1. an orchestra conducted by a famous person
ارکستری که توسط شخص معروفی هدایت می شود
2. a jazz orchestra
ارکستر جاز
3. a masterful orchestra conductor
رهبر ارکستر پر تحکم
4. our symphony orchestra will be led by ricardo muti
ارکستر سمفونیک ما توسط ریکاردو موتی رهبری می شود.
5. he rehearses the orchestra three times a week
هفته ای سه بار به ارکستر تمرین می دهد.
6. the conductor of the orchestra bowed to the audience
رهبر ارکستر به حضار تعظیم کرد.
7. mr. mahmoody will direct the orchestra
آقای محمودی ارکستر را رهبری خواهد کرد.
8. the patrons of the symphony orchestra
اعانه دهندگان به ارکستر سمفونیک
9. the wind section of the orchestra
بخش سازهای بادی ارکستر
10. The orchestra is currently on tour in Germany.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر در حال حاضر در آلمان در حال سفر است
[ترجمه گوگل]ارکستر در حال حاضر در تور آلمان است
11. The Lithuanian Philharmonic Orchestra played Beethoven's Ninth Symphony.
[ترجمه ترگمان]ارکستر فیلارمونیک لیتوانی سمفونی نهم بتهوون را می نواخت
[ترجمه گوگل]ارکستر فیلارمونیک لیتوانی سمفونی نهم بتهوون را بازی کرد
12. The orchestra has grown in stature.
[ترجمه ترگمان]ارکستر قد بلندی دارد
[ترجمه گوگل]ارکستر رشد کرده است
13. I've got an audition for the Bournemouth Symphony Orchestra on Friday.
[ترجمه ترگمان]در روز جمعه در گروه Orchestra سمفونیک \"Bournemouth\" انتخاب شدم
[ترجمه گوگل]من جمعه برای ارکستر سمفونیک بورنموث امتحان کردم
14. The full orchestra includes two pairs of French horns.
[ترجمه ترگمان]گروه کامل شامل دو جفت شاخ فرانسوی است
[ترجمه گوگل]ارکستر کامل شامل دو جفت شاخ فرانسوی است
15. The orchestra played with great panache.
[ترجمه ترگمان]ارکستر با خودنمایی بازی می کرد
[ترجمه گوگل]ارکستر با نگرانی بزرگ بازی کرد
16. An orchestra playing at full blast is a tremendous sound.
[ترجمه ترگمان]ارکستری که در انفجار کامل بازی می کند صدای مهیبی به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]یک ارکستر که در انفجار کامل بازی می کند یک صدای فوق العاده است
17. The orchestra decided to flout convention/tradition, and wear their everyday clothes for the concert.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر تصمیم گرفت که سنت \/ سنت را زیر پا بگذارد و لباس های روزمره خود را برای کنسرت بپوشد
[ترجمه گوگل]ارکستر تصمیم گرفت تا کنوانسیون / سنت را از بین ببرد و لباس های روزمره خود را برای این کنسرت بپوشاند
18. She plays the flute in the school orchestra.
[ترجمه .] او در تیم ارکسترا ی مدرسه اش فلوت میزند
[ترجمه Hasti] آن دختر در ارکسترا مدرسه اش فلوت می زند.
[ترجمه هانیه سادات موسوی] ان دختر در ارکست مدرسه اش فلوت میزند
[ترجمه ترگمان]او فلوت را در ارکستر مدرسه می نوازد
[ترجمه گوگل]او فلوت را در ارکستر مدرسه بازی می کند