make sth out

E. g. I made a cheque out ( =write all the necessary information on an official document ) for �20 to "Henry's Stores"

نوشتن اطلاعات ضروری برای یک سند رسمی

کامل کردن فرم

کامل کردن فرم
write out or complete a form

complete a form

write out a form

Fill out a form

Write out or complete a form
مثال :
Make a check out for $20
به فارسی همون فرم پر کردن، کامل کردن فرم میشه، ، ،

پر کردن اصلاعات یک سند رسمی

کامل کددن ( نوشتن ) فرم

make sth out of sth:

1. ساختن . . . از / با . . .
2. بدست آوردن . . . از . . .
3. تبدیل کردن . . . به . . .

I made this table out of oak.
من این میز را از بلوط درست کردم.

?How easy is it to make money out of gardening
کسب درآمد از باغبانی چقدر آسان است؟

The Olympics can make sporting heroes out of previously little - known athletes.
المپیک می تواند از ورزشکارانی که قبلاً کمتر شناخته شده بودند، قهرمان های ورزشی بسازد.