ویژه گر علوم سیاسی
political scientist
ویژه گر علوم سیاسی
انگلیسی به فارسی
ویژه گر علوم سیاسی
دانشمند سیاسی، ویژه گر علوم سیاسی
انگلیسی به انگلیسی
• person who studies political science; scientist who specializes and studies the structure and methods of governments and political organizations
a political scientist is someone who studies and lectures on political science.
a political scientist is someone who studies and lectures on political science.
جملات نمونه
1. By knowing the preferences and pay-off structures, the political scientist can examine all possible combinations of choices by the two players.
[ترجمه ترگمان]متخصص علوم سیاسی با دانستن اولویت ها و ساختارها، می تواند تمام ترکیبات ممکن از انتخاب ها را توسط دو بازیکن بررسی کند
[ترجمه گوگل]با دانستن ترجیحات و ساختارهای پرداخت، دانشمند علوم سیاسی می تواند تمام ترکیب های ممکن انتخاب شده توسط دو بازیکن را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه گوگل]با دانستن ترجیحات و ساختارهای پرداخت، دانشمند علوم سیاسی می تواند تمام ترکیب های ممکن انتخاب شده توسط دو بازیکن را مورد بررسی قرار دهد
2. In comparative politics, the political scientist compares countries in an effort to verify the theories that have been formulated.
[ترجمه ترگمان]در سیاست تطبیقی، دانشمند علوم سیاسی کشورها را در تلاش برای بررسی تیوری هایی که تدوین شده اند مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]در سیاست تطبیقی، دانشمند علوم سیاسی کشور را در تلاش برای تایید نظریه های فرموله شده، مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]در سیاست تطبیقی، دانشمند علوم سیاسی کشور را در تلاش برای تایید نظریه های فرموله شده، مقایسه می کند
3. Clark, a former political scientist widely regarded as cool and aloof, seemed transformed by power.
[ترجمه ترگمان]کلارک، یک متخصص علوم سیاسی که به طور گسترده خونسرد و گوشه گیر بود، به نظر می رسید که از قدرت دگرگون شده است
[ترجمه گوگل]کلارک، یک دانشمند سابق سابق که به طور کلی به عنوان خنثی و بی نظیر در نظر گرفته، به نظر قدرت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]کلارک، یک دانشمند سابق سابق که به طور کلی به عنوان خنثی و بی نظیر در نظر گرفته، به نظر قدرت تبدیل شد
4. If the political scientist Walter Clemens is right, the legislature could assert an even bigger role.
[ترجمه ترگمان]اگر محقق سیاسی (والتر کلمنس)حق داشته باشد، قوه مقننه می تواند نقش بزرگتری را ایفا کند
[ترجمه گوگل]اگر والتر کلمنس، دانشمند سیاسی درست باشد، مجلس نمایندگان می تواند یک نقش حتی بزرگتر را تکرار کند
[ترجمه گوگل]اگر والتر کلمنس، دانشمند سیاسی درست باشد، مجلس نمایندگان می تواند یک نقش حتی بزرگتر را تکرار کند
5. To paraphrase the late political scientist Samuel Huntington: Economic growth and industrialization usually lead to the creation of a middle class.
[ترجمه ترگمان]برای تفسیر دانشمند علوم سیاسی مرحوم ساموئل هانتینگتون: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولا منجر به ایجاد یک طبقه متوسط می شود
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون، اقتصاددان سابق هالیوود، از رشد اقتصادی و صنعتی شدن، معمولا به ایجاد یک طبقه متوسط منجر می شود
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون، اقتصاددان سابق هالیوود، از رشد اقتصادی و صنعتی شدن، معمولا به ایجاد یک طبقه متوسط منجر می شود
6. Gatch, the political scientist. 'They're more likely thinking, 'How the hell am I going to cash this?
[ترجمه ترگمان]gatch، دانشمند سیاسی آن ها بیشتر به این فکر می کنند که من چه غلطی باید بکنم؟
[ترجمه گوگل]گچ، دانشمند علوم سیاسی آنها احتمالا بیشتر فکر می کنند، 'چگونه می خواهم به این پول نقد کنم؟
[ترجمه گوگل]گچ، دانشمند علوم سیاسی آنها احتمالا بیشتر فکر می کنند، 'چگونه می خواهم به این پول نقد کنم؟
7. Huntington was easily the greatest political scientist of his generation.
[ترجمه ترگمان]هانتینگتون به راحتی بزرگ ترین دانشمند علوم سیاسی نسل خود بود
[ترجمه گوگل]هانتینگتون به راحتی بزرگترین دانشمند علوم سیاسی نسلش بود
[ترجمه گوگل]هانتینگتون به راحتی بزرگترین دانشمند علوم سیاسی نسلش بود
8. The political scientist Adolph Reed points out that the famous slave-revolt leaders—Nat Turner, Denmark Vesey, and Gabriel Prosser—were house slaves.
