شهاب آذرین (شهاب پرنوری که میزان درخشش آن از 4 بیشتر باشد و منفجر شود)، گوی آتشین، سنگ اسمانی
bolide
شهاب آذرین (شهاب پرنوری که میزان درخشش آن از 4 بیشتر باشد و منفجر شود)، گوی آتشین، سنگ اسمانی
انگلیسی به فارسی
شهاب آذرین (شهاب پرنوری که میزان درخشش آن از 4 بیشتر باشد و منفجر شود)، گوی آتشین
بولید
انگلیسی به انگلیسی
• large meteor luminously burning in the atmosphere (often exploding)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] آذرگوی یک شهاب یا شخانه انفجاری یا منفجر شده، یک شهاب انفجاری.
جملات نمونه
1. None actually saw the entry of the bolide, but all saw the flash of the explosion.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها ورود of را ندید، اما همه چیز نور انفجار را دیدند
[ترجمه گوگل]هیچ کس در واقع ورودی بولید را دید، اما همه فلاش انفجار را دیدند
[ترجمه گوگل]هیچ کس در واقع ورودی بولید را دید، اما همه فلاش انفجار را دیدند
2. Atmospheric entry of the bolide A cosmic object entering the atmosphere loses its kinetic energy through deceleration and ablation.
[ترجمه ترگمان]ورود هوا به اتمسفر یک شی کیهانی که وارد جو می شود انرژی جنبشی خود را از طریق کاهش شتاب و ablation از دست می دهد
[ترجمه گوگل]ورودی اتمسفر بولید یک شیء کیهانی که وارد جو می شود، انرژی سینتیکی خود را از طریق کاهش و تخلیه از دست می دهد
[ترجمه گوگل]ورودی اتمسفر بولید یک شیء کیهانی که وارد جو می شود، انرژی سینتیکی خود را از طریق کاهش و تخلیه از دست می دهد
3. Magma activity and bolide effect are also announced accounting for the occurrence of PETM.
[ترجمه ترگمان]فعالیت Magma و اثر bolide نیز حسابداری برای وقوع of را اعلام می کنند
[ترجمه گوگل]فعالیت مگا و اثر بولید نیز برای حسابرسی وقوع PETM اعلام شده است
[ترجمه گوگل]فعالیت مگا و اثر بولید نیز برای حسابرسی وقوع PETM اعلام شده است
4. Catastrophic fragmentation Catastrophic fragmentation is a likely means of producing an atmospheric explosion of a bolide.
[ترجمه ترگمان]fragmentation Catastrophic (Catastrophic fragmentation)به احتمال زیاد به معنی تولید یک انفجار جوی در یک bolide است
[ترجمه گوگل]تکه تکه شدن فاجعه آمیز فرسایش فاجعه بار احتمالا یک انفجار جوی یک بولید است
[ترجمه گوگل]تکه تکه شدن فاجعه آمیز فرسایش فاجعه بار احتمالا یک انفجار جوی یک بولید است
5. It is thought that Electrophonic sounds may be induced in events of bolide, very bright auroral display, nearby strong lightning, earthquake and nuclear explosion.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که صداهای Electrophonic ممکن است در رویداده ای of، نمایش auroral بسیار روشن، صاعقه قوی، زلزله و انفجار هسته ای ایجاد شود
[ترجمه گوگل]تصور می شود که برای تلفن های موبایل Electrophonic در حوادث بولید، صفحه نمایش بسیار نور آئورور، رعد و برق قوی در نزدیکی، زمین لرزه و انفجار هسته ای ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]تصور می شود که برای تلفن های موبایل Electrophonic در حوادث بولید، صفحه نمایش بسیار نور آئورور، رعد و برق قوی در نزدیکی، زمین لرزه و انفجار هسته ای ایجاد می شود
6. So far the sighting of a such a bright bolide meteor, produced as a space rock is vaporized hurtling through Earth's atmosphere, really is a matter of luck.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که یک شهاب سنگ آسمانی درخشان، که به عنوان یک صخره فضایی تولید می شود، تبخیر می شود و در اتمسفر زمین به پرواز در می آید، واقعا شانسی است
[ترجمه گوگل]تا کنون مشاهده یک شهاب سنگنبدی روشن که به عنوان یک سنگ فضایی تولید می شود و از طریق جو زمین به هم می خورد، واقعا اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]تا کنون مشاهده یک شهاب سنگنبدی روشن که به عنوان یک سنگ فضایی تولید می شود و از طریق جو زمین به هم می خورد، واقعا اهمیت دارد
پیشنهاد کاربران
noun
a large meteor which explodes in the atmosphere
آذرگوی ( به انگلیسی: Fireball ) شهابی را گویند که از شهاب های عادی درخشنده تر است. اتحادیه بین المللی اخترشناسی، آنرا اینطور تعریف می کند که از هر سیاره ای درخشش بیشتری دارد ( یعنی از قدر ظاهری ۴− ( حدود درخشندگی ناهید ) درخشان تر است ) . آذرگوی ها چگالی کمی دارند و هنگام برخورد با جو زمین، سرعتی بین ۱۱ تا ۷۲ کیلومتر در ثانیه دارند.
یک آذر گوی به قدر ۴ - تکه آهن یا سنگی به وزن ۵۰ گرم است. برای آنکه آذرگویی با نورانیت شدید مثلاً از قدر ۱۲ - دیده شود وزنش حتماً باید ۳ تا ۵ کیلوگرم باشد. چنین آذر گویی حتماً به زمین می افتد در واقغ شهاب هایی نورانی تر از قدر ۸ - بدون شک خود را به زمین می رسانند.
نورانی ترین آذر گویی که تاکنون مشاهده و ثبت شده است شهابی از قدر تقریبی ۲۲ - ( به نورانیت خورشید ) بوده است که در شب ۱۳ آذر ۱۳۵۱ آسمان منطقه سوماوا در کشور چک را برای مدتی روشن کرد. متأسفانه هیچ تکه ای از این آذر گوی یافت نشد. آذر گوی های نورانی گاهی چنان منفجر می شوند که چیزی از آنها باقی نمی ماند و آنها را بولید ( به انگلیسی: Bolide ) می نامند. قدر ظاهری بولید ۱۴− یا از آن درخشانتر است. البته اتحادیه بین المللی اخترشناسی تعریفی رسمی برای بولید ارائه نکرده است و آنرا عموماً با آذرگوی مترادف در نظر می گیرد. اخترشناسان غالباً وقتی از واژه بولید استفاده می کنند که منظور نظرشان آذرگویی باشد بسیار درخشان و مخصوصاً آنی که منفجر هم بشود. در اواخر قرن بسیتم میلادی اینطور باب شد که هر شی آسمانی را که با زمین برخورد کند و منفجر شود را، بدون توجه به اینکه سیارک باشد یا شهاب، بولید بنامند.
Bow. laaid
a large meteor which explodes in the atmosphere
آذرگوی ( به انگلیسی: Fireball ) شهابی را گویند که از شهاب های عادی درخشنده تر است. اتحادیه بین المللی اخترشناسی، آنرا اینطور تعریف می کند که از هر سیاره ای درخشش بیشتری دارد ( یعنی از قدر ظاهری ۴− ( حدود درخشندگی ناهید ) درخشان تر است ) . آذرگوی ها چگالی کمی دارند و هنگام برخورد با جو زمین، سرعتی بین ۱۱ تا ۷۲ کیلومتر در ثانیه دارند.
یک آذر گوی به قدر ۴ - تکه آهن یا سنگی به وزن ۵۰ گرم است. برای آنکه آذرگویی با نورانیت شدید مثلاً از قدر ۱۲ - دیده شود وزنش حتماً باید ۳ تا ۵ کیلوگرم باشد. چنین آذر گویی حتماً به زمین می افتد در واقغ شهاب هایی نورانی تر از قدر ۸ - بدون شک خود را به زمین می رسانند.
نورانی ترین آذر گویی که تاکنون مشاهده و ثبت شده است شهابی از قدر تقریبی ۲۲ - ( به نورانیت خورشید ) بوده است که در شب ۱۳ آذر ۱۳۵۱ آسمان منطقه سوماوا در کشور چک را برای مدتی روشن کرد. متأسفانه هیچ تکه ای از این آذر گوی یافت نشد. آذر گوی های نورانی گاهی چنان منفجر می شوند که چیزی از آنها باقی نمی ماند و آنها را بولید ( به انگلیسی: Bolide ) می نامند. قدر ظاهری بولید ۱۴− یا از آن درخشانتر است. البته اتحادیه بین المللی اخترشناسی تعریفی رسمی برای بولید ارائه نکرده است و آنرا عموماً با آذرگوی مترادف در نظر می گیرد. اخترشناسان غالباً وقتی از واژه بولید استفاده می کنند که منظور نظرشان آذرگویی باشد بسیار درخشان و مخصوصاً آنی که منفجر هم بشود. در اواخر قرن بسیتم میلادی اینطور باب شد که هر شی آسمانی را که با زمین برخورد کند و منفجر شود را، بدون توجه به اینکه سیارک باشد یا شهاب، بولید بنامند.
Bow. laaid
bolide ( نجوم )
واژه مصوب: آتشگوی
تعریف: شهابی بسیار پرنور که منفجر و تکهتکه میشود و گاه صدای انفجار آن پس از مدتی به گوش میرسد
واژه مصوب: آتشگوی
تعریف: شهابی بسیار پرنور که منفجر و تکهتکه میشود و گاه صدای انفجار آن پس از مدتی به گوش میرسد
🇫🇷 Racing Car 🇫🇷
🇮🇹 Fireball 🇮🇹
🇮🇹 Fireball 🇮🇹
کلمات دیگر: