1. It could get suddenly nippy in the evenings.
[ترجمه ترگمان]شب ها هوا سرد می شد
[ترجمه گوگل]این می تواند ناگهان ناخوشایند در شب
2. His nippy footwork and ball control won him the match.
[ترجمه ترگمان]nippy footwork و کنترل توپ او این مسابقه را به او واگذار کردند
[ترجمه گوگل]او کنترل نهایی توپ و کنترل توپ را به دست آورد
3. It's jolly nippy today, isn't it?
[ترجمه ترگمان]امروز هوا خوب بود، نه؟
[ترجمه گوگل]امروزه پرطرفدار است، نه؟
4. This nippy new car has fold down rear seats.
[ترجمه ترگمان]این ماشین جدید nippy صندلی عقب را برابر کرده است
[ترجمه گوگل]این ماشین جدید نازک، صندلی های عقب را پایین می آورد
5. It's a bit nippy today - you might need a coat.
[ترجمه ترگمان]امروز هوا کمی سوز دار - شاید به کت احتیاج داشته باشی
[ترجمه گوگل]امروز کمی نازک است - ممکن است شما نیاز به یک کت دارید
6. It's a bit nippy out there.
[ترجمه ترگمان]اون بیرون یه کمی سوز میاد
[ترجمه گوگل]این کمی نازک از آنجا وجود دارد
7. A nippy three-door hatchback, the Metro 1s is a car for all the family to enjoy.
[ترجمه ترگمان]یک مترو سه در hatchback، یک مترو یک ماشین برای تمام خانواده است تا از آن لذت ببرد
[ترجمه گوگل]هتاکی سهبعدی ناگهانی، Metro 1s یک ماشین برای همه خانواده است تا از آن لذت ببرید
8. It still seems a little nippy out there.
[ترجمه ترگمان] هنوزم به نظر یه کم سوز میاد
[ترجمه گوگل]هنوز هم به نظر می رسد کمی نازک وجود دارد
9. It's more a case of being nippy balanced and willing.
[ترجمه ترگمان]این بیشتر یک مورد متعادل بودن و تمایل به نفس کشیدن است
[ترجمه گوگل]این بیشتر موردی محسوب می شود که مایل به آن هستند
10. The engine is nippy through the gears and cruises happily at the motorway limit with four up and luggage.
[ترجمه ترگمان]موتور از طریق دنده ها و با خوشحالی در بزرگراه با چهار بار و بار با خوشحالی همراه است
[ترجمه گوگل]این موتور با استفاده از چرخ دنده ها و با خوشحالی در محدوده بزرگراه با چهار بار و چمدان سفر می کند
11. His emphasis is on the practical strategies and nippy footwork essential for survival.
[ترجمه ترگمان]تاکید او بر روی استراتژی های عملی و nippy برای بقا ضروری است
[ترجمه گوگل]تاکید او بر استراتژی های عملی و پایه ناخن برای بقا ضروری است
12. I'm going indoors. It's a little nippy out here.
[ترجمه ترگمان]من میرم خونه اینجا یه کمی سوز میاد
[ترجمه گوگل]من به داخل خانه می روم اینجا کمی نازک است
13. Unsuitably dressed and squealing in the nippy air, the girls ran round like chickens before fleeing back to the cars.
[ترجمه ترگمان]دخترها به سرعت لباس می پوشیدند و در هوای سرد گریه می کردند، دخترها قبل از اینکه به ماشین برسند، مثل مرغ می دویدند
[ترجمه گوگل]لباس های ناسازگار و جیغ کشیدن در هوای نازک، دختران قبل از فرار به اتومبیل، مانند جوجه ها را می کشند