1. It is said that at one time a highwayman lived in the house.
[ترجمه ترگمان]می گویند که در یک زمان راهزنی در خانه زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]گفته شده است که در یک زمان یک بزرگراه در خانه زندگی می کردند
2. The highwayman forced each of the travelers to kick over 20 pounds.
[ترجمه ترگمان]دزد هر یک از مسافران را وادار به لگد زدن به بیش از ۲۰ پوند کرد
[ترجمه گوگل]بزرگراه هر مسافر را مجبور کرد تا بیش از 20 پوند خراب شود
3. He could tell the highwayman was stone dead.
[ترجمه ترگمان]می توانست بگوید که stone مرده
[ترجمه گوگل]او می توانست به بزرگراه گفت سنگ مرده بود
4. The highwayman had assumed it was a lance, but now a curved blade sprang out and glittered blue along its edges.
[ترجمه ترگمان]The فرض کرده بود که این نیزه یک نیزه است، اما اکنون تیغه کج منقار از آن بیرون جست و در حاشیه آن می درخشید
[ترجمه گوگل]بزرگراه تصور می کرد که این یک قطعه است، اما در حال حاضر یک تیغه منحنی رشد کرده و در طول لبه آن آبی رنگ زده است
5. I think your highwayman is a cunning and resourceful villain.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم دزد your یک تبهکار زرنگ و زرنگ است
[ترجمه گوگل]فکر می کنم بزرگراه شما یک تبهکار حیله گر و منحصر به فرد است
6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
7. The highwayman, having cheated the law for years, hanged for £ 4 of horseflesh.
[ترجمه ترگمان]راهزنی، که به مدت چند سال قانون را فریب داده بود، برای چهار هزار پوند گوشت اسب به دار آویخته شد
[ترجمه گوگل]بزرگراه، سالی که قانون را فریب داده است، برای 4 پوند اسب نگهداری می شود
8. The countryside was his enemy: uncouth heather and highwayman copses kept taking his jewel and hiding it.
[ترجمه ترگمان]این مناظر روستایی دشمن او بود؛ heather و highwayman، jewel را می گرفت و آن را مخفی می کرد
[ترجمه گوگل]حومه شهر دشمن او بود: گوزن های ناهموار و بزرگراه ها نگه داشتن جواهر خود را حفظ کرده و مخفی می کنند
9. A highwayman robbed him of his money.
[ترجمه ترگمان]یک دزد راهزن پول او را دزدیده
[ترجمه گوگل]یک بزرگراه او را از پول خود دزدی کرد
10. A highwayman robbed the traveler of his money.
[ترجمه ترگمان]یک دزد راهزن پول او را دزدیده
[ترجمه گوگل]بزرگراه مسافری پول خود را سرقت کرد
11. The highwayman came riding, up to the old inn - door.
[ترجمه ترگمان]highwayman به سوی در مسافرخانه باز آمد
[ترجمه گوگل]بزرگراه سواری، تا خانه قدیمی - درب
12. The choice traditionally presented by highwayman is supposed to have only one sensible answer.
[ترجمه ترگمان]انتخاب یک دزد به طور سنتی تنها یک پاسخ منطقی است
[ترجمه گوگل]انتخاب به طور سنتی توسط roadwayman ارائه شده است که تنها یک پاسخ معقول است
13. Clarke had already achieved fame as a law enforcer by tracking down and executing the famous dandy highwayman, Jack Rann.
[ترجمه ترگمان]همان طور که جک ران گاو روش را تعقیب می کرد و این highwayman معروف را به اجر در می آورد به شهرت و شهرتش دست یافته بود
[ترجمه گوگل]کلارک قبلا به عنوان یک قاچاق قانونی، با ردیابی و اجرای بزرگراه معروف دندلی، جک ران، شهرت داشت
14. On to the Muskoka resort region for an overnight stay at the Highwayman Inn.
[ترجمه ترگمان]در منطقه تفریحی Muskoka برای اقامت شبانه در مسافرخانه \"highwayman\"
[ترجمه گوگل]در منطقه رفت و آمد مککوکا به مدت یک شب اقامت در بزرگراه مسافرخانه
15. Local lore has it that the hands belong to a convicted highwayman who would hold up carriage-travellers in the early nineteenth century.
[ترجمه ترگمان]دانش محلی این را گفته است که این دست ها متعلق به یک دزد متهم هستند که در اوایل قرن نوزدهم با مسافران کالسکه مواجه خواهد شد
[ترجمه گوگل]فهم محلی این است که دست ها متعلق به بزرگراه محکوم می شود که در اوایل قرن نوزدهم، مسافران مسافر را نگه می دارد