کلمه جو
صفحه اصلی

one and only


عالیترینبهترین

انگلیسی به انگلیسی

• the unique one, the chosen one, the only one of his kind

جملات نمونه

1. To my one and only Valentine: I love you.
[ترجمه نگین] به یکی یک دونه ی من ولنتاین : عاشقتم
[ترجمه ترگمان]برای من و تنها والانتین دوستت دارم
[ترجمه گوگل]من تنها و تنها ولنتاین من عاشق تو هستم

2. That was the one and only James Brown, with'Try me '.
[ترجمه ترگمان]این تنها و تنها جیمز براون بود که مرا امتحان کرد
[ترجمه گوگل]این تنها و تنها جیمز براون بود، با 'من'

3. My trip to France is the one and only time I've been out of the country.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سفر من به فرانسه تنها زمانی است که من از کشور خارج شده ام

4. Here he is, the one and only Van Morrison!
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]در اینجا او، تنها ون و موریسون است!

5. You have always been my one and only true love.
[ترجمه ترگمان]تو همیشه تنها عشق واقعی من بودی
[ترجمه گوگل]همیشه عشق من و تنها عشق من بوده است

6. I even tried my one and only French joke on them.
[ترجمه ترگمان]حتی یک شوخی فرانسوی هم برای آن ها کردم
[ترجمه گوگل]من حتی یک شوخی فرانسوی هم با آنها داشتم

7. Here he is the one and only Frank Sinatra!
[ترجمه ترگمان]اینک او تنها فرانک سیناترا است
[ترجمه گوگل]در اینجا او تنها و تنها فرانک سیناترا است!

8. Mitleid, and he identifies it as the one and only inspiration of inherently moral action.
[ترجمه ترگمان]Mitleid، و او آن را به عنوان تنها و تنها منبع عمل ذاتا اخلاقی شناسایی می کند
[ترجمه گوگل]Mitleid، و او آن را به عنوان تنها و تنها الهام بخش از عمل ذاتا اخلاقی است

9. My one and only love, keep purring in my arms.
[ترجمه ترگمان]تنها عشق من این است که در بازوهای من خر خر کند
[ترجمه گوگل]من تنها و تنها دوست دارم، در آغوشم گریه می کنم

10. This was the one and only time her smile was missing.
[ترجمه ترگمان]این تنها زمانی بود که لبخندش محو شده بود
[ترجمه گوگل]این تنها زمانی بود که لبخندش گم شد

11. My one and only hope.
[ترجمه ترگمان]تنها امید من
[ترجمه گوگل]من تنها و تنها امیدوارم

12. Buckingham Palace stresses that this is the one and only way to paint a Monarch.
[ترجمه ترگمان]کاخ باکینگهام تاکید می کند که این تنها راه برای رنگ کردن پادشاه است
[ترجمه گوگل]کاخ باکینگهام بر این باور است که این تنها و تنها راه نقاشی یک پادشاه است

13. That's the one and only test.
[ترجمه ترگمان]این تنها یک آزمایش است
[ترجمه گوگل]این آزمون یک و تنها است

14. In the Carter Administration, energy was the one and only thing I would have considered.
[ترجمه ترگمان]در اداره کارتر، انرژی تنها چیزی بود که باید در نظر می گرفتم
[ترجمه گوگل]در اداره کارتر، انرژی تنها و تنها چیزی بود که من در نظر گرفته بودم

پیشنهاد کاربران

یکی یدونه

یکی یکدونه

تک و تنها

تنها کس و کار

یکی یدونه ی من


دردانه

منحصر بفرد

یک و تنها


تنها و تنها

بی نظیر


کلمات دیگر: