خاور دور، شرق اقصی، شرقاقصی far eastern وابسته به خاور دور
far east
خاور دور، شرق اقصی، شرقاقصی far eastern وابسته به خاور دور
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Far Eastern (adj.)
مشتقات: Far Eastern (adj.)
• : تعریف: a region that includes East, Southeast, and South Asia.
• مشابه: orient
• مشابه: orient
• region which includes the countries of eastern asia (such as china, japan, korea, etc.)
the far east consists of all the countries of eastern asia, including china and japan.
the far east consists of all the countries of eastern asia, including china and japan.
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] خاور دور
جملات نمونه
1. The tension in the Far East is building up again.
[ترجمه ترگمان]تنش در خاور دور دوباره ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]تنش در خاور دور، دوباره رشد می کند
[ترجمه گوگل]تنش در خاور دور، دوباره رشد می کند
2. Mark was sent to the Far East on a business trip.
[ترجمه ترگمان]مارک برای سفر کاری به خاور دور فرستاده شد
[ترجمه گوگل]مارک به یک سفر تجاری به شرق دور فرستاده شد
[ترجمه گوگل]مارک به یک سفر تجاری به شرق دور فرستاده شد
3. He spent years knocking around the Far East before World War One.
[ترجمه ترگمان]او سال ها قبل از جنگ جهانی اول به دور خاور دور می زد
[ترجمه گوگل]او سال ها قبل از جنگ جهانی اول به دور خاور دور رفت
[ترجمه گوگل]او سال ها قبل از جنگ جهانی اول به دور خاور دور رفت
4. The army group shipped out for the Far East today.
[ترجمه ترگمان]گروه ارتش امروز برای خاور دور اعزام شد
[ترجمه گوگل]گروه ارتش امروز برای خاور دور فرستاده شده است
[ترجمه گوگل]گروه ارتش امروز برای خاور دور فرستاده شده است
5. They were on a journey to the Far East.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سفری به شرق دور بودند
[ترجمه گوگل]آنها در سفر به خاور دور بودند
[ترجمه گوگل]آنها در سفر به خاور دور بودند
6. 70 per cent of airports in the Far East will have to be upgraded.
[ترجمه ترگمان]۷۰ درصد از فرودگاه های شرق دور باید ارتقا داده شوند
[ترجمه گوگل]70 درصد از فرودگاه های خاور دور باید ارتقا یابد
[ترجمه گوگل]70 درصد از فرودگاه های خاور دور باید ارتقا یابد
7. In the Far East the stomach of one whale was found to contain the indigestible beaks of 20,000 cuttlefish.
[ترجمه ترگمان]در خاور دور شکم یک وال گیر کرده بود تا بتواند the indigestible را پر کند
[ترجمه گوگل]در شرق دور، معده یکی از نهنگ ها حاوی بیش از 20 هزار عدد ساقه دریایی است
[ترجمه گوگل]در شرق دور، معده یکی از نهنگ ها حاوی بیش از 20 هزار عدد ساقه دریایی است
8. The Far East is broadly speaking a tropical and sub-tropical world.
[ترجمه ترگمان]خاور دور به طور گسترده به یک جهان استوایی و زیر استوایی صحبت می کند
[ترجمه گوگل]شرق دور، به طور کلی، یک جهان گرمسیری و غواصی است
[ترجمه گوگل]شرق دور، به طور کلی، یک جهان گرمسیری و غواصی است
9. Throughout the Far East, the tiger has always been regarded as an animal of magical properties.
[ترجمه ترگمان]در سرتاسر خاور دور، پلنگ همواره به عنوان یک حیوان از خواص جادویی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در طول خاور دور، ببر همیشه به عنوان یک حیوان از خواص جادویی در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]در طول خاور دور، ببر همیشه به عنوان یک حیوان از خواص جادویی در نظر گرفته شده است
10. Low labour costs have resulted in the Far East emerging as a major spectacle-making region of the world.
[ترجمه ترگمان]هزینه های کم نیروی کار منجر به ظهور خاور دور به عنوان یک منطقه بزرگ در حال ساخت جهان شده است
[ترجمه گوگل]هزینه های کم هزینه نیروی دریایی خاورمیانه به عنوان یک منطقه چشمگیر در جهان تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]هزینه های کم هزینه نیروی دریایی خاورمیانه به عنوان یک منطقه چشمگیر در جهان تبدیل شده است
11. Other places, particularly the tropical Far East have been very unstable over the last 15 million years.
[ترجمه ترگمان]مناطق دیگر، به ویژه مناطق استوایی دور، در طول ۱۵ میلیون سال گذشته بسیار ناپایدار بوده اند
[ترجمه گوگل]مکان های دیگر، به ویژه شرق شرق گرمسیری، طی 15 میلیون سال گذشته بسیار ناپایدار بوده است
[ترجمه گوگل]مکان های دیگر، به ویژه شرق شرق گرمسیری، طی 15 میلیون سال گذشته بسیار ناپایدار بوده است
12. No such process took place in the Far East.
[ترجمه ترگمان]چنین روندی در خاور دور انجام نشد
[ترجمه گوگل]چنین روندی در خاور دور وجود نداشت
[ترجمه گوگل]چنین روندی در خاور دور وجود نداشت
13. This ended on the Far East circuits on December 2I, 191
[ترجمه ترگمان]این کار در مدارهای خاور دور در ۲ دسامبر I، ۱۹۱ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این در یدلایمخیرات دسامبر 2، 191، مدارهای دور شرق به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این در یدلایمخیرات دسامبر 2، 191، مدارهای دور شرق به پایان رسید
14. BAe will join forces with the Far East firm to produce passenger planes for regional travel.
[ترجمه ترگمان]BAe با شرکت خاور دور به نیروهای خود ملحق خواهد شد تا هواپیماهای مسافربری را برای سفره ای منطقه ای تولید کند
[ترجمه گوگل]BAe با شرکت 'دور شرق' برای تولید هواپیماهای مسافری برای سفرهای منطقه ای نیروهای خود را به هم پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]BAe با شرکت 'دور شرق' برای تولید هواپیماهای مسافری برای سفرهای منطقه ای نیروهای خود را به هم پیوند می دهد
پیشنهاد کاربران
خاور دور ، شرق دور
کلمات دیگر: