1. The celebrant vested himself in the sanctuary.
[ترجمه ترگمان]همونجور که کلیسا رو به مخفیگاه وصل کرده
[ترجمه گوگل]جشنواره خود را در پناهگاه سپری کرد
2. Bishop Harris was principal celebrant at the mass.
[ترجمه ترگمان]اسقف هریس هم در مراسم عشا ربانی، مدیر اصلی بود
[ترجمه گوگل]اسقف هریس در جرم مشهور بود
3. The celebrant receives a medallion which indicates the length of time that person has abstained from alcohol.
[ترجمه ترگمان]پیش نماز یک مدال دریافت می کند که نشان دهنده طول زمانی است که فرد از الکل خودداری کرده است
[ترجمه گوگل]جشن تولد یک مدال طلا دریافت می کند که نشان می دهد طول مدت زمانی که فرد از الکل رد شده است
4. The first batch of 132 marriage celebrants was appointed. Marrying couples may engage a civil celebrant to celebrate their marriage anytime anywhere in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]اولین گروه از ۱۳۲ مورد ازدواج منصوب شد ازدواج زوج های ازدواج ممکن است برای جشن ازدواج آن ها در هر زمان در هنگ کنگ، یک پیش نماز مدنی را درگیر کند
[ترجمه گوگل]اولین دسته از 132 زوج ازدواج منصوب شد زوج های متاهل ممکن است در هر زمان که در هنگ کنگ حضور می یابند، یک مهدکودک مدنی را برای جشن گرفتن ازدواج خود در نظر بگیرند
5. A celebrant gets into the spirit at the Chithirai festival in Madurai, Tamil Nadu. The days-long festival celebrates the wedding of Lord Shiva and the goddess Meenakshi (Lord Vishnu's sister).
[ترجمه ترگمان]یک پیش نماز در فستیوال Chithirai در Madurai، تامیل نادو وارد روح می شود این جشن چند روزه عروسی لرد شیوا و الهه Meenakshi (خواهر لرد ویشنو)را جشن می گیرد
[ترجمه گوگل]جشن تولد به روحیه در جشنواره Chithirai در مدورای، تامیل نادو می آید جشنواره روزهای جشن عروسی لرد شیوا و الهه Meenakshi (خواهر ارشد ویشو) را جشن می گیرد
6. Festvial are meant to celebrant important times of year.
[ترجمه ترگمان]Festvial به معنای celebrant در زمان مهم سال هستند
[ترجمه گوگل]Festvial به معنای روزهای مهم سال است
7. At no time should the celebrant or any other person officiating or assisting allow hands to swing at the sides or dangle.
[ترجمه ترگمان]در هیچ زمانی، پیش نماز و یا هر فرد دیگری که کار می کند یا کمک به دست دادن دست ها در دو طرف و یا آویخته شدن امکان می دهد
[ترجمه گوگل]در هیچ وقت نباید جشن و یا هر شخص دیگری که به مقامات رسمی و یا کمک می کند دستان خود را در حال چرخش در طرفین قرار دهد و یا از بین برود
8. Celebrant: Let us lift up our hearts!
[ترجمه ترگمان]کل برانت! Let را بالا ببریم!
[ترجمه گوگل]Celebrant اجازه دهید قلبمان را بالا ببریم!
9. This notice is given through (name of civil celebrant), Civil Celebrant of Marriages.
[ترجمه ترگمان]این اخطار از طریق (نام پیش نماز مدنی)، Celebrant مدنی ازدواج داده می شود
[ترجمه گوگل]این اطلاعیه از طریق (نام شهروند مدنی)، شهروند مدنی ازدواج ها داده می شود
10. Celebrant and Sandy, may you love deeply, laugh heartily, practice patience and smile often.
[ترجمه ترگمان]کل برانت و سندی، ممکن است شما عمیقا عاشق باشید، از ته دل بخندید، صبور باشید و غالبا لبخند بزنید
[ترجمه گوگل]Celebrant و Sandy، ممکن است شما را عمیقا دوست داشته باشید، با قلب خندید، اغلب صبر کنید و لبخند بزنید
11. The wedding celebrant gives a brief welcome and an introductory speech before announcing the bride's entrance.
[ترجمه ترگمان]ضمن این که ضمن عبور از ورودی عروس، ضمن نشان دادن سخنرانی، ضمن نشان دادن سخنرانی کوتاه، سخنرانی کوتاهی به او می داد
[ترجمه گوگل]جشن عروسی، قبل از اعلام ورود به عروس، یک استراحت کوتاه و یک سخنرانی مقدماتی است
12. The bride, groom and celebrant are hoisted up on the enormous crane - accompanied by some 20 guests, strapped into chairs - with their legs dangling mid-air.
[ترجمه ترگمان]عروس، داماد و celebrant بر روی جرثقیل بزرگ بالا کشیده می شوند - همراه با ۲۰ مهمان، که با پاهای اویزان از وسط به صندلی بسته شده بودند
[ترجمه گوگل]عروس، داماد و جشنواره بر روی جرثقیل بزرگ - همراه با حدود 20 مهمان، به صندلی ها متصل - با پاهای آویزان اواسط هوا
13. Sitting : When sitting the celebrant is still presiding . Therefore, one should sit up straight in chair.
[ترجمه ترگمان]نشستن: هنگام نشستن، celebrant همچنان ریاست را بر عهده دارد بنابراین، باید یک راست روی صندلی بنشیند
[ترجمه گوگل]نشستن هنگام نشستن جشنواره هنوز برگزار می شود بنابراین، باید مستقیما در صندلی نشست
14. The instrument becomes both a means of communication, possessed of clearly defined powers, and an attribute of the celebrant.
[ترجمه ترگمان]ابزار هر دو وسیله ای برای برقراری ارتباط، اختیار قدرت تعریف شده روشن، و مشخصه of است
[ترجمه گوگل]این ابزار هر دو وسیله ارتباطی است که دارای قدرت مشخص و مشخص است و ویژگی شخصیت شناخته شده است