کلمه جو
صفحه اصلی

parsonage


معنی : قلمرو کشیش بخش، مفر کشیش بخش
معانی دیگر : خانه ی کشیش (که معمولا متعلق به کلیسا است)

انگلیسی به فارسی

قلمرو کشیش بخش، مفر کشیش بخش


کلیسا، قلمرو کشیش بخش، مفر کشیش بخش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a house provided by a church for its minister.

• rectory, pastor's house
a parsonage is the house where a parson lives; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

قلمرو کشیش بخش (اسم)
parsonage

مفر کشیش بخش (اسم)
parsonage

جملات نمونه

1. When her harp arrives at the parsonage, Edmund spends happy hours listening to her music.
[ترجمه ترگمان]وقتی که چنگ به خانه کشیشی برسد، ادموند ساعت های خوشی را که به موسیقی گوش می دهد می گذراند
[ترجمه گوگل]هنگامی که هارپ به پارسا می آید، ادموند ساعت های شاد را با گوش دادن به موسیقیش صرف می کند

2. The church and parsonage became even more forgotten.
[ترجمه ترگمان]کلیسا و خانه کشیش حتی بیشتر از آن فراموش شدند
[ترجمه گوگل]کلیسا و کلیسا بیشتر فراموش شد

3. In her day at the parsonage the consumption of butter and eggs was not so profligate.
[ترجمه ترگمان]در روز او در خانه کشیشی، مصرف کره و تخم مرغ به هیچ وجه فاسد نبود
[ترجمه گوگل]مصرف روزانه کره و تخم مرغ در روز پدر و مادرش خیلی پرهزینه نبود

4. Not long after we had reached the Old parsonage and climbed the stairs to Michael's rooms, Father D'Arcy arrived.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که به خانه کشیشی رسیدیم و از پله ها بالا رفتیم و به اتاق مایکل رفتیم
[ترجمه گوگل]نه چندان طولانی پس از اینکه ما به پارسون قدیمی رسیدیم و از پله ها به اتاق مایکل رفتیم، پدر داریسی وارد شد

5. A fine lady in a country parsonage was quite out of place.
[ترجمه ترگمان]خانم خوبی در خانه کشیشی روستایی به کلی از اینجا دور شده بود
[ترجمه گوگل]خانم خوب در یک پارسا خانم کاملا خارج از محل بود

6. The residence of a pastor a parsonage.
[ترجمه ترگمان] اقامتگاه کشیش \"کشیشی\" - ه
[ترجمه گوگل]محل اقامت یک کشیش یک خانوار

7. There was little intercourse with the Parsonage.
[ترجمه ترگمان]در خانه کشیشی معاشرت چندانی نداشت
[ترجمه گوگل]ارتباط نزدیکی با پارسائو وجود داشت

8. Mrs Grant invites her younger half-sister Mary Crawford to live with her at the parsonage.
[ترجمه ترگمان]خانم گرانت از خواهر ناتنی کوچکش مری کرافرد دعوت کرد تا با او در خانه کشیشی زندگی کند
[ترجمه گوگل]خانم گرانت خانم مری کراوفورد خواهر کوچکترش را با پدرش دعوت می کند

9. In Arles, Vincent painted a picture based on memory of the parsonage garden at Etten.
[ترجمه ترگمان]در Arles، وینسنت یک تصویر را بر روی خاطره باغ خانه at در etten نقاشی کرد
[ترجمه گوگل]در آرل، وینسنت یک تصویر بر اساس حافظه باغ پارسائو در اتن نقاشی کرد

10. He was ridden down before he could reach the comparative safety of his parsonage at Yateley.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که بتواند به سلامت نسبی خانه اش در Yateley برسد، سوار اسب شده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه بتواند ایمنی نسبی پدرش را در Yateley برآورده کند، رفته بود

11. We have lived in this house about fifteen years and it is a former parsonage.
[ترجمه ترگمان]پانزده سال است که در این خانه زندگی کرده ایم و خانه کشیشی سابق است
[ترجمه گوگل]ما حدود پانزده سال در این خانه زندگی کرده ایم و این یک پارسون سابق است

12. But the bookworm's bizarre look is a hit with locals in her hometown of Keighley, West Yorkshire - near the parsonage in Haworth where the Bronte family lived.
[ترجمه ترگمان]اما نگاه عجیب و غریب خوره کتاب، در زادگاه خود Keighley، وست یورکشایر، واقع در نزدیکی خانه parsonage در Haworth جایی که خانواده برونته در آن زندگی می کند، مورد اصابت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اما نگاه عجیب و غریب کتابفروشی، در شهر زادگاهش در Keighley، West Yorkshire، در نزدیکی پارسائو در Haworth که در آن خانواده Bronte زندگی می کردند، برخورد کرده است

13. Three daughters of an Irish-born clergyman grew up at Haworth parsonage, in Yorkshire. This remote region of bleak moors greatly influenced the imagination of the sisters, Charlotte, Emily, and Anne.
[ترجمه ترگمان]سه دختر کشیش ایرلندی در خانه کشیشی Haworth در یورکشایر بزرگ شدند این منطقه دور از خل نگزار به شدت تحت تاثیر تصور دوخواهر، شارلوت، امیلی و آن قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]سه دختر از یک روحانی متولد ایرلندی در پارک هورث در یورکشایر بزرگ شدند این ناحیه از ناحیه ناگهانی خفگی تا حد زیادی بر تخیل خواهران، شارلوت، امیلی و آن تاثیر می گذارد

14. And accordingly she did turn and they walked towards the Parsonage together.
[ترجمه ترگمان]بعد برگشت و با هم به طرف خانه کشیشی به راه افتادند
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب او به نوبه خود و آنها را به سمت پارساگراف با هم راه می رفت


کلمات دیگر: