1. I saw the Olympic Games on television.
[ترجمه ترگمان]من بازی های المپیک را در تلویزیون دیدم
[ترجمه گوگل]من بازی های المپیک را در تلویزیون دیدم
2. The commentary on the Olympic games was much better on the other channel.
[ترجمه ترگمان]گزارش بازی های المپیک بسیار بهتر از دیگر کانال ها بود
[ترجمه گوگل]تفسیر در بازی های المپیک خیلی بهتر از کانال دیگر بود
3. The Olympic Games begin with a parade of all the competing nations.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک با رژه همه کشورهای رقیب آغاز می شود
[ترجمه گوگل]مسابقات المپیک با یک رژه از تمام کشورهای رقیب آغاز می شود
4. Who will play host to the next Olympic Games?
[ترجمه ترگمان]چه کسی میزبان بازی های المپیک بعدی خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]چه کسی میزبان بازی های المپیک بعدی خواهد بود؟
5. This year's Olympic Games will be the biggest ever sporting event.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک امسال بزرگ ترین رویداد ورزشی است
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک امسال بزرگترین رویداد ورزشی است
6. The Olympic Games should not be politicized.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک نباید جنبه سیاسی داشته باشد
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک نباید سیاسی شوند
7. The opening ceremony of the 2012 Olympic Games is coming.
[ترجمه ترگمان]مراسم افتتاحیه بازی های المپیک ۲۰۱۲ در حال انجام است
[ترجمه گوگل]مراسم افتتاحیه بازی های المپیک 2012 در حال آمدن است
8. At the 196Olympic Games she had won gold medals in races at 200, 400, and 800m.
[ترجمه ترگمان]او در بازی های المپیک ۱۹۶ مدال طلا در مسابقات ۲۰۰، ۴۰۰ و ۸۰۰ متر کسب کرد
[ترجمه گوگل]در بازیهای 1961 المپیک او مدال طلا را در مسابقات 200، 400 و 800 متری برد
9. Only amateurs may complete in the Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]تنها آماتورها ممکن است در بازی های المپیک کامل شوند
[ترجمه گوگل]فقط علاقه مندان ممکن است در بازی های المپیک کامل شوند
10. It was the Olympic Games that really put Seoul on the map.
[ترجمه ترگمان]این بازی های المپیک بود که سئول را روی نقشه قرار داد
[ترجمه گوگل]این بازی های المپیک بود که سئول را بر روی نقشه قرار داد
11. The Olympic Games began with a parade of all the competing nations.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک با رژه تمام کشورهای رقیب آغاز شد
[ترجمه گوگل]مسابقات المپیک با یک رژه از همه کشورهای رقیب آغاز شد
12. The Olympic Games are always televised.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک همیشه از تلویزیون پخش می شوند
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک همیشه تلویزیونی می شوند
13. She's hoping to participate in the next Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که در بازی های المپیک آینده شرکت کند
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که در بازی های المپیک بعدی شرکت کند
14. The 1984 Olympic Games was held in Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک ۱۹۸۴ در لس آنجلس برگزار شد
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک 1984 در لس آنجلس برگزار شد
15. The Olympic Games always has an official mascot.
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک همیشه یک مسکات رسمی دارد
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک همیشه دارای یک طلسم رسمی است