کلمه جو
صفحه اصلی

smelt


معنی : گداختن، گداخته شدن، قال کردن
معانی دیگر : (جانور شناسی) ماهی اسملت (انواع ماهی های کوچک و نقره ای فام بومی نواحی سردسیر شمالی - راسته ی salmoniformes از تیره ی osmeridae)، (به منظور جدا کردن ناخالصی ها از فلز) گداختن، گدازیدن، تفتن، (فلز را) سره کردن، پالاییدن، زمان گذشته و اسم مفعول: smell، تصفیه کردن

انگلیسی به فارسی

گداختن، تصفیه کردن، گداخته شدن


ذوب شدن، گداختن، گداخته شدن، قال کردن


انگلیسی به انگلیسی

• small silvery edible fish native of cold northern waters (in europe and north america)
melt or fuse ore to extract the metal content
smelt is the past tense and past participle of smell.
to smelt a substance containing metal means to process it by heating it until it melts, so that the metal is extracted and changed chemically.

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: smelts, smelting, smelted
(1) تعریف: to melt or fuse (ores) as a means of separating and obtaining the metal content.

(2) تعریف: to extract (metal) from ore by this means.

مترادف و متضاد

گداختن (فعل)
dissolve, melt, thaw, flux, liquate, smelt, fuse, liquify, liquefy, fuze

گداخته شدن (فعل)
smelt

قال کردن (فعل)
smelt

جملات نمونه

1. the detective smelt foul play
کارآگاه احساس می کرد که جنایتی درکار است.

2. The house smelt of cedar wood and fresh polish.
[ترجمه ترگمان]خانه بوی چوب سدر و لاک تازه می داد
[ترجمه گوگل]خانه ذوب چوب سدر و لهستانی تازه

3. The rain cleared the air, and the grass smelt fresh and sweet.
[ترجمه ترگمان]باران هوا را صاف کرد و علف ها بوی خوش و شیرین می داد
[ترجمه گوگل]باران هوا را پاک کرد و چمن تازه و شیرین ذوب شد

4. The air smelt fresh after the rain.
[ترجمه ترگمان]هوای تازه بعد از باران به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]هوا پس از باران تازه ذوب می شود

5. The phone box smelt of sick.
[ترجمه ترگمان]جعبه تلفن بوی بدی می داد
[ترجمه گوگل]جعبه تلفن بیمار بیمار است

6. The dog smelt at the stranger for a minute.
[ترجمه ترگمان]سگ لحظه ای به این غریبه نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ به مدت یک دقیقه به غریبه گریخت

7. The room smelt damp.
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی رطوبت به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]اتاق خیس خیس است

8. The room smelt of disuse and mouldering books.
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی of و پوسیده به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]اتاق خلع سلاح و استفاده از کتاب ها

9. She bent down and smelt the flowers.
[ترجمه ترگمان]خم شد و گل ها را بو کرد
[ترجمه گوگل]او خم می شود و گل ها را می شکند

10. The dog's nose twitched as it smelt the meat.
[ترجمه ترگمان]بینی سگ تکانی خورد و بوی گوشت را حس کرد
[ترجمه گوگل]بینی سگ به طوری که آن گوشت را خرد می کند

11. I smelt a rat when he started being so helpful!
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به کمک کرد بوی موش رو حس کردم
[ترجمه گوگل]هنگامی که او بسیار مفید بود، من موش را می کشم

12. The dog smelt the rabbit a long way off.
[ترجمه ترگمان]سگ راه درازی در پیش داشت
[ترجمه گوگل]این سگ خرگوش را بلند می کند

13. The railway station smelt powerfully of cats and drains.
[ترجمه ترگمان]از ایستگاه راه آهن بوی گربه و drains به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]ایستگاه راه آهن به شدت از گربه ها و تخلیه ها می سوزد

14. The rabbit started off as soon as it smelt the dogs.
[ترجمه ترگمان]به محض بو کردن سگ ها خرگوش به راه افتاد
[ترجمه گوگل]خرگوش شروع به کار کرد، به محض این که سگ ها را می سوزاند

15. My cat started off as soon as he smelt the little dog.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بوی سگ کوچک را استشمام کرد گربه من شروع به حرکت کرد
[ترجمه گوگل]گربه من شروع به کار کرد، به محض این که سگ کوچولو را می سوزاند

پیشنهاد کاربران

گداختن سنگ معدن برای استخراج فلزات
To extract metal from ore by heating and melting
Crude iron ( pig iron ) is obtained through the process of smelting in a furnace



Melting and smelting are two different chemical terms that describe two different processes. The main difference between melting and smelting is that melting converts a solid substance into a liquid whereas smelting converts an ore to its purest form.


verb
[ obj] :
🔴to melt rock that contains metal in order to get the metal out
■the process used for smelting iron ore

گداختن ( با ذوب فرق داره )


کلمات دیگر: