1. If such materials became generally available to the optics industry the payoffs from such a breakthrough would be enormous.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین موادی به طور کلی برای صنعت اپتیک در دسترس باشند، بازده چنین پیشرفتی بسیار زیاد خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر چنین موادی به طور کلی به صنعت اپتیک دسترسی پیدا کنند، بازدهی حاصل از این پیشرفت بسیار زیاد خواهد بود
2. Einstein's new theory on optics changed classical scientific ideas about light.
[ترجمه ترگمان]نظریه جدید انیشتین در زمینه optics، ایده های علمی کلاسیک را در مورد نور تغییر داد
[ترجمه گوگل]نظریه جدید اینشتین در مورد اپتیک، نظرات کلاسیک علمی در مورد نور را تغییر داد
3. The use of fibre optics has served to increase the volume and speed of data transmission.
[ترجمه ترگمان]استفاده از فیبر نوری باعث افزایش حجم و سرعت انتقال داده شده است
[ترجمه گوگل]استفاده از فیبر نوری باعث افزایش حجم و سرعت انتقال داده شده است
4. Newton published his first work on optics.
[ترجمه ترگمان]نیوتن اولین اثر خود را در اپتیک منتشر کرد
[ترجمه گوگل]نیوتن اولین اثر خود را در مورد اپتیک منتشر کرد
5. Optics have fascinated Dall since he bought a spyglass telescope from a market stall in his mid-teens.
[ترجمه ترگمان]نورشناسی، از زمانی که دوربین spyglass را از یک غرفه بازار در اواسط سنین نوجوانی خریده بود، Dall را جذب کرد
[ترجمه گوگل]اپتیک Dall را مجذوب خود کرده است؛ از آنجایی که یک تلسکوپ اسپیکلاک از یک بازار در میان نوجوانان خود خریداری کرده است
6. Fibre optics, which change colour in your hands.
[ترجمه ترگمان]فیبر فیبر، که رنگ را در دستان شما تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]فیبر نوری، که رنگ را در دست شما تغییر می دهد
7. His optics are internationally recognised to be of the highest quality.
[ترجمه ترگمان]optics در سطح بین المللی به عنوان بالاترین کیفیت شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]اپتیک های او در سطح بین المللی به عنوان بالاترین کیفیت شناخته شده اند
8. All the substrates and optics for Mr Urvill's telescope were made here.
[ترجمه ترگمان]تمام the و optics برای تلسکوپ آقای Urvill در اینجا ساخته شدند
[ترجمه گوگل]تمام زیر ساخت ها و اپتیک ها برای تلسکوپ آقای اروولی ساخته شده است
9. Talking of eyes, my optics are almost burnt through.
[ترجمه ترگمان]صحبت از چشم ها، optics من تقریبا تمام شده است
[ترجمه گوگل]صحبت از چشم، اپتیک من تقریبا سوزانده شده است
10. The advent of fiber optics in the early 1980s, however, changed the role of satellites in the global communications industry.
[ترجمه ترگمان]با این حال ظهور فیبرهای نوری در اوایل دهه ۱۹۸۰ نقش ماهواره ها را در صنعت ارتباطات جهانی تغییر داد
[ترجمه گوگل]اما ظهور فیبر نوری در اوایل دهه 1980، نقش ماهواره ها در صنعت ارتباطات جهانی را تغییر داد
11. Fiber optics transmitting 40 billion bits of data per second.
[ترجمه ترگمان]فیبر نوری، ۴۰ میلیارد بیت داده را در ثانیه انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]فیبر نوری، انتقال 40 میلیارد بیت داده در هر ثانیه
12. Newtonian mechanics, wave optics and classical electromagnetism all constituted and perhaps constitute paradigms and qualify as sciences.
[ترجمه ترگمان]مکانیک نیوتنی، optics موج و الکترومغناطیس کلاسیک همگی تشکیل می شوند و شاید پارادایم ها را تشکیل می دهند و به عنوان علوم انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]مکانیک نیوتون، اپتیک موج و الکترومغناطیس کلاسیک همه را تشکیل داده و شاید الگویی را تشکیل داده و به عنوان علوم شناخته شوند
13. Currently, there are more than 500 optics workers at Tucson's 136 optic firms.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بیش از ۵۰۰ نفر از کارگران optics در ۱۳۶ شرکت نوری در توکسان حضور دارند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بیش از 500 کارگر اپتیک در 136 شرکت نوری توسان وجود دارد
14. Heat had intimate links with chemistry, and optics with astronomy.
[ترجمه ترگمان]گرما پیوندهای نزدیکی با شیمی و optics با ستاره شناسی داشت
[ترجمه گوگل]گرما ارتباطات صمیمانه با شیمی و اپتیک با نجوم داشت