• in commemoration of, in remembrance of, in honour of
in memory of
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. They put up a marble tablet in memory of his father.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک لوح مرمرین در خاطره پدرش قرار دادند
[ترجمه گوگل]آنها به یاد پدرش، قرص سنگ مرمر را گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها به یاد پدرش، قرص سنگ مرمر را گذاشتند
2. They have raised a monument in memory of the great writer.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بنای یادبود را به یاد نویسنده بزرگ ساخته اند
[ترجمه گوگل]آنها یک بنای یادبود در حافظه نویسنده بزرگ ساخته اند
[ترجمه گوگل]آنها یک بنای یادبود در حافظه نویسنده بزرگ ساخته اند
3. Let's observe a minute's silence in memory of the dead.
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید سکوت یک دقیقه سکوت را در ذهن مردگان نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید سکوت دقیقه ای را در حافظه ی مرده ها ببینیم
[ترجمه گوگل]بیایید سکوت دقیقه ای را در حافظه ی مرده ها ببینیم
4. A tombstone is erected in memory of whoever it commemorates.
[ترجمه ترگمان]یک سنگ قبر در خاطره هر کسی که یادبود دارد درست شده است
[ترجمه گوگل]سنگ قبر در حافظه کسانی که به یاد میآورند احداث شده است
[ترجمه گوگل]سنگ قبر در حافظه کسانی که به یاد میآورند احداث شده است
5. He planted some apple trees in memory of his wife.
[ترجمه ترگمان]چند درخت سیب را به یاد همسرش کاشت
[ترجمه گوگل]او بعضی از درختان سیب را در حافظه همسرش گذاشت
[ترجمه گوگل]او بعضی از درختان سیب را در حافظه همسرش گذاشت
6. He founded the charity in memory of his late wife.
[ترجمه ترگمان]اون موسسه خیریه همسر سابقش رو تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]او خیریه را به خاطر همسر دیرینش تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]او خیریه را به خاطر همسر دیرینش تاسیس کرد
7. A service was held in memory of those who had died in the fighting.
[ترجمه ترگمان]در خاطره کسانی بود که در جنگ کشته شده بودند
[ترجمه گوگل]یک سرویس در حافظه کسانی که در جنگ جان سپردند، برگزار شد
[ترجمه گوگل]یک سرویس در حافظه کسانی که در جنگ جان سپردند، برگزار شد
8. The congress opened with a minute's silence in memory of those who died in the struggle.
[ترجمه ترگمان]مجلس با سکوت یک دقیقه در خاطره کسانی که در مبارزه مرده بودند، باز شد
[ترجمه گوگل]کنگره با یک سکوت دقیقه ای به خاطر کسانی که در مبارزه جان باختند، افتتاح شد
[ترجمه گوگل]کنگره با یک سکوت دقیقه ای به خاطر کسانی که در مبارزه جان باختند، افتتاح شد
9. Donna's parents plan to endow a scholarship fund in memory of their daughter.
[ترجمه ترگمان]والدین Donna قصد دارند تا یک صندوق کمک هزینه تحصیلی به یاد دخترشان فراهم کنند
[ترجمه گوگل]والدین دانا قصد دارند صندوق بورس تحصیلی خود را به خاطر دخترشان به ارمغان بیاورند
[ترجمه گوگل]والدین دانا قصد دارند صندوق بورس تحصیلی خود را به خاطر دخترشان به ارمغان بیاورند
10. The Macaulay's bought the standard in memory of Donald when they heard the regiment wanted to replace the old one.
[ترجمه ترگمان]در خاطره دانلد، هنگامی که شنیدند که هنگ جای قبلی را جایگزین آن می کند، معیار ارزش آن را خریداری کرده بود
[ترجمه گوگل]Macaulay استاندارد در حافظه دونالد خرید، زمانی که آنها شنیده بود که قلعه می خواست جایگزین قدیمی شود
[ترجمه گوگل]Macaulay استاندارد در حافظه دونالد خرید، زمانی که آنها شنیده بود که قلعه می خواست جایگزین قدیمی شود
11. A number of plaques include one in memory of Coastal Command aircrew lost on operations from Pembrokeshire bases.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از plaques شامل یکی از خاطرات فرمان ساحلی aircrew که در عملیات پایگاه های Pembrokeshire گم شده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از پلاک ها شامل یکی از خاطرات فرماندهی کمربند ساحلی هستند که از عملیات پایگاه های Pembrokeshire از دست داده اند
[ترجمه گوگل]تعدادی از پلاک ها شامل یکی از خاطرات فرماندهی کمربند ساحلی هستند که از عملیات پایگاه های Pembrokeshire از دست داده اند
12. The group lit candles in memory of Laura and her brother.
[ترجمه ترگمان]گروه شمع را به یاد لورا و برادرش روشن کرد
[ترجمه گوگل]این گروه شمع ها را در حافظه لورا و برادرش روشن کرد
[ترجمه گوگل]این گروه شمع ها را در حافظه لورا و برادرش روشن کرد
13. The silver salver was donated in memory of Mr Morgan, a former councillor and local headmaster.
[ترجمه ترگمان]بشقاب نقره به یاد آقای مورگان، مشاور سابق و مدیر محلی اهدا شد
[ترجمه گوگل]پول نقره ای به خاطر آقای مورگان، یک مشاور سابق و مدیر محلی، اهدا شد
[ترجمه گوگل]پول نقره ای به خاطر آقای مورگان، یک مشاور سابق و مدیر محلی، اهدا شد
14. She set up the fund in memory of her late husband.
[ترجمه ترگمان]پول را در خاطره شوهر مرحوم خود گذاشت
[ترجمه گوگل]او این صندوق را به خاطر شوهر مرحومش تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]او این صندوق را به خاطر شوهر مرحومش تنظیم کرد
15. Concerts included a series in memory of our late Chancellor, Sir Monty Finniston.
[ترجمه ترگمان]کنسرت ها شامل یک سری از خاطرات صدر اعظم ما، سر Monty Finniston بودند
[ترجمه گوگل]کنسرتها شامل مجموعه ای از خاطرات مرحوم صدوقی، سر مونتین فینیستون بود
[ترجمه گوگل]کنسرتها شامل مجموعه ای از خاطرات مرحوم صدوقی، سر مونتین فینیستون بود
پیشنهاد کاربران
یاد بودی
به یادِ
به افتخارِ، برای گرامی داشتِ یاد و خاطرِ
کلمات دیگر: