کلمه جو
صفحه اصلی

endoskeleton


معنی : استخوان بندی درونی حیوان
معانی دیگر : (استخوان یا لاک یا غضروفی که از داخل بدن برخی مهره داران و خارپوستان را نگه می دارد) درون استخوان بندی (در برابر: برون استخوان بندی exoskeleton)

انگلیسی به فارسی

استخوان‌بندی درونی حیوان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: endoskeletal (adj.)
• : تعریف: the internal bony supporting framework characteristic of vertebrates. (Cf. exoskeleton.)

• (zoology) internal skeleton (in animals)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] اسکلت داخلى معمولاً متمایز از مزودرم(پوست میانى ) براى مثال مهره داران وخارپوستان

مترادف و متضاد

استخوان بندی درونی حیوان (اسم)
endoskeleton

جملات نمونه

1. As long as the endoskeleton of the heterostracans remains unknown there must always be doubt about the pattern.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که the of باقی بماند، باید همواره در مورد این الگو شک داشته باشد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آندوسکلئوتایسین های هترواستراساس ناشناخته باقی بمانند، همیشه باید در مورد الگوی شکی باشد

2. Endoskeleton : Skeleton lying inside body. Made up of bones and cartilages.
[ترجمه ترگمان]اسکلت درون بدن ساخته شده از استخوان و cartilages
[ترجمه گوگل]آندوسکویت: اسکلتی که در داخل بدن قرار دارد ساخته شده از استخوان ها و غضروف ها

3. Length frequency analysis, rostral length, endoskeleton length and statolith are used in determination of the age and growth in cephalopod.
[ترجمه ترگمان]آنالیز فرکانس طول، طول rostral، طول endoskeleton و statolith در تعیین سن و رشد در cephalopod مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل فرکانس طول، طول روستل، طول اندوسکلتون و استاتولیت در تعیین سن و رشد در سفالوپود استفاده می شود

4. Skeleton: they possess an endoskeleton of cartilage, or bone. The characteristic notochord is replaced by intersegmental vertebrae in vertebrates.
[ترجمه ترگمان]اسکلت: آن ها دارای استخوان های غضروف یا استخوان هستند نوتوکورد اختصاصی با مهره intersegmental مهره در مهره داران جایگزین می شود
[ترجمه گوگل]اسکلت: آنها اندوسکله غضروف یا استخوان دارند ستون فقرات مشخص شده توسط مهره های بین مهره ای در مهره ها جایگزین می شود

5. Austrian Death Machine. I Am A Cybernetic Organism Living Tissue Over Metal Endoskeleton.
[ترجمه ترگمان]ماشین مرگ اتریش من یک بافت زنده با بافت زنده بر روی فلز endoskeleton هستم
[ترجمه گوگل]ماشین مرگ اتریشی من یک سلول Cybernetic زندگی می کنند بافت بیش از Endoskeleton فلزی

6. Bones are rigid organs that form part of the endoskeleton of vertebrates.
[ترجمه ترگمان]استخوان ها اندام های سفت و سختی هستند که بخشی از مهره داران مهره داران را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]استخوانها اندامهای سفت و سخت است که بخشی از اندوسکله مهره داران هستند


کلمات دیگر: