خط دفاعی را حفظ کردن، عقب نشینی نکردن، به مقاومت ادامه دادن
hold the line
خط دفاعی را حفظ کردن، عقب نشینی نکردن، به مقاومت ادامه دادن
انگلیسی به فارسی
خط را نگه دار
انگلیسی به انگلیسی
• remain on the telephone, stay on hold; maintain the current situation
جملات نمونه
1. Can you hold the line, please?
[ترجمه ترگمان]میشه گوشی رو نگه داری، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید خط را نگه دارید، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید خط را نگه دارید، لطفا؟
2. Could you hold the line and I'll just get my pen.
[ترجمه ترگمان]می توانی خط را نگه داری و من فقط قلم را می گیرم
[ترجمه گوگل]می توانید خط را نگه دارید و من فقط قلمم را دریافت می کنم
[ترجمه گوگل]می توانید خط را نگه دارید و من فقط قلمم را دریافت می کنم
3. Hold the line, please.
[ترجمه ترگمان] گوشی رو نگه دار، لطفا
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید
4. Hold the line while I see if she's here.
[ترجمه ترگمان]صف رو نگه دار تا ببینم اون اینجاست یا نه
[ترجمه گوگل]در حالی که می بینم اگر او اینجا باشد، خط را نگه دارید
[ترجمه گوگل]در حالی که می بینم اگر او اینجا باشد، خط را نگه دارید
5. Please hold the line. I'm trying to connect you.
[ترجمه ترگمان] لطفا خط رو نگه دار دارم سعی می کنم باه ات ارتباط برقرار کنم
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگهدارید من سعی میکنم شما را بسازم
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگهدارید من سعی میکنم شما را بسازم
6. If you'll hold the line a moment I'll hand you over to someone who might be able to help.
[ترجمه ترگمان]اگر یک لحظه گوشی را نگه دارید، من شما را به کسی که ممکن است کمک کند دست خواهم داد
[ترجمه گوگل]اگر خط را یک لحظه نگه دارید، من را به کسی که ممکن است کمک کند، به شما تحویل دهد
[ترجمه گوگل]اگر خط را یک لحظه نگه دارید، من را به کسی که ممکن است کمک کند، به شما تحویل دهد
7. Hold the line, please, and I'll put you through to our sales department.
[ترجمه ترگمان]لطفا خط را نگه دارید و من شما را به بخش فروش خودمان راهنمایی می کنم
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید، و من شما را به بخش فروش ما می رسانم
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید، و من شما را به بخش فروش ما می رسانم
8. She asked me to hold the line.
[ترجمه ترگمان]ازم خواست که خط رو نگه دارم
[ترجمه گوگل]او از من خواسته بود که خط را نگه دارد
[ترجمه گوگل]او از من خواسته بود که خط را نگه دارد
9. If you hold the line, I'll see if she is available.
[ترجمه ترگمان]اگر خط را نگه دارید، ببینم در دسترس است یا نه
[ترجمه گوگل]اگر خط را نگه دارید، خواهم دید اگر او در دسترس است
[ترجمه گوگل]اگر خط را نگه دارید، خواهم دید اگر او در دسترس است
10. Please hold the line and I'll put you through .
[ترجمه ترگمان]لطفا خط را نگه دارید و من شما را داخل خواهم کرد
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید و من را از طریق
[ترجمه گوگل]لطفا خط را نگه دارید و من را از طریق
11. Please hold the line while I transfer you.
[ترجمه ترگمان]لطفا خط را زمانی که من به شما منتقل می کنم نگه دارید
[ترجمه گوگل]لطفا در حین انتقال من خط را نگه دارید
[ترجمه گوگل]لطفا در حین انتقال من خط را نگه دارید
12. Pressure would be on the Board to hold the line on taxes.
[ترجمه ترگمان]فشار بر روی هیات مدیره خواهد بود تا خط مالیات را حفظ کند
[ترجمه گوگل]فشار بر روی هیئت مدیره برای نگه داشتن خط در مالیات است
[ترجمه گوگل]فشار بر روی هیئت مدیره برای نگه داشتن خط در مالیات است
13. Mrs Schleicher asked him to hold the line.
[ترجمه ترگمان]خانم Schleicher از او خواست که خط را نگه دارد
[ترجمه گوگل]خانم Schleicher از او خواست تا خط را نگه دارد
[ترجمه گوگل]خانم Schleicher از او خواست تا خط را نگه دارد
14. We want to hold the line on incentives.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم خط مشوق های آن را نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم خط را روی انگیزه نگه داریم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم خط را روی انگیزه نگه داریم
15. Could you hold the line for a moment?
[ترجمه ترگمان]میشه یه لحظه گوشی رو نگه داری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید خط را برای یک لحظه نگه دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید خط را برای یک لحظه نگه دارید؟
پیشنهاد کاربران
پشت خط ( تلفن ) منتظر ماندن
در برابر شرایط دشوار تسلیم نشدن، طاقت آوردن، ثابت قدم بودن
Please hold the line : لطفا گوشی خدمتتون باشه - لطفا قطع نکنید و وایسید
You're Breaking up : صدات قطع و وصل میشه
No bars Here : اینجا آنتن نمیده
Hang on : گوشی دسستون باشه - وایسید لطفا - صبریلَه
He's not picking up : گوشی رو برنمیداره
Don't Hang up please : لطفا قطع نکن
I can't get through : نمیتونم وصل بشم
The line is engaged : خط مشغوله
? Can you put jason on : میشه گوشی رو بدی به جیسون؟
You're Breaking up : صدات قطع و وصل میشه
No bars Here : اینجا آنتن نمیده
Hang on : گوشی دسستون باشه - وایسید لطفا - صبریلَه
He's not picking up : گوشی رو برنمیداره
Don't Hang up please : لطفا قطع نکن
I can't get through : نمیتونم وصل بشم
The line is engaged : خط مشغوله
? Can you put jason on : میشه گوشی رو بدی به جیسون؟
کلمات دیگر: