1. The Lithuanian parliament also sent an open letter to the United Nations.
[ترجمه ترگمان]پارلمان لیتوانی نیز نامه سرگشاده به سازمان ملل فرستاد
[ترجمه گوگل]پارلمان لیتوانی همچنین یک نامه باز به سازمان ملل ارسال کرد
2. The editor published an open letter to the prime minister.
[ترجمه ترگمان]سردبیر یک نامه سرگشاده به نخست وزیر منتشر کرد
[ترجمه گوگل]سردبیر یک نامه باز به نخست وزیر صادر کرد
3. This open letter is to rebut the argument of abstractionism.
[ترجمه ترگمان]این نامه باز to استدلال of است
[ترجمه گوگل]این نامه باز است که استدلال abstractionism را رد می کند
4. An open letter to the prime minister, signed by several MPs, appeared in today's papers.
[ترجمه ترگمان]یک نامه سرگشاده به نخست وزیر که توسط چندین عضو پارلمان امضا شد، در مقالات امروز ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک نامه باز به نخست وزیر، امضا شده توسط چندین نماینده مجلس، در روزنامه های امروز منتشر شد
5. The students wrote an open letter to the Minister of Education.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان یک نامه سرگشاده به وزیر آموزش نوشتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان نامه ای را به وزیر آموزش رسانده اند
6. The Daily Express even printed a sneering open letter on the front page at the gall of a selector picking himself.
[ترجمه ترگمان]دیلی اکسپرس حتی یک نامه سرگشاده با پوزخند زدن به روی صفحه اول را چاپ کرد
[ترجمه گوگل]روزنامه اکسپرس حتی یک نامه باز نوشتاری را در صفحه اول در جعبه ی انتخابگر خود انتخاب کرد
7. The open letter, in part a response to this development, galvanized that discussion.
[ترجمه ترگمان]نامه سرگشاده در پاسخ به این توسعه، این بحث را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]نامه باز، بخشی از پاسخ به این توسعه، این بحث را به تصویر کشید
8. Chicago Sun-Times movie critic Roger Ebert, in an open letter to sportswriter Jay Mariotti, who quit the paper to become a TV reporter and told an interviewer that "newspapers are dead".
[ترجمه ترگمان]شیکاگو سان - منتقد فیلم \"راجر Ebert\"، در نامه ای سرگشاده به نویسنده ورزشی، جی Mariotti، که این روزنامه را رها کرد تا خبرنگار تلویزیون شود و به یک مصاحبه کننده گفت که \"روزنامه ها مرده است\"
[ترجمه گوگل]راجر ابرت، منتقد فیلم شیکاگو Sun-Times، در یک نامه باز به جی مریوتتی، نویسنده ورزشی که این مقاله را برای تبدیل شدن به خبرنگار تلویزیونی ترک کرد، به مصاحبه کننده گفت: 'روزنامه ها مرده اند'
9. In late December 200 Hansen sent an open letter to Barack Obama and his wife, Michelle, in which he called coal-fired power plants "factories of death" (pdf).
[ترجمه ترگمان]در اواخر دسامبر ۲۰۰ هانسن نامه سرگشاده به باراک اوباما و همسرش میشل را ارسال کرد که در آن او \"کارخانه برق\" را \"کارخانه مرگ\" نامید (pdf)
[ترجمه گوگل]در اواخر دسامبر 200، هانسن یک نامه باز به باراک اوباما و همسرش میشل فرستاد که در آن کارخانه های مرگبار کارخانه های زغال سنگ را به مرگ '(pdf) فرستاد
10. Will you open Letter of Credit?
[ترجمه ترگمان]آیا حرف اعتبار را باز خواهید کرد؟
[ترجمه گوگل]نامه اعتباری را باز می کنید؟
11. In an open letter, Tsai Ing - wen, who chairs the DPP, questioned the government's reliance on China.
[ترجمه ترگمان]تی سای اینگ - ون، که ریاست حزب DPP را برعهده دارد، از اتکای دولت به چین سوال کرد
[ترجمه گوگل]Tsai Ing-wen، که رئیس DPP است، در نامه ای باز است، اعتماد دولت به چین را مورد سوال قرار داد
12. Her open letter was really an apology for her way of life.
[ترجمه ترگمان]نامه باز او واقعا برای طرز زندگی او عذرخواهی بود
[ترجمه گوگل]نامه باز او واقعا عذرخواهی برای شیوه زندگی اش بود
13. In an open letter they criticised "hawks" among their officers who "spoke roughly and acted boorishly".
[ترجمه ترگمان]در یک نامه سرگشاده آن ها \"شاهین\" را در میان افسران خود مورد انتقاد قرار دادند که \"با خشونت صحبت کردند و boorishly عمل کردند\"
[ترجمه گوگل]آنها در نامه ای باز به 'افسران' در میان افسرانشان انتقاد کردند که 'تقریبا' سخن گفته اند و به طور خشنانه ای عمل کرده اند
14. After an ill-starred open letter critical of the Obama administration last year, they take care not to complain publicly.
[ترجمه ترگمان]پس از یک نامه سرگشاده انتقادی از دولت اوباما در سال گذشته، آن ها مراقب هستند که علنا شکایت نکنند
[ترجمه گوگل]پس از یک نامه بازنشسته که در سال گذشته انتقاد از دولت اوباما بود، آنها نگران اعتراض عمومی نیستند