[ترجمه ترگمان]دانشمند علوم سیاسی، Adolph رید اشاره می کند که رهبران معروف شورش - نات ترنر، دانمارک Vesey، و گابریل Prosser - همگی برده بودند
[ترجمه گوگل]آدولف رید، دانشمند علوم سیاسی، اشاره می کند که رهبران معروف برده های انقلاب - نات ترنر، دانمارک وسی و گابریل پروسر - برده های خانگی بودند
[ترجمه گوگل]آدولف رید، دانشمند علوم سیاسی، اشاره می کند که رهبران معروف برده های انقلاب - نات ترنر، دانمارک وسی و گابریل پروسر - برده های خانگی بودند
9. And, political scientist John Makumbe was questioned by police last week.
[ترجمه ترگمان]و دانشمند علوم سیاسی جان Makumbe هفته گذشته توسط پلیس مورد بازجویی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و جان مکومب، دانشمند علوم سیاسی، هفته گذشته از سوی پلیس مورد سوال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و جان مکومب، دانشمند علوم سیاسی، هفته گذشته از سوی پلیس مورد سوال قرار گرفت
10. Steven Ekovich is a political scientist at the American University of Paris.
[ترجمه ترگمان]استیون Ekovich یک دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی پاریس است
[ترجمه گوگل]استیون اکیوویچ یک دانشمند سیاسی در دانشگاه آمریکایی پاریس است
[ترجمه گوگل]استیون اکیوویچ یک دانشمند سیاسی در دانشگاه آمریکایی پاریس است
11. Soldier, banker, and political scientist, he an agrarian nation's transformation into an industrial power.
[ترجمه ترگمان]سرباز، بانک دار، و دانشمند علوم سیاسی، تبدیل یک ملت ارضی به یک قدرت صنعتی شد
[ترجمه گوگل]سرباز، بانکدار و دانشمند سیاسی، او تبدیل یک کشور کشاورزی به یک قدرت صنعتی است
[ترجمه گوگل]سرباز، بانکدار و دانشمند سیاسی، او تبدیل یک کشور کشاورزی به یک قدرت صنعتی است
12. Adam Przeworski, a political scientist, once defined democracy as a way to institutionalise uncertainty.
[ترجمه ترگمان]آدام Przeworski، یک متخصص علوم سیاسی، زمانی دموکراسی را به عنوان راهی برای عدم قطعیت تعریف کرد
[ترجمه گوگل]آدام پرژوورسکی، یک دانشمند سیاسی، زمانی که دموکراسی را به عنوان راهی برای نهادینه کردن عدم قطعیت تعریف کرد
[ترجمه گوگل]آدام پرژوورسکی، یک دانشمند سیاسی، زمانی که دموکراسی را به عنوان راهی برای نهادینه کردن عدم قطعیت تعریف کرد
13. It was written by the American political scientist Charles Lindblom and published in 1959 Muddling Through.
[ترجمه ترگمان]این کتاب توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکا چارلز lindblom نوشته و در سال ۱۹۵۹ منتشر شد
[ترجمه گوگل]این توسط چارلز لینبلم، دانشمند علوم سیاسی آمریکا نوشته شده است و در سال 1959 منتشر شده است
[ترجمه گوگل]این توسط چارلز لینبلم، دانشمند علوم سیاسی آمریکا نوشته شده است و در سال 1959 منتشر شده است
14. As the political scientist James Morone recently pointed out on The Times's Op-Ed page, legislative bipartisanship, in the sense of two-party unity behind a single agenda, has never really existed.
[ترجمه ترگمان]همان طور که دانشمند علوم سیاسی، جیمز مورونه به تازگی به صفحه Op تایمز، حزب قانونگذاری)، به مفهوم وحدت دو حزبی پشت یک دستور کار اشاره کرد، هرگز واقعا وجود نداشته است
[ترجمه گوگل]همانطور که جیمز مورون، دانشمند علوم سیاسی، اخیرا در صفحه Op-Ed نشریه تایمز اشاره کرد، دو طرفه قانونگذاری، به معنای اتحاد دو حزبی در پشت یک برنامه واحد، هرگز وجود نداشته است
[ترجمه گوگل]همانطور که جیمز مورون، دانشمند علوم سیاسی، اخیرا در صفحه Op-Ed نشریه تایمز اشاره کرد، دو طرفه قانونگذاری، به معنای اتحاد دو حزبی در پشت یک برنامه واحد، هرگز وجود نداشته است
15. Amal Saad Ghorayeb, a political scientist at the American University of Beirut, takes an extreme view of the consequences of the two wars.
[ترجمه ترگمان]امل سعد Ghorayeb، یک متخصص علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی بیروت، از عواقب این دو جنگ استقبال می کند
[ترجمه گوگل]آمال سعد غریب، یک دانشمند سیاسی در دانشگاه آمریکایی بیروت، دیدگاه افراطی در مورد پیامدهای این دو جنگ دارد
[ترجمه گوگل]آمال سعد غریب، یک دانشمند سیاسی در دانشگاه آمریکایی بیروت، دیدگاه افراطی در مورد پیامدهای این دو جنگ دارد
پیشنهاد کاربران
دانشمند علوم سیاسی، سیاست شناس
متخصص علوم سیاسی
کلمات دیگر: