کلمه جو
صفحه اصلی

levi


اسم خاص مذکر، لاوی فرزند یعقوب پیغمبر

انگلیسی به فارسی

لوی، لاوی فرزند یعقوب پیغمبر


لاوی فرزند یعقوب پیغمبر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: according to the Old Testament, the son of Jacob and Leah from whom one of the twelve tribes of Israel is descended.

(2) تعریف: a Levite.

• one of the 12 tribes of israel (biblical); male first name; family name

جملات نمونه

1. Levi Strauss says counterfeits of the company's jeans are flooding Europe.
[ترجمه ترگمان]لوی استراوس می گوید counterfeits از شلوار جین این شرکت در حال هجوم به اروپا است
[ترجمه گوگل]لوی اشتراوس می گوید که تقلبی از شلوار جین شرکت موجب سیل در اروپا می شود

2. Answer: Levi has said he plays professionally only so that he can indulge his other interests.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: لوی می گوید که او به طور حرفه ای بازی می کند تا بتواند منافع دیگرش را ارضا کند
[ترجمه گوگل]پاسخ: لوی گفته است که او فقط حرفه ای عمل می کند تا بتواند منافع دیگر خود را تحسین کند

3. Also known as Levi; no records of his early life.
[ترجمه ترگمان]همچنین به لوی معروف است؛ هیچ سابقه ای از زندگی اولیه او وجود ندارد
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان Levi شناخته شده است هیچ رکوردی از زندگی زودهنگام او نیست

4. Gary wears regulation Levi 501 jeans and a Ralph Lauren polo shirt.
[ترجمه ترگمان]گری شلوار جین ۵۰۱ و یک پیراهن polo از رالف لارن را می پوشد
[ترجمه گوگل]گری قوانین جین لوی 501 و یک پیراهن پالت Ralph Lauren را می پوشد

5. Offices of the Levi jeans company and the computer firm, Casio, were being checked yesterday for structural damage.
[ترجمه ترگمان]دفاتر شرکت جین لوی و شرکت کامپیوتری، دیروز برای آسیب های ساختاری بررسی شدند
[ترجمه گوگل]دفاتر شرکت جوی لوی و شرکت کامپیوتری Casio روز گذشته برای آسیب ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند

6. Watson dropped shots down the stretch, while Levi completed a round of 69 that sealed a four-shot win over Payne Stewart.
[ترجمه ترگمان]واتسن عکس ها را به زمین انداخت، در حالی که لوی یک دور از ۶۹ اور را به پایان رساند که یک برد چهار - بر روی Payne استوارت را مهر و موم کرد
[ترجمه گوگل]واتسون عکس ها را پایین کشید، در حالی که لوی یک دور از 69 مسابقه را انجام داد که یک پیروزی چهار بر یک را در پیین استوارت به ثبت رساند

7. In fact, his colleagues know that if Levi is challenging, they had better play their best golf.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت همکارانش می دانند که اگر لوی چالش برانگیز باشد، بهتر است بهترین گلف خود را بازی کنند
[ترجمه گوگل]در واقع، همکارانش می دانند که اگر لووی چالش برانگیز باشد، بهتر از گلف بازی می کنند

8. The fortunes of Levi Strauss have been restored by junk bonds arranged by Salomon Brothers.
[ترجمه ترگمان]ثروت لوی استراوس بوسیله پیوندهای بی ارزش که توسط سالومون برادرز تنظیم شده بود احیا شد
[ترجمه گوگل]ثروت Levi Strauss توسط اوراق قرضه ناخواسته توسط Salomon Brothers تنظیم شده است

9. Nevertheless, Levi is offering Opto Plus a switchboard operator and plenty of free jeans.
[ترجمه ترگمان]با این حال، لوی به علاوه یک اپراتور تلفن مرکزی و تعداد زیادی شلوار جین رایگان عرضه می کند
[ترجمه گوگل]با این وجود، Levi Opto Plus اپراتور اپتیکال و بسیاری از شلوار جین را رایگان ارائه می دهد

10. As to Levi being a better all-round player, let's go to our year-end statistics.
[ترجمه ترگمان]مثل این که لوی بازیکن برتر بهتری باشد، بیایید به آمار سال مان برویم
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه لوی یک بازیکن برتر است، بیایید به آمار سال های پایانی ما برسیم

11. Crisp hair curling on his collar, Levi 501s and a taupe cotton shirt.
[ترجمه ترگمان]گیسوانش را روی یقه his، لیوای ۵۰۱ و یک پیراهن نخی پنبه ای جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]موهای شاداب روی یقه خود، Levi 501s و یک پیراهن پنبه ای Taupe

12. In addition, the Levi Strauss Foundation plans to spend $ 8 million in grants to communities involved.
[ترجمه ترگمان]به علاوه بنیاد لوی اشتراوس قصد دارد ۸ میلیون دلار به جوامع درگیر بپردازد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بنیاد لوی اشتراوس قصد دارد 8 میلیون دلار کمک های مالی به جوامع مربوط اختصاص دهد

13. For example, Levi Strauss, makers of jeans for the whole world, has networked a large portion of its being.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، لوی استراوس، makers جین برای کل دنیا، بخش بزرگی از وجود خود را شبکه کرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، لوی اشتراوس، سازندگان شلوار جین برای تمام جهان، قسمت بزرگی از آن را شبکه کرده است

14. After all, Levi admits to more than a passing interest in things financial, shall we say.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه اینها، لوی اعتراف می کند که بیش از یک علاقه گذرا به امور مالی را می پذیرد
[ترجمه گوگل]پس از همه، Levi می گوید بیش از یک علاقه گذرا به امور مالی

15. Levi had a high opinion of the grain of mustard,(sentence dictionary) and of salt.
[ترجمه ترگمان]لوی نظر بلندی نسبت به دانه خردل (فرهنگ لغت)و نمک داشت
[ترجمه گوگل]Levi نظر بالایی از دانه خردل، (فرهنگ لغت جمله) و نمک داشت

پیشنهاد کاربران

ترجمه ی درست این اسم، میشه لیوای، نه لوی: - /
یه کاپیتان دوست داشتنی توی انیمه ی Attack on titan هست، لیوای اکرمن. 😍
معنی اسمش هم میشه:شخص وابسته

لیـــــــــــــوای
معنی: پیوسته ، اتحاد

لیوای اسم یه شخصیت انیمه ای به نام اتک آن تایتان انیمش خیلی خوب هههههه ( ಥ ͜ʖಥ )

( "third son of Jacob ( means "joined in harmony
۱. فرزند سوم یعقوب و برادر بزرگ یوسف
۲. اسم پسرانه است


کلمات دیگر: