کلمه جو
صفحه اصلی

parotid


معنی : غده بناگوشی، وابسته بغده بزاق زیر گوش
معانی دیگر : (کالبد شناسی)، بناگوشی، وابسته به هریک از دوغده ی بزاقی (که در جلو گوش قرار دارند)

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) وابسته بغده بزاق زیر گوش، غده بناگوشی


پاروتید، غده بناگوشی، وابسته بغده بزاق زیر گوش


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to either of a pair of the larger salivary glands found beneath and to the front of the ear.
اسم ( noun )
• : تعریف: a parotid salivary gland.

• protrusion beside the ear
of the salivary glands located near the ear

مترادف و متضاد

غده بناگوشی (اسم)
parotid

وابسته به غده بزاق زیر گوش (صفت)
parotid

جملات نمونه

1. Methods Using high-frequency sonography, the ultrasonic characteristics of salivary glands (parotid and submaxillary) in 15 Sjgren's syndrome patients were observed and summarized.
[ترجمه ترگمان]روش ها با استفاده از sonography فرکانس بالا، خصوصیات اولتراسونیک غدد salivary (parotid و submaxillary)در ۱۵ بیمار سندرم Sjgren مشاهده و خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]روش ها با استفاده از سونوگرافی با فرکانس بالا، ویژگی های اولتراسونیک غدد بزاق (پاروتید و زیرموکسیلاری) در بیماران مبتلا به سندرم Sjgren مشاهده و خلاصه شد

2. Objective To investigate the morphology of normal parotid gland of the miniature pig ( mining ).
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد مورفولوژی of نرمال parotid از خوک مینیاتوری (استخراج معدن)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مورفولوژی غده پاروتید طبیعی مولدین (معدن)

3. Objective To study the clinical value of parotid gland hemangioma operation in infant.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ارزش بالینی عملیات غده parotid در نوزاد
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ارزش بالینی عامل همیونوپروتئین پاروتید در نوزادان

4. Infected mandibular, parotid and anterior cervical nodes usually cause subcutaneous induration and surface bulging.
[ترجمه ترگمان]Infected مبتلا به mandibular، parotid و گردن رحم جلویی معمولا باعث عفونت زیرجلدی و برآمده شدن سطح می شوند
[ترجمه گوگل]گره های فک پایین اندام تحتانی، پاروتید و قدام گردن معمولا باعث انقباض زیر جلدی و انقباض سطحی می شوند

5. Parotid enlargement has previously been described in patients receiving clozapine.
[ترجمه ترگمان]توسعه parotid قبلا در بیمارانی که clozapine دریافت کرده اند توصیف شده است
[ترجمه گوگل]قبلا در مواردی که بیماران دریافت کننده کلوزاپین دریافت کرده اند بزرگ شدن پاروتید توصیف شده است

6. Other causes of parotid swelling are suppurative parotitis.
[ترجمه ترگمان]علل دیگر تورم parotid عبارتند از: suppurative parotitis
[ترجمه گوگل]سایر علل تورم پاروتید عبارتند از پاروتیت انجیر

7. Result:Sialolithiasis of an accessory parotid gland is a rare disease with various clinic symptoms that is differed from the typical symptoms of sialolithiasis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: Sialolithiasis یک غده محافظ جانبی یک بیماری نادر با علائم بالینی مختلف است که با نشانه های معمول sialolithiasis متفاوت است
[ترجمه گوگل]نتیجه Sialolithiasis یک غده پاروتید افزایشی یک بیماری نادر با نشانه های کلینیکی مختلف است که از علائم معمول سیلئوالیتیازی متفاوت است

8. For parotid pain, aspirin or codeine is quite effective.
[ترجمه ترگمان]برای درد parotid، آسپرین یا کدئین کاملا موثر است
[ترجمه گوگل]برای درد پاروتید، آسپرین یا کدئین کاملا موثر است

9. Objective To investigate the value of parotid sialography in the diagnosis of parotid diseases.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره ارزش of sialography در تشخیص بیماری های parotid
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور ارزیابی ارزش تشخیص بیماری های پاروتید در بیماران سلیوگرافی پاروتید بررسی شده است

10. Facial nerve was divided into three segments (parotid gland, masseter and cheek)after leaving skull from stylomastoid foramen.
[ترجمه ترگمان]عصب صورت به سه بخش (غده parotid، masseter و گونه)پس از ترک جمجمه از مجرای stylomastoid تقسیم شد
[ترجمه گوگل]عصب صورت به سه بخش تقسیم می شود (غده پاروتید، توده و گونه) و بعد از خروج از جمجمه از استیلومواستروئید

11. The histopathological types of the cysts of parotid gland were classified according to their histopathological features.
[ترجمه ترگمان]انواع histopathological of of با توجه به ویژگی های histopathological طبقه بندی شدند
[ترجمه گوگل]انواع هیستوپاتولوژیک کیست های غدد پاروتید براساس ویژگی های هیستوپاتولوژیک آنها طبقه بندی شدند

12. Objective: To detect the diagnosis effect on computed tomography ( CT ) of parotid masses.
[ترجمه ترگمان]هدف: تشخیص اثر تشخیصی بر روی پرتونگاری محاسبه شده (CT)توده های parotid
[ترجمه گوگل]هدف تشخیص اثر تشخیصی بر روی توموگرافی کامپیوتری (CT) توده های پاروتید است

13. As for non- sialolith (including proliferation and mucus plug) cases in parotid gland, 36 cases were treated effectively by lavage and dilation under sialendoscopy, successful rate is 8 5%.
[ترجمه ترگمان]همانطور که برای موارد غیر - (شامل تکثیر و خلط خلط)در غده parotid، ۳۶ مورد به طور موثر توسط lavage و dilation تحت sialendoscopy تحت درمان قرار گرفتند، نرخ موفقیت ۸ % است
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم سایالولیت (شامل پرولیفراسیون و پلاکت مخاط) در غدد پاروتید، 36 مورد با لارو و انقباض تحت سیلندوسکوپی به طور موثر درمان می شوند، میزان موفقیت 8 5٪ است

14. Axial T 1 - weighted MRI demonstrates a low - signal - intensity mass in the left parotid gland.
[ترجمه ترگمان]MRI نشان می دهد که یک توده شدت سیگنال کم در غده parotid چپ وجود دارد
[ترجمه گوگل]MRI محوری M1 نشان دهنده یک توده شدت کم سیگنال در غده پاروتید چپ است


کلمات دیگر: