1. Mr Johnson particularizes the general points he wants to make.
[ترجمه ترگمان]آقای جانسون به طور کلی اشاره کرد که او می خواهد این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]آقای جانسون جزئیات عمومی را که او می خواهد انجام دهد مشخص می کند
2. A farmer is entitled to a certain particularized tax treatment.
[ترجمه ترگمان]یک کشاورز مستحق یک نوع درمان مالیاتی خاص است
[ترجمه گوگل]یک کشاورز حق دارد که به یک روش مالیات خاص پرداخت شود
3. Would you particularize the items on the bill?
[ترجمه ترگمان]میشه وسایل رو بذاری رو صورت؟
[ترجمه گوگل]آیا آیتم های موجود در لایحه را مشخص کنید؟
4. This article particularize the experimental results on low resistivity oil zone and high resistivity water zone.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نتایج تجربی مربوط به ناحیه روغن مقاومت کم و ناحیه ویژه آب مقاومت را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله نتایج تجربی را در مورد مساحت کم مخزن و منطقه آب با مقاومت بالا مشخص می کند
5. There are cogent reasons why the constitution drafters decided to generalize rather than to particularize.
[ترجمه ترگمان]دلایل قانع کننده وجود دارند که چرا نویسندگان پیش نویس اساسنامه به جای آنکه به particularize تعمیم یابند، تصمیم به تعمیم دادند
[ترجمه گوگل]دلایل قانع کننده ای وجود دارد که چرا سازندگان قانون اساسی تصمیم گرفتند به جای تعریف کردن، تعمیم دهند
6. It was suggested that health education diversify in forms, individualize in ways, particularize in contents and randomize in time. So we can get g. . .
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که آموزش بهداشتی در اشکال مختلف، به طرق مختلف، از لحاظ محتوایی، particularize در محتوا و randomize در زمان متنوع باشد پس ما می توانیم g
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که آموزش بهداشت در قالب های مختلف، به شیوه های فردی متفاوت، در محتوای خاص و زمان بندی تصادفی بنابراین ما می توانیم G را دریافت کنیم
7. Based on practical example, the authors of this paper particularize the method how to deal with the crevice and give some suggestions to prevent it.
[ترجمه ترگمان]براساس مثال کاربردی، نویسندگان این مقاله روش چگونگی برخورد با شکاف را بررسی کرده و پیشنهاداتی برای جلوگیری از آن ارائه نمودند
[ترجمه گوگل]بر اساس مثال عملی، نویسندگان این مقاله روش خاصی را برای مقابله با شکاف ایجاد کرده و پیشنهاداتی برای جلوگیری از آن ارائه می دهند
8. I emphasize particularly on implementing psychology diathesis education in course teaching, experiment teaching, activities after school and so on, and particularize successful teaching cases.
[ترجمه ترگمان]من به طور خاص بر اجرای روان شناسی تربیتی در آموزش، تدریس، تدریس، فعالیت های بعد از مدرسه و غیره تاکید می کنم، و در موارد آموزشی موفق
[ترجمه گوگل]من به طور خاص بر روی اجرای آموزش روانشناسی دیاتیزه در دوره آموزش، آموزش تدریس، فعالیت های بعد از مدرسه و غیره تاکید می کنم و موارد آموزشی موفقیت آمیز را مشخص می کنم
9. This paper describes the recycling process of PC. Also in this paper particularize a series of recycling process in and out home and give some opinions.
[ترجمه ترگمان]این مقاله فرآیند بازیافت PC را توصیف می کند هم چنین در این مقاله یک سری فرآیند بازیافت در داخل و خارج از خانه انجام می شود و نظرات خود را بیان می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله روند بازیافت PC را توصیف می کند همچنین در این مقاله مجموعه ای از فرآیند بازیافت در داخل و خارج از منزل را مشخص می کنیم و نظرات مختلفی را ارائه می دهیم
10. It was suggested that health education diversify in forms, individualize in ways, particularize in contents and randomize in time. So we can get good results.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که آموزش بهداشتی در اشکال مختلف، به طرق مختلف، از لحاظ محتوایی، particularize در محتوا و randomize در زمان متنوع باشد پس ما می توانیم نتایج خوبی به دست آوریم
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که آموزش بهداشت در قالب های مختلف، به شیوه های فردی متفاوت، در محتوای خاص و زمان بندی تصادفی بنابراین ما می توانیم نتایج خوبی بدست آوریم
11. Review what just go " 15 " of the plan initiative year, the important matter that is worth particularize, happy event is very much.
[ترجمه ترگمان]بررسی کنید که چه چیزی \"۱۵\" از طرح ابتکاری امسال را بررسی کنید، مهم است که ارزش بسیار زیادی دارد، رویداد شاد بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]آنچه را که فقط 15 سال ابتدای طرح آغاز می شود را نقد کنید، مهم این است که ارزش مشخص کردن، رویداد خوشحال بسیار است
12. This paper introduced three modes to compare the display, Decoder, driver and data transmit. And particularize some IC in common use. And compare those. IC by a form.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سه حالت را برای مقایسه نمایش، Decoder، راننده و انتقال داده معرفی کرد و این امر باعث شد که برخی از افراد IC به طور مشترک از آن استفاده کنند و آن ها را مقایسه کنید IC با یک شکل
[ترجمه گوگل]این مقاله سه حالت برای مقایسه صفحه نمایش، رمزگشا، راننده و انتقال داده ها را معرفی کرد و برخی از IC ها را در استفاده معمولی مشخص کنید و آنها را مقایسه کنید IC با یک فرم