1. she remains an optimist
او هنوز خوشبین است.
2. he is a born optimist
او ذاتا خوش بین است.
3. An optimist sees an opportunity in every calamity; a pessimist sees a calamity in every opportunity.
[ترجمه ترگمان]یک فرد خوش بین در هر فاجعه ای فرصت می بیند؛ نسبت به هر فرصتی، یک بدبین، یک فاجعه می بیند
[ترجمه گوگل]خوشبین فرصت در هر فاجعه را می بیند؛ بدبختی در هر فرصتی فاجعه را می بیند
4. To an optimist every change is a change for the better.
[ترجمه ترگمان]برای خوش بینی هر تغییر یک تغییر برای بهتر است
[ترجمه گوگل]برای بهینه ساز هر تغییر یک تغییر برای بهتر است
5. An optimist sees the rose; a pessimist the thorn.
[ترجمه مهدیار] خوشبین گل رز را میبیند ، بدبین خار را
[ترجمه ترگمان]خوش بین، گل رز را می بیند، آدم بدبینی
[ترجمه گوگل]خوشبین می بیند گل رز؛ پوسیدگی خار
6. Pete, ever the optimist, said things were bound to improve.
[ترجمه ترگمان]پت که همیشه خوش بین بود گفت که همه چیز باید بهبود یابد
[ترجمه گوگل]پیت، همیشه خوش بین است، گفت که چیزها باید بهبود یابد
7. He's such an optimist that he's sure he'll soon find a job.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشبین هست که مطمئن است به زودی شغلی پیدا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او چنین خوش شانس است که او مطمئن است که او به زودی کار پیدا خواهد کرد
8. Outwardly, at least, he was an optimist.
[ترجمه ترگمان]به ظاهر ظاهر خوش بین بود او همیشه خوشبین بود
[ترجمه گوگل]به طور ناگهانی، حداقل او خوشبین بود
9. Paul, ever the optimist, agreed to try again.
[ترجمه ترگمان]پل که همیشه خوش بین بود، قبول کرد که دوباره امتحان کند
[ترجمه گوگل]پل، همیشه خوشبین، موافقت کرد دوباره امتحان کنید
10. An optimist may see a light where there is none, but why must the pessimist always run to blow it out? Rene Descartes
[ترجمه ترگمان]آدم خوش بین ممکن است نوری را ببیند که در آن وجود ندارد، اما چرا همیشه بدبین به نظر می رسد که آن را منفجر کند؟ رنه دکارت
[ترجمه گوگل]خوشبین ممکن است یک نور را در جایی که هیچ کدام وجود نداشته باشد، ببیند، اما چرا باید بدبینانه همیشه آن را منفجر کنیم؟ رنه دکارت
11. I’m an optimist in the sense that I believe humans are noble and honorable, and some of them are really smart. I have a very optimistic view of individuals. Steve Jobs
[ترجمه ترگمان]من در این حس خوشبین هستم که اعتقاد دارم انسان ها شریف و شریف هستند و برخی از آن ها واقعا باهوش هستند من دیدگاه بسیار خوش بینانه ای از افراد دارم استیو جابز
[ترجمه گوگل]من خوش بین هستم به این معنی که معتقدم انسانها شریف و شریف هستند و بعضی از آنها واقعا هوشمند هستند من یک دیدگاه بسیار خوش بینانه از افراد دارم استیو جابز
12. I am fundamentally an optimist. Whether that comes from nature or nurture, I cannot say. Part of being optimistic is keeping one's head pointed toward the sun, one's feet moving forward. There were many dark moments when my faith in humanity was sorely tested, but I would not and could not give myself up to despair. That way lays defeat and death. Nelson Mandela
[ترجمه ترگمان]من اساسا خوش بینی هستم نمی دانم این موضوع از طبیعت یا تربیت ناشی می شود یا نه بخشی از خوشبین بودن، نگاه داشتن به خورشید است که یک قدم به جلو حرکت می کند لحظاتی تیره و تاریک وجود داشت که ایمان من به انسانیت به شدت مورد آزمایش قرار گرفته بود، اما من نمی خواستم و نمی توانستم خودم را تسلیم نومیدی کنم این روش، شکست و مرگ است نلسون ماندلا
[ترجمه گوگل]من اساسا خوشبین هستم نمی توانم بگویم که آیا از طبیعت یا پرورش می آید بخشی از خوش بین بودن، نگه داشتن سر به سمت خورشید است، پاهای خود را به سمت جلو حرکت می کند لحظات بسیار تاریک وجود داشت وقتی ایمان من به بشریت شدیدا مورد آزمایش قرار گرفت، اما نمی توانستم و نمی توانستم خودم را ناامید کنم این راه شکست و مرگ است نلسون ماندلا
13. He's an eternal optimist .
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم خوشبین ابدی - ه
[ترجمه گوگل]او خوشبین است
14. The pessimist sees difficulty in every opportunity; the optimist sees the opportunity in every difficulty. Winston Churchill
[ترجمه ترگمان]همیشه در هر فرصتی مشکل را می بیند؛ خوشبین در هر دشواری این فرصت را می بیند و ین ستون چرچیل …
[ترجمه گوگل]بدبینی در هر فرصتی دشوار است خوش بین ترین فرصت را در هر دغدغه ای می بیند وینستون چرچیل