کلمه جو
صفحه اصلی

chattering

انگلیسی به انگلیسی

• making a fast repetitive sound that resembles speech
act or habit of talking in an unproductive manner or quickly; act of making uttering sounds; high constant noise made by birds or monkeys; noise made by the collision of teeth; chatter

جملات نمونه

1. the chattering of sparrows in the tree
جیک جیک گنجشک ها در درخت

2. those two women were chattering together for hours
آن دو پیرزن ساعت ها با هم وراجی می کردند.

3. The teacher told the children to stop chattering in class.
[ترجمه محمد] معلم به بچه ها گفت توی کلاس پچ پچ نکنید
[ترجمه ترگمان]معلم به بچه ها گفت که حرف زدن در کلاس را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]معلم به فرزندان گفت: 'در کلاس بچرخانید '

4. Everyone's chattering away in different languages.
[ترجمه ترگمان]همه با زبان های مختلف صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]هر کس در حال صحبت کردن با زبان های مختلف است

5. She spent the morning chattering away to her friends.
[ترجمه ترگمان]صبح را صرف صحبت با دوستانش کرد
[ترجمه گوگل]او صبح بخیر را به دوستانش سپرد

6. Do stop chattering on about the weather when I'm trying to read.
[ترجمه ترگمان]وقتی دارم سعی می کنم کتاب بخوانم، در مورد آب و هوا حرف نزن
[ترجمه گوگل]وقتی میخواهم بخوانم، در مورد آب و هوا حرف میزنم

7. They are chattering over their needlework.
[ترجمه ترگمان]آن ها از گلدوزی و گلدوزی خود حرف می زنند
[ترجمه گوگل]آنها بر سر سوزن هایشان گریه می کنند

8. He listened to chattering maids as they passed by.
[ترجمه ترگمان]همچنان که از کنارشان می گذشتند، به صدای chattering گوش می داد
[ترجمه گوگل]او به خدمتکاران طنز گوش داد و آنها را از طریق گذراندند

9. You could hear machine guns chattering in the distance.
[ترجمه ترگمان]صدای مسلسل شنیده می شد
[ترجمه گوگل]شما می توانید توپ را از فاصله دور بشنوید

10. The children ran out of the water, teeth chattering .
[ترجمه ترگمان]بچه ها از آب بیرون دویدند، دندان هایش به هم می خورد
[ترجمه گوگل]بچه ها از آب بیرون زدند و دندان ها را می شنیدند

11. Constitutional reform is popular among the chattering classes.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات قانون اساسی در میان طبقات chattering رایج است
[ترجمه گوگل]اصلاحات قانون اساسی در میان طبقات پرطرفدار محبوب است

12. We were chattering about the events of last night.
[ترجمه ترگمان]داشتیم در مورد اتفاقات دیشب صحبت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد وقایع شب گذشته گله داریم

13. Their teeth were chattering with cold.
[ترجمه ترگمان]دندان هایش از سرما به هم می خورد
[ترجمه گوگل]دندانهایشان سرد با سرماخوردگی بود

14. I was so cold that my teeth were chattering.
[ترجمه ترگمان]آنقدر سرد بودم که دندان هایم به هم می خورد
[ترجمه گوگل]من خیلی سرد بودم که دندان هایم را می شنیدم

15. Off we set, with Pam chattering gaily all the way.
[ترجمه ترگمان] بعد از شام، پم و \"پم\" با نشاط و شادی حرف می زدند
[ترجمه گوگل]خاموش ما مجموعه، با پام chattering آرام تمام راه

پیشنهاد کاربران

لرزش یا بهم خوردن سریع، فک زدن my teeth were chattering with the cold دندان هایم بخاطر سرما می لرزید ( بهم می خورد ) teeth chattering لرزیدن یا بهم خوردن دندان

صدای ناشی از به هم خوردن سریع دو شی به یکدیگر
A continuous low pitched sound of some machines, animals, and birds

Chattering class
: ( a pejorative and derogatory term for )
academics and educated people

•The chattering of and old typewriter machine
•She was seated on the open ground, her eyes wide with fright, teeth chattering madly, her whole body trembling like a leaf.

Their teacher told them off for chattering in the lesson
معلمشون با عصبانیت توپید بهشون بخاطر مدام حرف زدن/پرحرفی شون حین کلاس درس


کلمات دیگر: