کلمه جو
صفحه اصلی

occiput


معنی : پشت گردن، استخوان قمحدوه، استخوان پس سر
معانی دیگر : (کالبد شناسی) پس سر، قفا، پشت کله

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) استخوان قمحدوه، استخوان پس سر


گوشه گوشه، استخوان پس سر، استخوان قمحدوه، پشت گردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: occipita, occiputs
• : تعریف: the back of the head or skull, esp. the lower portion.

• back part of the head or skull (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پشت سر. عقبی ترین بخش سر تا غشاء گردن.

مترادف و متضاد

پشت گردن (اسم)
noddle, nape, occiput

استخوان قمحدوه (اسم)
occiput, occipital bone

استخوان پس سر (اسم)
occiput

جملات نمونه

1. Proportions: Measurement from occiput to stop and stop to end of nose, equal or slightly shorter.
[ترجمه ترگمان]Proportions: اندازه گیری از occiput برای توقف و توقف در انتهای بینی، برابر یا کمی کوتاه تر
[ترجمه گوگل]Proportions: اندازه گیری از گوش و حلق و بینی به توقف و متوقف کردن به پایان بینی، برابر یا کمی کوتاه تر است

2. Distance from occiput to stop equal to distance from stop to tip of nose.
[ترجمه ترگمان]فاصله از occiput تا فاصله برابر با فاصله از نوک بینی را متوقف کنید
[ترجمه گوگل]فاصله از حلق آویز برای جلوگیری از مسافت تا توقف تا نوک بینی

3. The skull is massive with a strongly defined occiput and marked stop.
[ترجمه ترگمان]جمجمه با یک occiput به شدت تعریف شده و نقطه توقف مشخص می شود
[ترجمه گوگل]جمجمه عظیم با یک حلق آویز قوی و متوقف شده است

4. Conclusion:Occiput has the feasibility of screw fixation via its diploic bone.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: occiput امکان تثبیت fixation از طریق استخوان diploic را دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اکسیپت از طریق استخوان دیپلوئی امکان تثبیت پیچ را دارد

5. Its length from occiput to muzzle is greater than the width at the brow.
[ترجمه ترگمان]طول آن از occiput به پوزه بزرگ تر از عرض پیشانی است
[ترجمه گوگل]طول آن از گوش و حلق و بینی بیشتر از عرض سینه است

6. Measurement from occiput to stop and stop to end of nose, equal or slightly shorter.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری از occiput برای توقف و توقف در انتهای بینی، برابر یا کمی کوتاه تر
[ترجمه گوگل]اندازه گیری از گوش و حلق و بینی به توقف و متوقف کردن به پایان بینی، برابر یا کمی کوتاه تر است

7. Occiput anterior is usually the easiest position for the fetal head to traverse the maternal pelvis.
[ترجمه ترگمان]occiput قدامی معمولا راحت ترین وضعیت برای سر جنین است تا از لگن مادر عبور کند
[ترجمه گوگل]قدامی قدامی معمولا ساده ترین موقعیت برای سر جنین است که از لبه مادر عبور می کند

8. Occiput not accentuated, the skull forming a gentle curve where it fits well into the neck.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، جمجمه یک منحنی آرام تشکیل می دهد که در آن به خوبی در گردن قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Occiput را تشدید نمی کند، جمجمه منحنی ملایم را تشکیل می دهد که در آن به خوبی به گردن می آید

9. The brain lies underneath the sinciput ; the occiput is hollow.
[ترجمه ترگمان]مغز در زیر sinciput آرمیده است
[ترجمه گوگل]مغز در زیر سینه قرار دارد؛ گوشه چشمی توخالی است

10. The length from nose to stop is approximately the length from stop to occiput.
[ترجمه ترگمان]طول از بینی به توقف تقریبا طول توقف تا occiput است
[ترجمه گوگل]طول از بینی تا توقف، تقریبا طول از توقف به گوشه است

11. COLOUR : Dark steel blue (not silver blue), extending from occiput to root of tail, never mingled with fawn, bronze or dark hairs.
[ترجمه ترگمان]COLOUR: آبی فولادی تیره (نه آبی نقره ای)، که از occiput تا ریشه دمش کشیده می شود و هرگز با موهای قهوه ای، برنزی یا سیاه مخلوط نمی شود
[ترجمه گوگل]رنگ: آبی تیره رنگی (نه نقره ای آبی)، از گوشه گوشه تا ریشه دم، که هرگز با موهای زرد، برنزی و تاریکی مخلوط نشده است

12. Skull - The skull is arched gently over the occiput from ear to ear.
[ترجمه ترگمان]جمجمه - جمجمه به آرامی از بالای سر تا گوش قوس دارد
[ترجمه گوگل]جمجمه - جمجمه به آرامی روی گوشه گوش به گوشه کشیده می شود

13. Muzzle length is 40% of the total head length from occiput to nose tip.
[ترجمه ترگمان]طول muzzle ۴۰ % کل طول سر از occiput تا نوک بینی است
[ترجمه گوگل]طول پانک 40٪ از کل طول سر از گوشه تا نوک بینی است

14. The maneuver consists of rotation of the head to occiput anterior. The head is then flexed and pushed back into the vagina, followed abdominal delivery.
[ترجمه ترگمان]این مانور شامل چرخش سر تا occiput جلویی است سپس سر خم شد و به مهبل برگشت و بعد از زایمان شکمی به راه افتاد
[ترجمه گوگل]مانور شامل چرخش سر به گوشه قدامی است سر و سپس خم شدن و به عقب به واژن، پس از تحویل شکم منتقل شد

پیشنهاد کاربران

استخوان پس سری


کلمات دیگر: