1. tripartite talks
مذاکرات سه جانبه
2. a tripartite treaty
قرارداد سه جانبه
3. The minister is to hold tripartite meetings with the oil and car industries to discuss ways of reducing pollution.
[ترجمه ترگمان]وزیر قرار است نشست های سه جانبه با صنایع نفت و خودرو برگزار کند تا درباره راه های کاهش آلودگی بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]وزیر جلسه های سه جانبه با صنایع نفت و ماشین را برای بحث در مورد راه های کاهش آلودگی برگزار می کند
4. A tripartite agreement brought together government, industry and trade unions in an effort to reduce unemployment.
[ترجمه ترگمان]یک توافق نامه سه جانبه با هم کاری دولت، صنعت و اتحادیه های تجاری در تلاش برای کاهش بیکاری انجام شد
[ترجمه گوگل]توافق سه جانبه با دولت، صنایع و اتحادیه های کارگری در تلاش برای کاهش بیکاری بود
5. The tripartite definition has obvious attractions.
[ترجمه ترگمان]تعریف سه جانبه دارای جاذبه های آشکاری است
[ترجمه گوگل]تعریف سه جانبه دارای جاذبه های واضح است
6. Rather, they rely on a tripartite classification, originally set out by Braudel, to divide it into three distinct elements.
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن ها بر یک طبقه بندی سه جانبه تکیه دارند، که در اصل توسط Braudel تنظیم شده و آن را به سه عنصر متمایز تقسیم می کنند
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها بر اساس طبقه بندی سه جانبه، که در اصل توسط برائده ساخته شده، تکیه می کنند تا آن را به سه عنصر متمایز تقسیم کند
7. Within the framework of this strategic partnership, specific tripartite agreements corresponding to local requirements will be formulated for each beneficiary country.
[ترجمه ترگمان]در چارچوب این هم کاری استراتژیک، توافقات سه جانبه ویژه ای مطابق با الزامات محلی برای هر کشور ذی نفع فرموله خواهد شد
[ترجمه گوگل]در چارچوب این همکاری راهبردی، توافقنامه های سه جانبه مربوطه مطابق با الزامات محلی برای هر کشور ذی نفع فرموله می شود
8. As in Christian theology, Plotinus believed in a tripartite of divinities, these being the One, the Intellect and the Soul.
[ترجمه ترگمان]در الاهیات مسیحیت، Plotinus معتقد بود که این خدایان یگانه، Intellect و روح هستند
[ترجمه گوگل]همانطور که در الهیات مسیحی، فلوطین به سه جانبه از الهیات اعتقاد داشت، این یکی، عقل و روح است
9. Determined tripartite pays, must kinds or types of goods is in hand, the cross-check after identifying pays, problem ability is found out in time.
[ترجمه ترگمان]پس از شناسایی پرداخت ها، پس از شناسایی پرداخت ها، توانایی مشکل در زمان یافت می شود
[ترجمه گوگل]تعیین سه جانبه پرداخت می شود، باید نوع یا نوع کالاها در دست باشد، پس از شناسایی پرداخت، بعد از شناسایی پرداخت، توانایی مشکل در زمان مشخص شده است
10. The development that tripartite content sorts needs the support of IT and modern management technique.
[ترجمه ترگمان]توسعه این نوع محتوای سه گانه نیاز به حمایت IT و تکنیک مدیریت مدرن دارد
[ترجمه گوگل]توسعه که محتوای سه گانه محتوا نیاز به حمایت فناوری اطلاعات و تکنیک مدرن مدرن دارد
11. Additional, offer the development port of tripartite plug-in unit, through plug-in unit implementation and the each other of tripartite IM are connected.
[ترجمه ترگمان]اضافه بر این، دهانه توسعه اتصال سه جانبه - در واحد، از طریق اتصال واحد - در اجرای واحد و هر یک از دیگری از پیغام فوری سه جانبه به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ارائه پورت توسعه سه پلاگین واحد، از طریق پیاده سازی واحد پلاگین و هر یک از سه جانبه IM اتصال متصل می شوند
12. Does tripartite pay the market to have after all how old?
[ترجمه ترگمان]آیا پرداخت سه جانبه به بازار پس از این که چقدر قدیمی است پرداخت خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا سه جانبه بازار را پس از همه سالها پرداخت می کند؟
13. Construction quality is checked and accept via entrusting tripartite, satisfy contract requirement entirely.
[ترجمه ترگمان]کیفیت ساخت به طور کامل چک و پذیرفته می شود، الزامات قراردادی را به طور کامل برآورده می کند
[ترجمه گوگل]کیفیت ساخت و ساز بررسی و پذیرش از طریق سه جانبه سهمگینی، به طور کامل مورد نیاز قرارداد را برآورده می کند
14. Consider the implications of this tripartite division of the world economy.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم این بخش سه جانبه از اقتصاد جهانی را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]پیامدهای این تقسیم سه جانبه اقتصاد جهانی را در نظر بگیرید