگمان]قاشق buns را بردارید و با paprika روی آن فلفل بریزید garnish با یک sprigs ریحان
[ترجمه گوگل]قاشق را به نان چوپان و با پاپریک پاشیدن کنید گلابی با شاخه های ریحان

پیشنهاد کاربران

Paprika نام نوعی فلفل دمله ای است ولی در امر اشپزی به ادویه پاپریکا گویند.
ادویه پودری پاپریکا از ترکیب فلفل قرمز تند و فلفل دلمه ای خشک شده، ساخته می شود. پاپریکا در بسیاری از کشورهای جهان به کار می رود و میزان تندی آن در هر ناحیه ای با ناحیه دیگر متفاوت است.


کلمات دیگر: