بدون تردید
uncontroversial
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of controversial.
• متضاد: sensitive
• متضاد: sensitive
جملات نمونه
1. He chose an uncontroversial topic for his speech.
[ترجمه ترگمان]او یک موضوع غیر جنجالی برای سخنرانی خود انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او موضوعی بی نظیر را برای سخنرانی خود انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او موضوعی بی نظیر را برای سخنرانی خود انتخاب کرد
2. Prechtl's norms for infant sleep are similarly uncontroversial and based on recordings from twenty babies.
[ترجمه ترگمان]هنجارهای Prechtl برای خواب نوزادان به طور مشابه غیر uncontroversial و مبتنی بر نوارهای ضبط شده از بیست نوزاد هستند
[ترجمه گوگل]هنجارهای Prechtl برای خواب نوزاد نیز به طور یکسان بی نظیر و بر اساس ضبط از بیست نوزاد است
[ترجمه گوگل]هنجارهای Prechtl برای خواب نوزاد نیز به طور یکسان بی نظیر و بر اساس ضبط از بیست نوزاد است
3. It's uncontroversial to the point that the objective of joint and several liabilities which are generated from many legality actions includes many different legality relations.
[ترجمه ترگمان]شایان ذکر است که هدف مشترک و چندین مسیولیت که از بسیاری از اقدامات قانونی نشات می گیرند، شامل بسیاری از روابط قانونی و قانونی است
[ترجمه گوگل]این موضوع کاملا متضاد با این نکته است که هدف از وظایف مشترک و چندگانه که از بسیاری از اقدامات قانونی ایجاد می شود شامل بسیاری از روابط قانونی مختلف است
[ترجمه گوگل]این موضوع کاملا متضاد با این نکته است که هدف از وظایف مشترک و چندگانه که از بسیاری از اقدامات قانونی ایجاد می شود شامل بسیاری از روابط قانونی مختلف است
4. Even what should have been a relatively uncontroversial arms control treaty with Russia turned into a knock-down, drag-out fight with Senate Republicans.
[ترجمه ترگمان]حتی آنچه که باید یک پیمان کنترل سلاح نسبتا بدون مناقشه با روسیه باشد، تبدیل به مبارزه با جمهوری خواهان مجلس سنا شد
[ترجمه گوگل]حتی آنچه که باید در مورد معاهده کنترول تسلیحات نسبتا بی طرفانه با روسیه بود، تبدیل به یک مبارزه با کشیدن و رها کردن با جمهوریخواهان سنا بود
[ترجمه گوگل]حتی آنچه که باید در مورد معاهده کنترول تسلیحات نسبتا بی طرفانه با روسیه بود، تبدیل به یک مبارزه با کشیدن و رها کردن با جمهوریخواهان سنا بود
5. It may be uncontroversial because we imagine him to be a kind of legal ethnographer, describing a common culture to which he need not submit.
[ترجمه ترگمان]ممکن است غیر uncontroversial باشد زیرا ما تصور می کنیم که او یک نوع قوم شناس قانونی است و یک فرهنگ مشترک را توصیف می کند که در آن نیازی به ارائه آن نیست
[ترجمه گوگل]این ممکن است غیرقابل انکار باشد، زیرا ما تصور میکنیم که او یک نوع قوم نگاری حقوقی است، که فرهنگ مشترکی را که او نمیخواهد ارائه دهد، توصیف میکند
[ترجمه گوگل]این ممکن است غیرقابل انکار باشد، زیرا ما تصور میکنیم که او یک نوع قوم نگاری حقوقی است، که فرهنگ مشترکی را که او نمیخواهد ارائه دهد، توصیف میکند
6. It begins, like much pseudoscience, with uncontroversial truths: the number of people over 85 will double, and the cost of drugs is rising.
[ترجمه ترگمان]این شروع، مانند بسیاری از حقایق غیر جنجالی، شروع می شود: تعداد افراد بیش از ۸۵ نفر دوبرابر می شود و هزینه مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]آن، مانند بسیاری از علوم شبه علمی، با حقایق بی قید و شرط شروع می شود، تعداد افراد بالای 85 سال دو برابر می شود و هزینه مواد مخدر افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]آن، مانند بسیاری از علوم شبه علمی، با حقایق بی قید و شرط شروع می شود، تعداد افراد بالای 85 سال دو برابر می شود و هزینه مواد مخدر افزایش می یابد
7. That is an uncontroversial view in continental Europe, especially in Belgium and France, where cartoon strips are reviewed in critical essays and dissected in academic theses.
[ترجمه ترگمان]این یک دیدگاه غیر جنجالی در قاره اروپا، به ویژه در بلژیک و فرانسه است، که در آن نوارهای کارتونی در مقالات انتقادی و dissected در تزهای دانشگاهی مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این یک دیدگاه غیرقابل انکار در اروپای قاره ای، به خصوص در بلژیک و فرانسه است، جایی که نوارهای کاریکاتور در مقالات انتقادی بررسی شده و در پایان نامه های علمی بررسی شده اند
[ترجمه گوگل]این یک دیدگاه غیرقابل انکار در اروپای قاره ای، به خصوص در بلژیک و فرانسه است، جایی که نوارهای کاریکاتور در مقالات انتقادی بررسی شده و در پایان نامه های علمی بررسی شده اند
8. Instructions about Right Beleeving, a collection of sermons, was uncontroversial. The identity of Archer's wife is unknown.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های مربوط به Beleeving، مجموعه ای از مواعظ، بدون جنجال بود هویت همسر آرچر نامعلوم است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل در مورد حق بیلئویینگ، مجموعه ای از موعظه ها، بدون تردید بود هویت همسر آرچر ناشناخته است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل در مورد حق بیلئویینگ، مجموعه ای از موعظه ها، بدون تردید بود هویت همسر آرچر ناشناخته است
9. Unlike its recommendations on homosexual conduct, the section of the report that dealt with prostitution was largely uncontroversial.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف توصیه های آن در مورد رفتار همجنس گرا، بخشی از گزارش مربوط به فحشا تا حد زیادی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بر خلاف توصیه های خود در رابطه با رفتار همجنسگرایان، بخش گزارش که مربوط به فحشا بود، عمدتا بدون تردید بود
[ترجمه گوگل]بر خلاف توصیه های خود در رابطه با رفتار همجنسگرایان، بخش گزارش که مربوط به فحشا بود، عمدتا بدون تردید بود
10. All they get is sad sheep for fans . . . who just follow the crowd - try and be uncontroversial.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که آن ها دریافت می کنند، گوسفند غمگین برای طرفداران است که فقط از جمعیت پیروی می کنند - سعی می کنند غیر uncontroversial باشند
[ترجمه گوگل]همه آنها گوسفند غم انگیز برای طرفداران است که فقط از جمعیت می پیوندند - سعی کنید و بی تردید باشید
[ترجمه گوگل]همه آنها گوسفند غم انگیز برای طرفداران است که فقط از جمعیت می پیوندند - سعی کنید و بی تردید باشید
11. This history, together with the software analogy, is relatively uncontroversial.
[ترجمه ترگمان]این تاریخچه، همراه با مقایسه نرم افزار نسبتا غیر uncontroversial است
[ترجمه گوگل]این تاریخ، همراه با تقلید نرم افزاری، نسبتا بدون تردید است
[ترجمه گوگل]این تاریخ، همراه با تقلید نرم افزاری، نسبتا بدون تردید است
12. Given the fraught nature of the subject, the results are gratifyingly uncontroversial.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن ماهیت پرمخاطره این موضوع، نتایج غیر uncontroversial هستند
[ترجمه گوگل]با توجه به ماهیت ممتاز موضوع، نتایج خوشحال کننده و غیرمنتظره است
[ترجمه گوگل]با توجه به ماهیت ممتاز موضوع، نتایج خوشحال کننده و غیرمنتظره است
13. And Arne Duncan, a cautious school reformer from Chicago, makes an uncontroversial pick for education secretary.
[ترجمه ترگمان]و آرن دانکن، اصلاح طلب دانشگاه شیکاگو، یک انتخاب غیر جنجالی برای دبیر آموزش تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]و آرن دانکن، یک اصلاح کننده مدرسه محتاطانه از شیکاگو، انتخاب مناسبی را برای مدرسۀ آموزش فراهم می کند
[ترجمه گوگل]و آرن دانکن، یک اصلاح کننده مدرسه محتاطانه از شیکاگو، انتخاب مناسبی را برای مدرسۀ آموزش فراهم می کند
14. The arguer is hoping we'll just focus on the uncontroversial premise, "Murder is morally wrong," and not notice what is being assumed.
[ترجمه ترگمان]The امیدوار است که ما فقط بر فرض غیر جنجالی که \"قتل از نظر اخلاقی اشتباه است\" تمرکز کنیم و توجه نکنیم که چه چیزی در حال فرض شدن است
[ترجمه گوگل]این استدلال امیدوار است که ما فقط بر فرض بی نظیری متمرکز شویم: 'قتل از نظر اخلاقی اشتباه است' و متوجه آنچه تصور نمی شود، نیست
[ترجمه گوگل]این استدلال امیدوار است که ما فقط بر فرض بی نظیری متمرکز شویم: 'قتل از نظر اخلاقی اشتباه است' و متوجه آنچه تصور نمی شود، نیست
پیشنهاد کاربران
غیرقابل بحث و جدل، مطمئن، بدون تردید
کلمات دیگر: