1. a heroine freak
سخت معتاد به هروئین
2. he overdosed on heroine and died
در مصرف هروئین افراط کرد و مرد.
3. he freaked out on heroine and burned his own house down
هروئین او را طوری منقلب کرد که خانه ی خود را سوزاند.
4. The novelist characterizes his heroine as capricious and passionate.
[ترجمه ترگمان]نویسنده قهرمان زن خود را به عنوان هوس و هوس و هوس نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رماننویس قهرمان او را به عنوان فریبنده و پرشور توصیف می کند
5. She blushed when they called her a heroine.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها او را یک قهرمان می نامیدند، سرخ می شد
[ترجمه گوگل]وقتی او را یک قهرمان نامید، او قرمز شد
6. The actress acts the part of the heroine.
[ترجمه ترگمان]بازیگر نقش قهرمان را بازی می کند
[ترجمه گوگل]بازیگر نقش قهرمان دارد
7. The heroine is a senior TV executive.
[ترجمه ترگمان]قهرمان زن، یک مدیر ارشد تلویزیونی است
[ترجمه گوگل]قهرمان یک مجری ارشد تلویزیونی است
8. The heroine finally finds true love .
[ترجمه ترگمان]قهرمان داستان بالاخره عشق حقیقی را پیدا می کند
[ترجمه گوگل]قهرمان در نهایت عشق واقعی را پیدا می کند
9. She is ticketed as a heroine.
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک زن قهرمان برگزیده است
[ترجمه گوگل]او یک قهرمان است
10. He identifies with the heroine of the novel.
[ترجمه ترگمان]او قهرمان داستان را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]او با قهرمان رمان مشخص می کند
11. The heroine is played by Demi Moore.
[ترجمه ترگمان]قهرمان زن با دمی مور بازی می شود
[ترجمه گوگل]قهرمان توسط دمی مور بازی می کند
12. The young heroine steps into a web of intrigue in the academic world.
[ترجمه ترگمان]قهرمان جوان، در دنیای آکادمیک به یک تار عنکبوتی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]قهرمان جوان به دنیای فتنه انگیز در دنیای دانشگاهی می رود
13. Jane Eyre, the eponymous heroine of the novel by Charlotte Bront?
[ترجمه ترگمان]جین ایر، قهرمان داستان اصلی رمان و شارلوت Bront؟
[ترجمه گوگل]جین ایر، قهرمان ممتاز رمان توسط شارلوت بروند؟
14. The national heroine of the day was Xing Fen, winner of the first Gold medal of the Games.
[ترجمه ترگمان]قهرمان ملی این روز Xing Fen بود که برنده نخستین مدال طلا در این بازی ها شد
[ترجمه گوگل]قهرمان ملی روز Xing Fen، برنده اولین مدال طلای بازی بود
15. The heroine made her exit to great applause.
[ترجمه ترگمان]قهرمان زن، او را تشویق به کف زدن کرد
[ترجمه گوگل]قهرمان او را به اعتراض بزرگ تحویل داد
16. The heroine makes her exit .
[ترجمه ترگمان]قهرمان زن در حال خروج است
[ترجمه گوگل]قهرمان باعث خروج او میشود