1. It's very difficult to demote somebody who has been standing in during maternity leave.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن کسی که در هنگام مرخصی زایمان ایستاده است دشوار است
[ترجمه گوگل]این بسیار دشوار است که کسی را که در دوران رحلت مادربزرگ در حال ایستادن است، از بین ببرد
2. Chatichai was forced to demote Chalerm in November after the armed forces had threatened to intervene.
[ترجمه ترگمان]Chatichai در ماه نوامبر پس از اینکه نیروهای مسلح تهدید به دخالت کردند مجبور به demote Chalerm شد
[ترجمه گوگل]Chatichai مجبور شد در ماه نوامبر پس از آنکه نیروهای مسلح تهدید کرده بودند که مداخله کنند، Chalerm را از بین ببرند
3. The remarks followed the company's attempt to demote the men.
[ترجمه ترگمان]تذکرات شرکت در تلاش شرکت برای تنزل مقام مردان بود
[ترجمه گوگل]این اظهارات پس از تلاش شرکت برای از بین بردن مردان بود
4. It threatens to demote the Brussels institutions, especially the Commission, by setting up an alternative centre of decision-making.
[ترجمه ترگمان]تهدید نهاده ای بروکسل، به ویژه کمیسیون، با ایجاد یک مرکز جایگزین تصمیم گیری تهدید می کند
[ترجمه گوگل]با تهیه یک مرکز جایگزین تصمیم گیری، تهدید می کند که نهادهای بروکسل، به ویژه کمیسیون، از بین بروند
5. Dismiss, suspend, or demote all or any employees who participate in such strike or violation.
[ترجمه ترگمان]رها کردن، معلق کردن یا اخراج کردن همه یا هر کارمندی که در چنین اعتصاب یا تخطی شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اخراج، تعلیق و یا تضعیف همه یا هر کارمندانی که در چنین اعتصاب یا نقض شرکت کنند
6. The aim of semantic processing is to demote word combinations that are not meaningful.
[ترجمه ترگمان]هدف پردازش معنایی عبارت است از demote ترکیبات کلمه که معنی دار نیستند
[ترجمه گوگل]هدف پردازش معنایی این است که لغات ترکیبی را که معنی دار نیست حذف کنند
7. I should demote you from senior minister to elder.
[ترجمه ترگمان]من باید شما را از نخست وزیر ارشد تنزل مقام بدهم
[ترجمه گوگل]من باید از وزیر ارشد به بزرگتر از بین ببرم
8. Demote: This allows the guild leader to demote members within the guild to lower ranks.
[ترجمه ترگمان]demote: این امر به رهبر صنفی اجازه می دهد تا اعضای صنف خود را در چارچوب اتحادیه به طبقات پایین تقسیم کند
[ترجمه گوگل]تخفیف: این اجازه می دهد تا رهبر گروه برای تخفیف اعضای درون گروه به پایین رتبه
9. We will endanger our country if we demote our most noble and talented citizens.
[ترجمه ترگمان]اگر ما most و noble را به خطر بیندازیم، کشورمان را به خطر خواهیم انداخت
[ترجمه گوگل]ما کشورمان را به خطر می اندازیم اگر ما شهروندان با شکوه و با استعداد بیشتری را از بین ببریم
10. Demote - Players can demote other players in the guild.
[ترجمه ترگمان]demote - بازیکنان می توانند بازیکنان دیگری را در صنف خود بازی کنند
[ترجمه گوگل]Demote - بازیکنان می توانند دیگر بازیکنان در تیم را از بین ببرند
11. Cannot demote this field, table, or query.
[ترجمه ترگمان]نمی توان این زمینه، جدول، یا پرس و جو را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]می توانید این فیلد، جدول یا پرس و جو را نابود کنید
12. A: Why did the mayor demote the official?
[ترجمه ترگمان]الف: چرا شهردار مقام رسمی را تنزل رتبه داد؟
[ترجمه گوگل]الف: چرا شهردار رسمی را از بین برد؟
13. Her old scarf, purple rayon printed with black flowers, she would demote to second-best.
[ترجمه ترگمان]شال سفیدش، rayon ارغوانی که با گل های سیاه چاپ شده بود، برای دومین بار به بهترین شکل کار می کرد
[ترجمه گوگل]روسری قدیمی او، ریون بنفش که با گل های سیاه رنگ چاپ می شود، او را به سمت دوم می ریزد
14. The trouble with this manoeuvre is that it can not help but demote poetry.
[ترجمه ترگمان]مشکل این مانور این است که نمی تواند به جز شعر demote کمک کند
[ترجمه گوگل]مشکل این مانور این است که نمیتواند کمک کند اما شعر را از بین میبرد