کلمه جو
صفحه اصلی

patently


آشکارا، به وضوح، بطور اشکار

انگلیسی به فارسی

آشکارا، به وضوح


ظاهرا


انگلیسی به انگلیسی

• openly, in an exposed manner, manifestly; clearly, obviously, evidently

جملات نمونه

1. patently absurd
آشکارا چرند

2. The treatment is patently not working.
[ترجمه ترگمان]این درمان به طور واضح کار نمی کند
[ترجمه گوگل]درمان به طور واضح کار نمی کند

3. It's patently absurd not to wear a coat in such cold weather.
[ترجمه ترگمان]اصلا این طور نیست که در این هوای سرد کت بپوشد
[ترجمه گوگل]این کاملا شگفت انگیز نیست که یک کت را در چنین هوای سرد بپوشانید

4. He made his displeasure patently obvious.
[ترجمه رضا افشار مقدم] وی ناراحتی خود را بوضوح آشکار ساخت
[ترجمه بهار] او ناراحتی خود را به وضوح نشان داد
[ترجمه ترگمان]He را اشکارا از کار انداخته بود
[ترجمه گوگل]او ناراحتی خود را آشکارا آشکار ساخت

5. It was patently obvious that he was lying.
[ترجمه ترگمان]اشکارا واضح بود که او دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]واضح است که دروغ می گوید

6. It was patently obvious that she was lying.
[ترجمه ترگمان]واقعا واضح بود که او دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]واضح بود که دروغ می گوید

7. The whole idea was patently ridiculous.
[ترجمه ترگمان]کل این ایده واقعا مسخره بود
[ترجمه گوگل]کل ایده واضح بود مسخره است

8. It's patently obvious that you're in love with her.
[ترجمه ترگمان]اشکارا واضح است که تو عاشق او هستی
[ترجمه گوگل]این کاملا واضح است که شما در عاشق او هستید

9. The dominance of the academic tradition is patently supported by the major vested interest groups within education and the broader society.
[ترجمه ترگمان]سلطه سنت آکادمیک آشکارا توسط گروه های ذی نفع اصلی در زمینه آموزش و جامعه وسیع تر پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]تسلط سنت های علمی به وضوح توسط گروه های اصلی درگیر در آموزش و پرورش و جامعه گسترده حمایت می شود

10. He was patently lying.
[ترجمه ترگمان]اون اشکارا دروغ می گفت
[ترجمه گوگل]او به روشنی دروغ گفت

11. She further offended doctors by clinging to patently wrong ideas.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر پزشکان را با چسبیدن به ایده های کاملا اشتباه آزرده می کرد
[ترجمه گوگل]او با متهم کردن به عقاید ظاهرا اشتباه، پزشکان را متهم کرد

12. Their claim was patently false.
[ترجمه ترگمان]این ادعا اشکارا نادرست بود
[ترجمه گوگل]ادعای آنها به طور واضح نادرست بود

13. This is patently evident from the way he depicted, on occasion, perfectly symbiotic kisses, embraces and bodies.
[ترجمه ترگمان]این به وضوح از روشی که او نشان می دهد، به طور خاص، بوسه ها، آغوش و اجساد کاملا مشهود است
[ترجمه گوگل]این به وضوح از شیوه ای که او به طور خاص، بوسه ها، آغوش ها و بدن های کاملا همزیستی نشان می دهد، مشهود است

14. Jenkins' explanation of the situation is patently absurd.
[ترجمه ترگمان]توضیح جنکینز از این وضعیت کاملا نامعقول است
[ترجمه گوگل]توضیح جنکینز از وضعیت، کاملا پوچ است

15. Because it is patently obvious that Rollins is not bullshitting or manipulating.
[ترجمه ترگمان]چون کاملا واضح است که Rollins bullshitting یا دستکاری نشده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که آشکارا مشخص است که رولینز دروغگو یا دستکاری نیست

patently absurd

آشکارا چرند


پیشنهاد کاربران

Clearly
Obviously
Openly

That is a patently stupid idea
Patently false/absurd dangerous


کلمات دیگر: