1. He said the UN had made remarkable progress in demilitarizing the region.
[ترجمه ترگمان]وی گفت که سازمان ملل پیشرفت قابل توجهی در منطقه demilitarizing داشته است
[ترجمه گوگل]وی گفت که سازمان ملل متحد پیشرفت قابل توجهی را در زمینه تملک منطقه انجام داده است
2. A demilitarized zone has been created on the border between the warring countries.
[ترجمه ترگمان]منطقه غیر نظامی در مرز بین دو کشور درگیر ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک منطقه دمیلارییزه شده در مرز بین کشورهای متخاصم ایجاد شده است
3. The demilitarized zone between the two countries is heavily guarded.
[ترجمه ترگمان]منطقه غیر نظامی بین دو کشور به شدت محافظت می شود
[ترجمه گوگل]منطقه دمیتریاتور بین دو کشور به شدت محافظت می شود
4. Demilitarize:To eliminate the military character of.
[ترجمه ترگمان]demilitarize: برای حذف شخصیت نظامی
[ترجمه گوگل]Demilitarize: برای از بین بردن شخصیت نظامی از
5. The two nations at war agreed to demilitarize a zone between them.
[ترجمه ترگمان]دو ملت در جنگ موافقت کردند که یک منطقه را بین آن ها تقسیم کنند
[ترجمه گوگل]دو کشور در جنگ موافقت کردند که یک منطقه را بین آنها بیفزایند
6. Demilitarize a buffer zone between hostile countries.
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک منطقه حایل بین کشورهای متخاصم
[ترجمه گوگل]یک منطقه بافر را بین کشورهای متخاصم تخریب کنید
7. On March 30, 197 Hanoi launched its own major offensive across the demilitarized zone.
[ترجمه ترگمان]در ۳۰ مارس، ۱۹۷ هانوی حملات اصلی خود را در منطقه غیر نظامی آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در 30 مارس 1972، هانوی اعمال عمده خود را در سراسر منطقه demilitarized آغاز کرد