1. the detective smelt foul play
کارآگاه احساس می کرد که جنایتی درکار است.
2. The house smelt of cedar wood and fresh polish.
[ترجمه ترگمان]خانه بوی چوب سدر و لاک تازه می داد
[ترجمه گوگل]خانه ذوب چوب سدر و لهستانی تازه
3. The rain cleared the air, and the grass smelt fresh and sweet.
[ترجمه ترگمان]باران هوا را صاف کرد و علف ها بوی خوش و شیرین می داد
[ترجمه گوگل]باران هوا را پاک کرد و چمن تازه و شیرین ذوب شد
4. The air smelt fresh after the rain.
[ترجمه ترگمان]هوای تازه بعد از باران به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]هوا پس از باران تازه ذوب می شود
5. The phone box smelt of sick.
[ترجمه ترگمان]جعبه تلفن بوی بدی می داد
[ترجمه گوگل]جعبه تلفن بیمار بیمار است
6. The dog smelt at the stranger for a minute.
[ترجمه ترگمان]سگ لحظه ای به این غریبه نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ به مدت یک دقیقه به غریبه گریخت
7. The room smelt damp.
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی رطوبت به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]اتاق خیس خیس است
8. The room smelt of disuse and mouldering books.
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی of و پوسیده به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]اتاق خلع سلاح و استفاده از کتاب ها
9. She bent down and smelt the flowers.
[ترجمه ترگمان]خم شد و گل ها را بو کرد
[ترجمه گوگل]او خم می شود و گل ها را می شکند
10. The dog's nose twitched as it smelt the meat.
[ترجمه ترگمان]بینی سگ تکانی خورد و بوی گوشت را حس کرد
[ترجمه گوگل]بینی سگ به طوری که آن گوشت را خرد می کند
11. I smelt a rat when he started being so helpful!
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به کمک کرد بوی موش رو حس کردم
[ترجمه گوگل]هنگامی که او بسیار مفید بود، من موش را می کشم
12. The dog smelt the rabbit a long way off.
[ترجمه ترگمان]سگ راه درازی در پیش داشت
[ترجمه گوگل]این سگ خرگوش را بلند می کند
13. The railway station smelt powerfully of cats and drains.
[ترجمه ترگمان]از ایستگاه راه آهن بوی گربه و drains به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]ایستگاه راه آهن به شدت از گربه ها و تخلیه ها می سوزد
14. The rabbit started off as soon as it smelt the dogs.
[ترجمه ترگمان]به محض بو کردن سگ ها خرگوش به راه افتاد
[ترجمه گوگل]خرگوش شروع به کار کرد، به محض این که سگ ها را می سوزاند
15. My cat started off as soon as he smelt the little dog.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بوی سگ کوچک را استشمام کرد گربه من شروع به حرکت کرد
[ترجمه گوگل]گربه من شروع به کار کرد، به محض این که سگ کوچولو را می سوزاند