1. The whole world was convulsed over the passing away of the great man.
[ترجمه ترگمان]تمام دنیا از کنار مرد بزرگ به لرزه افتاده بود
[ترجمه گوگل]تمام دنیا در دوران فرار از مرد بزرگ ظاهر شد
2. Olivia's face convulsed in a series of twitches.
[ترجمه ترگمان]چهره الیویا درهم رفت
[ترجمه گوگل]چهره Olivia در یک سری از twitches تشبیه شده است
3. Don't be convulsed with laughter, which stultifies you.
[ترجمه ترگمان]از خنده روده بر نشوید
[ترجمه گوگل]با خنده ای آشنا نباشید که باعث تحریک شما می شود
4. He sat down, his shoulders convulsing with sobs.
[ترجمه ترگمان]نشست و شانه های خود را به لرزه درآورد
[ترجمه گوگل]او نشست، شانه هایش را با طناب متهم می کرد
5. A racking cough convulsed her whole body.
[ترجمه ترگمان]یک سرفه وحشتناک تمام بدنش را به لرزه درآورد
[ترجمه گوگل]یک سرفه قفسه دار تمام بدن او را تشخیص داد
6. He let out a cry that convulsed his bulky frame and jerked his arm.
[ترجمه ترگمان]فریادی کشید که قاب bulky را به لرزه درآورد و بازویش را تکان داد
[ترجمه گوگل]او فریاد می زد که چارچوب انبوه خود را فشرده و بازویش را تکان داد
7. The opposing team were so convulsed with laughter that they almost forgot to hit the ball.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان تیم حریف چنان از خنده روده بر شده بودند که نزدیک بود به توپ ضربه بزنند
[ترجمه گوگل]تیم مخالف با خنده بسیار متواضع بود که تقریبا آنها را فراموش کرده بود به توپ ضربه بزند
8. A wave of nationalist demonstrations convulsed the country in 191
[ترجمه ترگمان]موجی از تظاهرات ملی گرایانه کشور را در ۱۹۱ کشور تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]موجی از تظاهرات های ناسیونالیستی در 191 کشور را تشخیص داد
9. His face was convulsed with rage.
[ترجمه ترگمان]چهره اش از شدت خشم متشنج شده بود
[ترجمه گوگل]چهره اش با خشم آشفته بود
10. He convulsed the audience with his funny acts.
[ترجمه ترگمان]او حضار را با اعمال مسخره خود به خنده انداخت
[ترجمه گوگل]او با اقدامات خنده دارش مخاطب را تشبیه کرد
11. His whole body convulsed.
[ترجمه ترگمان]تمام بدنش متشنج شد
[ترجمه گوگل]تمام بدن او تشنه است
12. She was suddenly convulsed by a hacking cough.
[ترجمه ترگمان]ناگهان دچار سرفه شدیدی شد
[ترجمه گوگل]او ناگهان سرفه هک شد
13. The area around you began to convulse like an epileptic ward.
[ترجمه ترگمان]فضای اطراف شما دچار تشنج شدیدی شده بود
[ترجمه گوگل]ناحیه اطراف شما شروع به تشنج به عنوان یک بخش صرع کرد
14. In convulsed countries around the world, too much food donated by well-meaning people feeds murderous gunmen instead of needy families.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای در حال تشنج در سراسر دنیا، غذای بسیار زیادی که توسط مردم اهدا می شود به جای خانواده نیازمند افراد مسلح را تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]در کشورهای متخلخلی در سرتاسر جهان، غذای بیش از حد توسط افرادی به اصطلاح اهدا می شود که به جای خانواده های نیازمند، مردان مسلح را به قتل می رساند