1. The firemen reeled out the hoses from their fire engine.
[ترجمه ترگمان]ماموران آتش نشانی از موتور آتش بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان از موتور آتشسوزی شیلنگ خود را از بین بردند
2. A fire engine zoomed past us.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین آتش نشانی از کنار ما گذشت
[ترجمه گوگل]یک موتور آتش زده از ما گذشته
3. He saw that one fire engine got through okay but the second a slight problem in two places.
[ترجمه ترگمان]او دید که یک موتور آتش به خوبی از بین رفته است، اما دومین مشکل جزیی در دو مکان است
[ترجمه گوگل]او دید که یک موتور آتش نشانی از دست رفته است، اما دومین مشکل جزئی در دو مکان است
4. She reached the coast road and a fire engine charged into view, spreading a bow wave.
[ترجمه ترگمان]او به جاده ساحلی رسید و اتومبیلی به آتش زد و موجی از کمان را در هوا پخش کرد
[ترجمه گوگل]او به جاده سواحل رسید و یک موتور آتش سوزی به نظر می رسید و یک موج کمان را پخش می کرد
5. Somewhere, the bell of a fire engine clanged and men's voices called urgently.
[ترجمه ترگمان]در جایی، زنگ یک موتور آتش سوزی با صدای بلند زنگ زد و صدای مردان فورا به صدا درامد
[ترجمه گوگل]در جایی، زنگ یک موتور آتش سوزانده شد و صدای مردان فورا فراخوانده شد
6. They're a familiar sound - police, ambulance, fire engine; electronic donkeys braying.
[ترجمه ترگمان]ان ها صدایی آشنا به گوش می رسد - پلیس، آمبولانس، موتور آتش نشانی
[ترجمه گوگل]آنها یک صدا آشنا هستند - پلیس، آمبولانس، موتور آتش؛ الاغ های الکترونیکی braying
7. The Characters A fire engine, an ambulance, and a police car.
[ترجمه ترگمان]شخصیت ها یک موتور آتش سوزی، یک آمبولانس و یک ماشین پلیس هستند
[ترجمه گوگل]شخصیت ها یک موتور آتش، یک آمبولانس و یک ماشین پلیس است
8. Look, there goes a fire engine.
[ترجمه ترگمان]ببین، یه موتور آتیش سوزی هم هست
[ترجمه گوگل]ببخشید، یک موتور آتش وجود دارد
9. The bike is shiny as a fire engine, looking showroom fresh thanks to Horne.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه به عنوان یک موتور آتش روشن است و به خاطر هورن به یک نمایشگاه نگاه می کند
[ترجمه گوگل]دوچرخه به عنوان یک موتور آتش، به نظر می رسد به نمایشگاه تازه به لطف Horne
10. Having finally succeeded in satisfying himself with its operation, he exhibited a model "Fire Engine, " as it was called in those days, before King William III.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه سرانجام موفق شد خود را با عملیات خود ارضا کند، یک مدل \"موتور آتش\" را به نمایش گذاشت، همانطور که در آن روزها قبل از پادشاه ویلیام سوم فرا خوانده شد
[ترجمه گوگل]او در نهایت موفق به رضایت خود از عملیات شد، او مدل 'موتور آتش' را به نمایش گذاشت، همانطور که در آن روزها قبل از شاه ویلیام III نامیده شد
11. When the fire engine arrived, the fire was blazing.
[ترجمه ترگمان]وقتی موتور روشن شد، آتش روشن بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که موتور آتش گرفت، آتش سوزی شد
12. There is an emergency. Please send a fire engine.
[ترجمه ترگمان]یک وضعیت اضطراری وجود دارد لطفا یک موتور آتش بفرستید
[ترجمه گوگل]اضطراری وجود دارد لطفا یک موتور آتش بفرست
13. By the time the fire engine arrived, the house was burning like anything.
[ترجمه ترگمان]وقتی موتور روشن شد، خانه مثل هر چیزی می سوخت
[ترجمه گوگل]تا زمانی که موتور آتش وارد شد، خانه مانند هر چیز سوزانده شد
14. Automobiles must make way for a fire engine.
[ترجمه ترگمان]Automobiles باید راه را برای یک موتور آتش درست کند
[ترجمه گوگل]ماشین ها باید راه را برای موتور آتش بگیرند
15. The reasonable value of fire engine live load was calculated in this paper in view of the fire engine wheel-pressure diffusion due to the soil.
[ترجمه ترگمان]مقدار منطقی بار زنده موتور آتش در این مقاله از نظر انتشار فشار موتور به علت خاک، محاسبه شد
[ترجمه گوگل]مقدار قابل توجهی از بار الکتریکی موتور موتور در این مقاله با توجه به انتشار موتور چرخش موتور با توجه به خاک محاسبه شده است