1. Her field of choice—Noetic Science—had been virtually unknown when she first heard of it, but in recent years it had started opening new doors of understanding into the power of the human mind.
[ترجمه ترگمان]زمینه انتخاب او - علم Noetic - وقتی اولین بار آن را شنید، کاملا ناشناخته بود، اما در سال های اخیر شروع به باز کردن دره ای جدید درک در قدرت ذهن انسان کرده بود
[ترجمه گوگل]او میدان علمی انتخابی-علمی-علمی بود که در ابتدا از آن شنیده بود، اما در سال های اخیر، درهای جدیدی از درک به قدرت ذهن انسان آغاز شده بود
2. Syndrome differentiation in TCM belongs to cognitive and noetic science.
[ترجمه ترگمان]تمایز سندرم در TCM به علوم شناختی و noetic تعلق دارد
[ترجمه گوگل]تمایز سندرم در TCM متعلق به علم شناختی و عقلانی است
3. Bookish bachelor seeking single Noetic Scientist?
[ترجمه ترگمان]مجرد بودن مجرد و مجرد بودن مجرد بودن؟
[ترجمه گوگل]کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی به دنبال Scientist Noetic؟
4. Systems science, human body science and noetic science might initiate a revolution of the oriental type in science and technology, as well as a new Renaissance in the 21st century.
[ترجمه ترگمان]علوم سیستم ها، علوم بدن انسان و علم noetic ممکن است انقلابی از نوع شرقی در علم و تکنولوژی و همچنین یک دوره رنسانس جدید در قرن بیست و یکم آغاز کنند
[ترجمه گوگل]علوم سیستماتیک، علوم بدن انسان و علوم نجومی ممکن است انقلابی از نوع شرقی در علوم و فن آوری و همچنین یک رنسانس جدید در قرن 21 را آغاز کند
5. Study on noetic science and noetic system engineering can provide and technical support for scientific decision and consultation.
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی علم noetic و مهندسی سیستم noetic می تواند پشتیبانی فنی و تکنیکی برای تصمیم گیری و مشاوره علمی فراهم آورد
[ترجمه گوگل]بررسی علم نئوتیک و مهندسی سیستم می تواند پشتیبانی فنی و علمی را برای تصمیم گیری و مشاوره علمی فراهم کند
6. The desire of this noetic Other is an enigma, and this enigma is tied into the structural foundation of its castration.
[ترجمه ترگمان]میل به این noetic یک معما است، و این معما به بنیان ساختاری برای آخته کردن آن گره خورده است
[ترجمه گوگل]تمایل به این نکته دیگر، مبهم است، و این مفهوم به پایه ساختاری کاستراسیون وابسته است
7. They include all general principles of methodology that can be applied to natural science, social science and noetic science.
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل تمام اصول کلی روش شناسی است که می توان در علوم طبیعی، علوم اجتماعی و علوم سیاسی به کار برد
[ترجمه گوگل]آنها شامل همه اصول کلی روش شناسی می شود که می تواند به علوم طبیعی، علوم اجتماعی و علم نجومی اعمال شود
8. Major Anya Amasova : That its rattling essential to hit a constructive noetic attitude.
[ترجمه ترگمان]\"آنیا نیا\": این صدای its برای برخورد با نگرش سازنده سازنده اش ضروری است
[ترجمه گوگل]Major Anya Amasova: آن جرقه زدن آن ضروری است برای برخورد با دیدگاه سازنده