صفحه اصلی
officiousness
معنی
: فضولی، فضولی در کار دیگران
معانی دیگر
: فضولی
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انگلیسی به فارسی
فضولی
افسونگری، فضولی، فضولی در کار دیگران
انگلیسی به انگلیسی
• officious behavior; meddlesomeness; overeagerness in offering unwanted help
مترادف و متضاد
فضولی
(اسم)
pry, interference, intrusion, officiousness
فضولی در کار دیگران
(اسم)
officiousness
کلمات دیگر: