کلمه جو
صفحه اصلی

crumpet


کیک بی شیرینی، تیکه، مال

انگلیسی به فارسی

کیک بی‌شیرینی


(انگلیس - عامیانه - ناخوشایند) زن زیبا، تیکه، مال


پودر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin muffinlike cake baked on a griddle, esp. in England.

• small round muffin-like bread; good looking woman (british slang)
a crumpet is a round, flat bread-like cake with holes in one side. you toast crumpets and eat them with butter and jam.

جملات نمونه

1. Paxman is surely the ultimate thinking woman's crumpet.
[ترجمه ترگمان]پکسمن، بدون شک یک زن نهایی مورد تفکر است
[ترجمه گوگل]Paxman مطمئنا پودر تفکر زن نهایی است

2. There's not much crumpet around at this party.
[ترجمه ترگمان] توی این مهمونی crumpet زیاد نیست
[ترجمه گوگل]در این حزب بسیار کوچک است

3. Sunday tea-time remains peak crumpet time.
[ترجمه ترگمان]زمان چای یکشنبه به مقدار بسیار زیادی به طول عمر باقی می ماند
[ترجمه گوگل]یکشنبه، ساعت چای باقی مانده است

4. Once, we had tea and crumpet without a hint of double entendres.
[ترجمه ترگمان]یک بار، بدون هیچ نشانی از ایهام، چای و کیک خوردیم
[ترجمه گوگل]یک بار ما چای و نوشیدنی بدون اشاره دو طرفه داشتیم

5. Would a carrot crumpet make you feel better?
[ترجمه ترگمان]یه کیک هویج می تونه حالتو بهتر کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا قرص هویج احساس خوبی به شما می دهد؟

6. The kid must be barmy on the crumpet; he's brought us soy sauce for wine.
[ترجمه ترگمان]بچه باید روی کیک گیر کرده باشه اون برای ما سس سویا آورده
[ترجمه گوگل]این بچه باید بر روی کرم باشد او سس سویا را برای شراب آورد

7. God! Look at that bit of crumpet who's just come in.
[ترجمه ترگمان]خدایا! به اون تکه کیک نگاه کن که تازه اومده اینجا
[ترجمه گوگل]خدا! نگاه کنید به آن کمی از خرده که فقط آمده است

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

9. Look at that bit of crumpet who's just come in.
[ترجمه ترگمان]به اون تکه کیک نگاه کن که تازه اومده اینجا
[ترجمه گوگل]نگاه کنید به آن کمی از خرده که فقط آمده است

10. Ms Grace was munching a toasted crumpet beside her Ferrari.
[ترجمه ترگمان]خانم گریس در حال خوردن یک کیک خوش مزه در کنار فراری بود
[ترجمه گوگل]خانم گریس در کنار فراری خود را در حال خرد کردن کیک تفت داده بود

11. You think I give a crumpet what you write in your lousy paper?
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی من یه چیزی که تو روی کاغذ your می نویسی؟
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید من چیزی را که شما در کاغذ گمشده خود می نویسم، می آورید؟

12. In the winter, a muffin man's baize-covered tray was laden mainly with crumpets.
[ترجمه ترگمان]در زمستان، یک سینی حلبی که روی میز چیده شده بود، عمدتا با بیسکوییت و بیسکوییت بود
[ترجمه گوگل]در زمستان یک سینی پوشیده شده با بوی مردانه کباب شده به طور عمده با کیک پودر پوشیده شده بود

13. Doesn't that lady look a bit " balmy on the crumpet "?
[ترجمه ترگمان]اون خانم یکم روی کیک طعم \" نداره؟
[ترجمه گوگل]آیا این خانم به نظر کمی نگرانی ندارد؟

14. This is soon trumped by smoked salmon and scrambled egg piled on a crumpet, later followed by dainty pastries.
[ترجمه ترگمان]دیری نگذشت که ماهی قزل الا ماهی دودی و تخم مرغ بر روی یک تکه کیک چیده شد و بعد از آن شیرینی نرم و شیرین را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]این به زودی توسط ماهی قزل آلا دودی و تخم مرغی بریزید و بعد از آن شیرینی های شیرینی پخته می شود

15. Lisa has apparently grown weary of being labelled the thinking woman's crumpet.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که لیزا از روی برچسب thinking زنانه خسته شده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا لیزا ظاهرا از لحاظ ظاهری خرد شده است

پیشنهاد کاربران

کیکی که شیرین نیست
مثل بربری خودمون؟؟!!


کلمات دیگر: