کلمه جو
صفحه اصلی

firing squad


معنی : جوخه اتش
معانی دیگر : جوخه ی اعدام، جوخه ی آتش

انگلیسی به فارسی

(نظامی) جوخه آتش


سرباز زدن، جوخه اتش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a group, usu. of military personnel, assigned to shoot a person who has been sentenced to death.

• military detachment assigned to fire a salute at a burial of an honoured person or to execute a condemned person
a firing squad is a group of soldiers who have been ordered to kill by shooting a person who has been sentenced to death.

مترادف و متضاد

جوخه اتش (اسم)
firing squad

جملات نمونه

1. He was executed by firing squad.
[ترجمه ترگمان]اون توسط یه جوخه اعدام اعدام شد
[ترجمه گوگل]او توسط ستاد شلیک اعدام شد

2. A soldier would rather face a firing squad a thousand times over than just once have to look his own colleagues in the eye knowing he had failed them.
[ترجمه ترگمان]سربازی ترجیح می دهد با یک جوخه آتش هزار بار مقابله کند، فقط یک بار باید به همکارانش نگاه کند که می داند آن ها را شکست خورده است
[ترجمه گوگل]یک سرباز مایل به یک بار هزار بار بیش از یک بار به دنبال همکاران خود در چشم با دانستن اینکه آنها آنها را شکست داده است

3. Murat had looked into the eyes of the firing squad without flinching.
[ترجمه ترگمان]مو را بدون اینکه خم شود به چشمان جوخه آتش نگاه کرده بود
[ترجمه گوگل]مورات به چشم های ستوان شلیک نگاه کرد و بدون جرقه زدن

4. The prisoners were executed by firing squad.
[ترجمه ترگمان]زندانی ها توسط جوخه اعدام اعدام شدن
[ترجمه گوگل]زندانیان با شلیک به اعدام محکوم شدند

5. He could face a firing squad if found guilty of the charges.
[ترجمه ترگمان]اون می تونه با یه جوخه اعدام روبرو بشه که متهم به اتهام قتل بوده
[ترجمه گوگل]اگر در صورت اتهام مجرم شناخته شود، می تواند با یک ستاد شلیک مواجه شود

6. Many died in front of the firing squad.
[ترجمه ترگمان]بسیاری در مقابل جوخه آتش کشته شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری در مقابل ستاد شلیک جان باختند

7. The executions will be carried out by a firing squad.
[ترجمه ترگمان]این اعدام ها از سوی یک تیم شلیک انجام خواهند شد
[ترجمه گوگل]اعدام ها توسط یک ستاد شلیک انجام می شود

8. Those put to death by firing squad included three generals.
[ترجمه ترگمان]کسانی که با جوخه آتش کشته شدند، شامل سه ژنرال می شدند
[ترجمه گوگل]کسانی که به وسیله ستوان شلیک کردند، شامل سه ژنرال شدند

9. She was executed by firing squad.
[ترجمه ترگمان]اون توسط یه جوخه اعدام اعدام شد
[ترجمه گوگل]او توسط ستاد شلیک اعدام شد

10. The firing squad were already aiming their rifles and waiting for the order to shoot.
[ترجمه ترگمان]جوخه آتش در حال حاضر تفنگ خود را نشانه گرفته و منتظر دستور تیراندازی بودند
[ترجمه گوگل]تیم شلیک پیش از این در حال تلاش برای دستیابی به تفنگ خود بود و منتظر سفارش شلیک بود

11. In 1923 three prisoners were executed by firing squad.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۳ این سه زندانی توسط جوخه اعدام اعدام شدند
[ترجمه گوگل]در سال 1923، سه نفر از زندانیان به اتهام جاسوسی اعدام شدند

12. Billy had heard that one man in each firing squad was customarily given a rifle loaded with blank cartridge.
[ترجمه ترگمان]بیلی شنیده بود که یک نفر در جوخه آتش، معمولا یک تفنگ پر از فشنگ سفید به بار می آورد
[ترجمه گوگل]بیلی شنیده بود که یک مرد در هر ساحه شلیک، به طور معمول یک تفنگ پر شده با کارتریج خالی را داده بود

13. Due to the youthful inaccuracy of the firing squad, few if any were killed at the first volley.
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه در اولین رگبار شلیک اول کشته شده بودند، به خاطر عدم صحت دوران کودکی شلیک کرده بود
[ترجمه گوگل]با توجه به ناکامی جوانان ستیزه جویی، تعداد کمی از آنها در صدر اول کشته شدند

14. So just before the firing squad is ordered to shoot, the unconscious man is pinched awake.
[ترجمه ترگمان]به همین جهت درست قبل از اینکه جوخه آتش شلیک کنند، مرد بی هوش او را به هوش آورد
[ترجمه گوگل]بنابراین درست قبل از اینکه گروه شلیک مجدد به ساقه برسد، انسان ناخودآگاه بیدار می شود

15. He has stated that he chose the firing squad to make it hard for Utah to carry it out.
[ترجمه ترگمان]وی اظهار داشت که جوخه آتش را انتخاب کرده است تا برای یوتا سخت باشد که آن را اجرا کند
[ترجمه گوگل]او اظهار داشت که او این تیم را انتخاب کرده است تا یوتا برای انجام آن سخت تلاش کند

پیشنهاد کاربران

جوخه اعدام


کلمات دیگر: