کلمه جو
صفحه اصلی

denude


معنی : برهنه کردن، عاری ساختن، عریان کردن
معانی دیگر : لخت کردن، (جانداران و گیاهان ناحیه ای را معدوم کردن)، جاندار زدایی کردن، گیاه زدایی کردن، زیست کشی کردن

انگلیسی به فارسی

برهنه کردن، عاری ساختن


انکار کردن، برهنه کردن، عاری ساختن، عریان کردن


انگلیسی به انگلیسی

• make nude; remove a covering
if something is denuded, everything is taken off it or from it; a formal word.

مترادف و متضاد

برهنه کردن (فعل)
bare, strip, disrobe, denude, uncover

عاری ساختن (فعل)
bare, denude

عریان کردن (فعل)
denude, undress

strip


Synonyms: bare, disrobe, expose, fleece, lay bare, peel, uncover, undress


جملات نمونه

1. The countryside has been denuded by war.
[ترجمه ترگمان]حومه از جنگ تخلیه شده است
[ترجمه گوگل]حومه شهر جنگی است

2. Mining would pollute the lake and denude the forest.
[ترجمه ترگمان]استخراج آب دریاچه را آلوده خواهد کرد و از جنگل بیرون خواهد رفت
[ترجمه گوگل]معدن می تواند دریاچه را آلوده و جنگل را تخریب کند

3. The man denuded her of clothing.
[ترجمه ترگمان]مرد لباس های او را باز کرد
[ترجمه گوگل]این مرد از لباسش دزدی کرد

4. The storm completely denuded the trees.
[ترجمه ترگمان]توفان به طور کامل درختان را تخلیه کرد
[ترجمه گوگل]طوفان درختان را کاملا از بین می برد

5. The Embassy is now denuded of all foreign and local staff.
[ترجمه ترگمان]سفارت اکنون از همه کارکنان خارجی و محلی تخلیه شده است
[ترجمه گوگل]سفارت در حال حاضر از تمام کارمندان خارجی و محلی دزدیده شده است

6. Wind and rain denuded the mountainside of soil.
[ترجمه ترگمان]باران و باران بر دامنه کوه تخلیه شد
[ترجمه گوگل]باد و باران، زمین کوهستانی را از بین می برد

7. The land was denuded of vegetation.
[ترجمه ترگمان]زمین عاری از گیاهان بود
[ترجمه گوگل]زمین از گیاهان پوشیده شده بود

8. They were unclothed and denuded of their wigs.
[ترجمه ترگمان]آن ها لخت و عاری از wigs بودند
[ترجمه گوگل]آنها از کلاه گیس هایشان جدا شده و از بین رفته اند

9. While ploughs are clearing land, expanding livestock populations are denuding the land of vegetation.
[ترجمه ترگمان]در حالی که ploughs زمین را باز می کنند، رشد جمعیت دام ها در حال افزایش دادن زمین گیاهان است
[ترجمه گوگل]در حالی که بلوس زمین را پاکسازی می کنند، جمعیت های دام گسترش می یابند و زمین های پوشش گیاهی را از بین می برند

10. Protestant critics, looking for a religion denuded of magic, would enlist the Bible on their side.
[ترجمه ترگمان]منتقدان پروتستان، که به دنبال یک مذهب عاری از جادو بودند، کتاب مقدس را در کنار خود قرار می دادند
[ترجمه گوگل]منتقدان پروتستان، به دنبال یک مذهب که از سحر و جادو رنج می برند، کتاب مقدس را در کنار خود می گیرند

11. The area to be denuded is first waxed, after which the laser goes into the follicles to destroy them.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه تخلیه می شود و بعد از آن لیزر وارد the می شود تا آن ها را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]ناحیه ای که باید از بین برود، ابتدا مواجه می شود و پس از آن لیزر به فولیکول ها می رود تا آنها را از بین ببرد

12. He denuded her of clothing.
[ترجمه ترگمان]او لباس های او را باز کرد
[ترجمه گوگل]او لباس خود را از دست داد

13. Local government will correspondingly be denuded of services accepted by local authorities in other systems.
[ترجمه ترگمان]دولت محلی متعاقبا از خدمات پذیرفته شده توسط مقامات محلی در سیستم های دیگر تخلیه خواهد شد
[ترجمه گوگل]به موجب آن، دولت محلی براساس خدماتی که توسط مقامات محلی در سایر سیستم های پذیرفته شده، از خدمات دریافت می شود

14. IT proceeded to denude the statue, fronting the church bishop's podium.
[ترجمه ترگمان]در حالی که کنار جایگاه اسقف کلیسا زانو زده بود، به طرف مجسمه رفت
[ترجمه گوگل]IT ادامه داد: مجسمه را مجبور میکنیم که به جایگاه اسقف اعظم کلیسا برود

hills denuded of trees

تپه‌های عاری از درخت


Fire has denuded this region.

این ناحیه در اثر آتش‌سوزی لخت و عور شده است.


پیشنهاد کاربران

بایر


کلمات دیگر: