1. the onus of responsibility
بار مسئولیت
2. it is the onus of every scientist to add to the sum total of human knowledge
وظیفه ی هر دانشمند است که بر جمع دانش بشری بیافزاید.
3. he tried to shift the onus for starting the war on to the other country
او کوشش می کرد که تقصیر شروع جنگ را به گردن آن کشور دیگر بیاندازد.
4. The onus of proof lies with the prosecution.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت اثبات در اختیار دادستان قرار دارد
[ترجمه گوگل]متضرر اثبات دروغ است
5. The onus is on employers to follow health and safety laws.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت بر دوش کارفرمایان است تا قوانین بهداشت و سلامت را رعایت کنند
[ترجمه گوگل]وظیفه کارفرمایان برای پیروی از قوانین بهداشت و ایمنی است
6. The onus is on the prosecution to provide proof of guilt.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت بر عهده دادستانی است تا اثبات جرم را ارائه کند
[ترجمه گوگل]متهم در دادرسی برای ارائه گواهی گناه است
7. The report puts the onus of children's early education firmly on the parents.
[ترجمه ترگمان]این گزارش مسئولیت تربیت زودهنگام کودکان را به طور جدی بر روی والدین می گذارد
[ترجمه گوگل]این گزارش اعتقاد به آموزش والدین را به زودی آموزش می دهد
8. The onus is on government departments to show cause why information cannot be disclosed.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت بر عهده ادارات دولتی است تا نشان دهند که چرا اطلاعات را نمی توان فاش کرد
[ترجمه گوگل]متهم در بخش های دولتی است تا نشان دهد چرا اطلاعات را نمی توان افشا کرد
9. In the second place to put the onus of preventing censorship in libraries on individual librarians is unreasonable and unrealistic.
[ترجمه ترگمان]در وهله دوم، مسئولیت جلوگیری از سانسور در کتابخانه ها بر روی کتابداران فردی غیر منطقی و غیر واقعی است
[ترجمه گوگل]در مقام دوم، جلوگیری از سانسور در کتابخانه ها بر کتابداران فردی غیر منطقی و غیر واقعی است
10. The onus, however[sentence dictionary], is on the student to obtain full benefit from the programme initiated by the ward staff.
[ترجمه ترگمان]با این حال، متعهد به دریافت مزایای کامل از برنامه ای است که توسط کارکنان بخش به دست می آید
[ترجمه گوگل]با این حال، [Dictionary dictionary]، برای دانش آموزان به دست آوردن منافع کامل از برنامه آغاز شده توسط کارکنان بخش است
11. It prefers to publish Charters laying the onus for provision of services on others.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ترجیح می دهد که Charters را منتشر کند که مسئولیت ارائه خدمات به دیگران را بر عهده دارد
[ترجمه گوگل]این ترجیح می دهد که چارچوب هایی را برای تأمین خدمات در مورد دیگران منتشر کنید
12. To a point, the onus for acquiring these skills depends on the self-discipline and initiative of the trainees themselves.
[ترجمه ترگمان]برای یک نقطه، مسئولیت کسب این مهارت ها به خود نظم و ابتکار خود کارآموزان بستگی دارد
[ترجمه گوگل]به هر حال، وظیفه برای دستیابی به این مهارتها بستگی به خودپنداره و ابتکار عمل دانشجویان دارد
13. And the onus will be on employers to ensure their offices comply with the Display Screen Regulations.
[ترجمه ترگمان]و مسئولیت بر دوش کارفرمایان خواهد بود تا از دفاتر آن ها مطابق با مقررات نمایش صفحه نمایش اطمینان حاصل شود
[ترجمه گوگل]و وظیفه بر کارفرمایان خواهد بود تا اطمینان حاصل شود که دفاترشان مطابق با قوانین صفحه نمایش نمایش داده می شوند
14. The onus of domestic labour leads to an abbreviated educational career and thereby reduces women's chances of getting proper wage labour.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت نیروی کار داخلی منجر به شغل آموزشی مختصر و در نتیجه کاهش شانس زنان برای کار با دست مزد مناسب می شود
[ترجمه گوگل]محکومیت کار خانگی منجر به کاهش تحصیلی تحصیلی می شود و در نتیجه شانس زنان برای دریافت معادل کار دستمزد را کاهش می دهد
15. The onus of care falls on individual practitioners, both medical and non-medical.
[ترجمه ترگمان]مسئولیت مراقبت بر افراد حرفه ای، هم پزشکی و هم غیر پزشکی صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]مراقبت از مراقبت های فردی، هر دو پزشکی و غیر پزشکی است