(بیشتر در مورد صفحه ی کتاب یا برگ گیاه) مضرس، دندانه دار، چاله دار (emarginated هم می گویند)، برداشتن حاشیه از، دوبینی و نامنظم بینی
emarginate
(بیشتر در مورد صفحه ی کتاب یا برگ گیاه) مضرس، دندانه دار، چاله دار (emarginated هم می گویند)، برداشتن حاشیه از، دوبینی و نامنظم بینی
انگلیسی به فارسی
برداشتن حاشیه از، دوبینی و نامنظمبینی
جاروبرقی
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] لبه و دندانه دار. همراه با گره یا فرورفتگی
پیشنهاد کاربران
دو بینی
emarginate ( کشاورزی - علوم باغبانی )
واژه مصوب: نوکچالدار
تعریف: ویژگی برگی که در نوک آن گودی نسبتاً عمیقی وجود دارد
واژه مصوب: نوکچالدار
تعریف: ویژگی برگی که در نوک آن گودی نسبتاً عمیقی وجود دارد
کلمات دیگر: