1. We had a delightful time talking about the olden days on his farm.
[ترجمه ترگمان]ما اوقات خوشی داشتیم که راجع به روزه ای قدیم مزرعه صحبت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما زمان لذتبخش در مورد روزهای گذشته در مزرعه خود صحبت کردیم
2. What was life like in the olden days, Gran?
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگ، زندگی در روزگار قدیم چه بود؟
[ترجمه گوگل]زندگی در دوران قدیم چه بود، گران؟
3. In the olden days the girls were married young.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم دختران جوان ازدواج می کردند
[ترجمه گوگل]در روزهای قدیم دختران ازدواج کردند
4. People didn't travel so much in the olden days.
[ترجمه ترگمان]این روزها مردم زیاد سفر نمی کردند
[ترجمه گوگل]مردم در روزهای قدیم خیلی سفر نکرده بودند
5. This was a favourite feature in olden times, and a similar petal formation can be seen in some modern bred fuchsias.
[ترجمه ترگمان]این یک ویژگی مورد علاقه در زمان های قدیم بود و تشکیل گلبرگ مشابه را می توان در برخی از fuchsias پرورش یافته مدرن مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]این یک ویژگی مورد علاقه در زمان های قدیم بوده است و شکل گیری گلبرگ مشابه در برخی از فوجی های اصلاح شده مدرن دیده می شود
6. Before the war was clearly the olden days.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که جنگ به روشنی روزگار قدیم باشد
[ترجمه گوگل]قبل از جنگ به وضوح روزهای قدیم بود
7. Often in olden days would I be lifted up, and up, and up, for the sake of my plays.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، من اغلب به خاطر نمایش های خودم، بالا و بالا می رفتم
[ترجمه گوگل]اغلب در روزهای قدیم به خاطر نمایشهای من بالا میرود، بالا و بالا میرود
8. In the olden days, players didn't wear numbers on their jerseys.
[ترجمه ترگمان]در دوران قدیم، بازیکنان از پوشیدن لباس بر روی jerseys استفاده نکردند
[ترجمه گوگل]در روزهای پیشین، بازیکنان تعداد زیادی از لباس های خود را پوشیدند
9. In olden days, it was where babies were delivered and where cadavers were laid out until burial.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، همان جایی بود که کودکان تحویل داده می شدند و مرده ها را تا به حال دفن کرده بودند
[ترجمه گوگل]در روزهای قدیم، این جایی بود که بچه ها تحویل داده شدند و جایی که گورستان ها تا زمان دفن گذاشته شد
10. In olden times, jiao zi were thought to scare away evil spirits, misfortune and disease.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، زی - زی در اندیشه ترساندن ارواح خبیث، بدبختی و بیماری بود
[ترجمه گوگل]در زمان های قدیم، جیائو زی تصور می کرد که روح های بد، بدبختی و بیماری را بترساند
11. In olden times, the dull-witted were honest, but today the dull-witted maybe deceitful.
[ترجمه ترگمان]در روزگار قدیم، آدم کودن و کودن صادق و کودن بود، اما امروز آدم کودن و کودن deceitful بود
[ترجمه گوگل]در زمان های قدیم، گرسنگی صادقانه بود، اما امروز گمراه کننده ممکن است فریب خورده باشد
12. IN OLDEN days it was quite common for families to keep a store of spare cash in a cake tin or cookie jar to save for future expenditure, such as Christmas presents.
[ترجمه ترگمان]ظرف چند روز، برای خانواده ها کاملا متداول بود که ذخیره نقدی اضافی را در یک قوطی حلبی یا قوطی کلوچه نگه دارند تا برای مخارج آینده مانند هدیه های کریسمس ذخیره شوند
[ترجمه گوگل]در OLDEN روزها برای خانواده ها بسیار عادی بود که برای ذخیره کردن هزینه های اضافی، مانند هدایای کریسمس، از یک قلم کیک یا یک کیک کوکی برای حفظ هزینه های اضافی استفاده کنید
13. They approached an olden building warmed by pastel roses climbing a wrought-iron pergola.
[ترجمه ترگمان]ان ها به یک ساختمان قدیمی که با گل های سرخ تزیین شده بودند نزدیک شدند
[ترجمه گوگل]آنها به یک ساختمان قدیمی که توسط گلهای گل سرخ صعود می کند، به سنگ قیمتی تبدیل شده است