1. Joint inheritance or heirship of property.
[ترجمه ترگمان]وراثت و یا اموال مشترک
[ترجمه گوگل]وراث مشترک یا حراست مالکیت
2. Male or female can both have the heirship to the throne, including grandsons, cousins.
[ترجمه ترگمان]مذکر یا مونث هر دو می توانند the به تخت داشته باشند، از جمله نوه های، cousins
[ترجمه گوگل]مرد یا زن می توانند هر دو دارای وراثت به تاج و تخت، از جمله نوادگان، پسر عمو
3. Firstly, this thesis introduced the summary of the forced heirship of Louisiana, the United States.
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، این پایان نامه خلاصه ای از heirship اجباری لوییزیانا، ایالات متحده را معرفی کرد
[ترجمه گوگل]در ابتدا، این پایان نامه خلاصه ای از سرخپوستان مجاز لوئیزیانا، ایالات متحده را معرفی کرد
4. Polo: After Norman Conquest, English kings occupied many manors in France by marriage or heirship.
[ترجمه ترگمان]چوگان: بعد از فتح Norman، پادشاهان انگلستان در فرانسه از طریق ازدواج یا heirship بسیاری از کشاورزان را اشغال کردند
[ترجمه گوگل]پولو: پس از فروپاشی نورمن، پادشاهان انگلیسی از طریق ازدواج یا سرپرستی، بسیاری از مناظر فرانسه را اشغال کردند
5. It is probably no heresy to say, though, that this situation cannot be called exactly healthful, hardly a fitting heirship to three centuries of britannia's pomp and glory.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شاید بتوان گفت که این وضعیت را نمی توان دقیقا \" مقوی نامید، و به سختی یک heirship مناسب برای سه قرن شکوه و شکوه britannia
[ترجمه گوگل]با این حال احتمالا هیچ بدرقه ای نیست که بگویم این وضعیت نمی تواند دقیقا سالم، به سختی یک مورچه ای مناسب برای سه قرن پمپ و شکوه بریتانیایی باشد