کلمه جو
صفحه اصلی

armour


معنی : جوشن، زره، زره پوش کردن، زرهی کردن
معانی دیگر : چال زیر بغل، زیر بغل (پزشکی آن: axilla)، (انگلیس و استرالیا و غیره) رجوع شود به: armor، سلاح

انگلیسی به فارسی

(نظامی) زره، جوشن، سلاح، زره‌پوش کردن، زرهی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling of

• body protection, mantelet (alternate spelling for armor)
armour is a group of armoured vehicles, especially tanks.
armour is also a hard covering that protects something from attack.
the metal clothing that soldiers used to wear for protection in battle is also referred to as armour.

مترادف و متضاد

جوشن (اسم)
armature, armor, mail, armour

زره (اسم)
armature, armor, mail, armour, corselet

زره پوش کردن (فعل)
armor, armour

زرهی کردن (فعل)
armor, armour

جملات نمونه

1. a suit of armour
یک دست زره (کامل)

2. We have less infantry and armour than the enemy.
[ترجمه ترگمان]ما زره و سلاح کم تر از دشمن داریم
[ترجمه گوگل]ما پیاده و زره کمتر از دشمن داریم

3. The police should be protected by body armour.
[ترجمه ترگمان]پلیس باید توسط پوشش بدن محافظت شود
[ترجمه گوگل]پلیس باید توسط زره بدن محافظت شود

4. Police put on body armour before confronting the rioters.
[ترجمه ترگمان]پلیس قبل از مواجهه با آشوبگران زره بدن را بر تن کرد
[ترجمه گوگل]پلیس قبل از مقابله با شورشگران زره بدن را قرار داده است

5. The police were issued with body armour for extra protection.
[ترجمه ترگمان]پلیس با پوشش بدن برای حفاظت بیشتر صادر شد
[ترجمه گوگل]پلیس برای حفاظت اضافی از زره پوش استفاده شد

6. The cavalry wore a suit of light armour and carried a shield.
[ترجمه ترگمان]سواره نظام یک کت با زره روشن به تن کرده و سپر خود را حمل می کرد
[ترجمه گوگل]سواره نظام، یک کت و شلوار از زره های سبک و یک سپر حمل کرد

7. A single chink in our armour at the negotiating table means we could lose out badly.
[ترجمه ترگمان]یک شکاف در زره ما در میز مذاکره به این معنی است که ما می توانیم بد از دست بدهیم
[ترجمه گوگل]یک زلزله تنها در زره ما در میز مذاکره بدین معنی است که ما می توانیم بد را بدست آوریم

8. The one chink in her armour is the lack of a sense of humour. She hates people laughing at her.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که در زره او ایجاد می شود فقدان حس شوخ طبعی است اون متنفره از اینکه مردم بهش میخندن
[ترجمه گوگل]یک شمشیر در زره اش کمبود حس شوخ طبعی است او نفرت از مردم را در خنده او

9. She's still waiting for a knight in shining armour to come and rescue her.
[ترجمه ترگمان]او هنوز منتظر یک شوالیه با زره درخشان است که برای نجات او بیاید و او را نجات دهد
[ترجمه گوگل]او هنوز در انتظار یک شوالیه در زرهی درخشان برای آمدن و نجات او است

10. Knights fought in armour.
[ترجمه ترگمان] شوالیه ها با زره جنگیدن
[ترجمه گوگل]شوالیه ها در زره زدند

11. The armour is displayed in a long gallery.
[ترجمه ترگمان]زره در نگارخانه بلندی به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]زره در یک گالری طولانی نمایش داده می شود

12. His body was encased in shining armour.
[ترجمه ترگمان]بدنش با زره درخشان پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]بدنش در زره پوشان بسته شد

13. These grenades are able to pierce the armour of tanks.
[ترجمه ترگمان]این نارنجک ها می توانند سلاح تانک را سوراخ کنند
[ترجمه گوگل]این نارنجک ها می توانند زره تانک را سوراخ کنند

14. He wore a suit of heavy armour and carried a sword.
[ترجمه ترگمان]جامه ای سنگین بر تن داشت و شمشیری بر تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک کت و شلوار زره سنگین و یک شمشیر انجام داد

15. They spotted armour moving up the valley.
[ترجمه ترگمان]ان ها سلاح را دیدند که از دره بالا می رفتند
[ترجمه گوگل]آنها زره را در حال حرکت به دره انداختند

پیشنهاد کاربران

اطراف چیزی را خط چین کشیدن

املای دیگر armor، برای معانی بیشتر به آن مدخل رجوع کنید

لباش شوالیه

armour ( مهندسی برق )
واژه مصوب: زره
تعریف: پوششی شامل نوار یا سیم های فلزی برای حفاظت از بافه ها/ کابل ها در برابر آسیب های مکانیکی


کلمات دیگر: