کلمه جو
صفحه اصلی

omnipresent


معنی : حاضر در همه جا
معانی دیگر : حاضر در همه جا در آن واحد، حاضر مطلق

انگلیسی به فارسی

حاضر در همه جا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: omnipresence (n.)
• : تعریف: existing in all places at any given time.

- an omnipresent god
[ترجمه ترگمان] یک خدای omnipresent
[ترجمه گوگل] خدای همه جا حاضر

• present everywhere at all times
something that is omnipresent is present everywhere or affects everyone at the same time; a formal word.

مترادف و متضاد

حاضر در همه جا (صفت)
omnipresent

all-present


Synonyms: everywhere, infinite, pervading, pervasive, ubiquitary, ubiquitous, universal


جملات نمونه

1. The sound of sirens was an omnipresent background noise in New York.
[ترجمه ترگمان]صدای آژیر آژیر صدا در گوشه و کنار نیویورک طنین می افکند
[ترجمه گوگل]صدای آژیرها سر و صدای فراگیر در نیویورک بود

2. These days the media are omnipresent.
[ترجمه ترگمان]این روزها رسانه ها حاضر هستند
[ترجمه گوگل]این روزها رسانه ها در همه جا حضور دارند

3. Police were virtually omnipresent on the city streets.
[ترجمه ترگمان]پلیس عملا در همه جا در خیابان های شهر حاضر بود
[ترجمه گوگل]پلیس در خیابان های شهر عملا در همه جا حضور داشت

4. I hoped that would help me through the omnipresent feeling that wherever I am, I should really be somewhere else.
[ترجمه ترگمان]امیدوار بودم که از همه omnipresent که در همه جا هستم کمک کند، من واقعا باید جای دیگری باشم
[ترجمه گوگل]من امیدوار بودم که از طریق احساس همه جا حاضر به من کمک کنم، هر جا که هستم، واقعا باید جایی دیگر باشم

5. The omnipresent mountain cliffs gave way suddenly, and I could see a dry valley widen diagonally to the road and sand.
[ترجمه ترگمان]صخره های omnipresent از همه جا کنده می شدند و من می توانستم یک دره خشک را ببینم که عرض جاده و شن را وسعت می داد
[ترجمه گوگل]صخره های کوه همه جا حاضر به طور ناگهانی به راه افتادند و من می توانستم یک دره خشک را که به صورت مورب به جاده و شن و ماسه دیده می شد ببینم

6. Special attention was given to the omnipresent Aaron Spelling.
[ترجمه ترگمان]توجه ویژه ای به املا حاضر در همه جا داده شد
[ترجمه گوگل]توجه ویژه به Aaron Spelling همه جا حاضر بود

7. On the third morning, she slipped in the omnipresent mud and sprained an ankle.
[ترجمه ترگمان]صبح روز سوم، در گل omnipresent و پیچ قوزک پای پیچ خورده بود
[ترجمه گوگل]در صبح روز سوم، او در گل ماندگار فرو رفت و مچ پا را گرفت

8. They are onerous and omnipresent, useless and demeaning.
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار سنگین و در همه جا، بی مصرف و تحقیرآمیز هستند
[ترجمه گوگل]آنها مبهم و همه جا هستند، بی فایده و تحقیر آمیز هستند

9. But it was the omnipresent manufacturer's logo woven into increasingly complex designs that really offended the fashion police.
[ترجمه ترگمان]اما این لوگوی موجود در همه جا بود که به طرح های پیچیده پیچیده ای تبدیل شده بود که واقعا پلیس مد را رنجاند
[ترجمه گوگل]اما این لوگو سازنده تمام عیار بود که با طرح های فزاینده ای پیچیده پیچیده شده بود که واقعا پلیس مد را مجروح ساخت

10. Being pictured as super-humans, they could not be omnipresent or omniscient.
[ترجمه ترگمان]به عنوان انسان برتر در نظر گرفته می شوند، نمی توانند همه جا حاضر و دانای کل باشند
[ترجمه گوگل]به عنوان انسان فوق العاده به نظر می رسد، آنها نمی توانند در همه جا و همه چیز شناخته شوند

11. The omnipresent cul-de-sac, for example, lowered speeds but not enough for child safety, especially on the long straight legs.
[ترجمه ترگمان]برای مثال بن بست حاضر در همه جا کاهش می یابد، اما به اندازه کافی برای ایمنی کودکان کافی نیست، به خصوص در پاهای دراز و دراز
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کلاسیک همه جا موجود، کم سرعت، اما برای ایمنی کودکان، به ویژه در پاهای بلند، کافی نیست

12. Persistent, pervasive, and omnipresent, romance novels are everywhere.
[ترجمه ترگمان]رمان های عشقی، پایدار، فراگیر و حاضر در همه جا هستند
[ترجمه گوگل]رمان های ماندگار، فراگیر و همه جا حاضر، همه جا هستند

13. The obsessive thoughts became so omnipresent that her memory was affected.
[ترجمه ترگمان]افکار وسواسی او چنان در همه جا حاضر شد که حافظه اش تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]افکار وسواسی چنان فراگیر شد که حافظه اش تحت تاثیر قرار گرفت

14. I tell you: Holy Spirit is omnipresent, but not in the words.
[ترجمه ترگمان]به تو می گویم: روح مقدس همه جا حاضر است، اما نه در کلمات
[ترجمه گوگل]به شما می گویم که روح القدس در همه جا وجود دارد، اما نه در کلمات

پیشنهاد کاربران

فراگیر، شایع

ویسپِباش.


کلمات دیگر: