کلمه جو
صفحه اصلی

incept


معنی : اغاز کردن، بنیاد نهادن، در خود گرفتن
معانی دیگر : (خوراک را) جذب کردن، درآشامیدن، گواریدن، (مهجور) آغازکردن، به عهده گرفتن

انگلیسی به فارسی

آغاز کردن، بنیاد نهادن، در خود گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

• take into the body, take in via the mouth, ingest

مترادف و متضاد

اغاز کردن (فعل)
initial, set, tee off, begin, commence, inchoate, inaugurate, incept, initiate, sparkplug

بنیاد نهادن (فعل)
start, institute, found, inchoate, incept, initiate

در خود گرفتن (فعل)
intussuscept, incept

جملات نمونه

1. The objective of this design is to incept and convert the object's infrared radiation distribution into video signal to be displayed in real time after being post-processed.
[ترجمه ترگمان]هدف این طراحی is و تبدیل توزیع اشعه مادون قرمز جسم به سیگنال ویدیویی است که در زمان واقعی بعد از پردازش پردازش نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]هدف از این طراحی، تصحیح و تبدیل توزیع تابش مادون قرمز شی به سیگنال ویدیویی است که در زمان واقعی بعد از پردازش پس از آن نمایش داده می شود

2. The two MX note will not infection email's incept and send out, before delete old mx note.
[ترجمه ترگمان]این دو پیام MX قبل از حذف mx قدیمی، incept ایمیل و ارسال را ارسال نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]دو یادداشت MX ایمیل و ایمیل ارسال نمی کنند، قبل از حذف یادداشت قدیمی mx

3. The project can incept 200 employees, and drive 500 employees in transportation and catering industries.
[ترجمه ترگمان]این پروژه می تواند ۲۰۰ کارمند را جذب کند و ۵۰۰ کارمند را در صنایع حمل و نقل و صنایع دستی راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]این پروژه می تواند شامل 200 کارمند و 500 کارمند در صنایع حمل و نقل و غذا باشد

4. As we test, this system could transmit and incept signals successfully.
[ترجمه ترگمان]همانطور که آزمایش کردیم، این سیستم می تواند سیگنال های incept و incept را با موفقیت منتقل کند
[ترجمه گوگل]همانطور که ما آزمایش می کنیم، این سیستم می تواند سیگنال ها را به طور موفقیت آمیز انتقال و درک کند

5. Policies incept from the date of of Cover which is the date of the loan extension.
[ترجمه ترگمان]سیاست های مربوط به تاریخ پوشش که تاریخ تمدید وام است
[ترجمه گوگل]سیاستها از تاریخ پوشش که تاریخ تمدید وام است

6. The real-time processing subsystem can incept, transform, compose, display and save the data transmitted from the inspection subsystem of the high-speed catenary inspection vehicle.
[ترجمه ترگمان]سیستم پردازش بلادرنگ می تواند incept، تغییر، ترکیب بندی، نمایش و ذخیره داده منتقل شده از زیر سیستم بازرسی خودروی بازرسی دارای سرعت بالا باشد
[ترجمه گوگل]زیرسیستم پردازش در زمان واقعی می تواند داده ها، ارسال ها، نمایش ها و ذخیره داده ها را از زیرسیستم بازرسی وسیله نقلیه بازرسی کانتینر با سرعت بالا بپیماید

7. Recounting particularly the whole process from incept alarm, Emergency Command to finish the emergency, and introducing how to create dynamic Emergency Planning (the Planning of Emergency Rescue) .
[ترجمه ترگمان]بویژه کل فرآیند از هشدار incept، فرمان اضطراری برای پایان دادن به وضعیت اضطراری و معرفی نحوه ایجاد برنامه ریزی اضطراری دینامیک (برنامه ریزی عملیات نجات اضطراری)
[ترجمه گوگل]به ویژه برای کل فرآیند از زنگ هشدار، فرماندهی اضطراری برای پایان دادن به اورژانس و معرفی نحوه ایجاد برنامه ریزی اضطراری پویا (برنامه ریزی اضطراری نجات) به ویژه یادآوری شود

8. In chapter The characteristic of dispersion of precipitation particles in near-infrared wave band is introduced and thereby confirm the opposite position of radiation tube and incept tube.
[ترجمه ترگمان]در فصل، مشخصه پراکندگی ذرات رسوب در باند موج فروسرخ نزدیک، معرفی و در نتیجه موقعیت مخالف لوله تابش و لوله incept را تایید می کند
[ترجمه گوگل]در فصل مشخصی از پراکندگی ذرات بارش در گروه موج موج نزدیک به مادون قرمز معرفی شده است و از این طریق موضع مخالف لوله پرتو و لوله ناپایدار را تایید می کند

9. This paper introduce a sort of new numeric terminal which can use DSP and FPGA to realize double functions, they are distance measure by pulse responsion and incept of dictate data.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع پایانه عددی جدید را معرفی می کند که می تواند از DSP و FPGA برای تشخیص عملکرد دوگانه استفاده کند، آن ها معیاری برای اندازه گیری فاصله با responsion پالس و incept داده های دیکته هستند
[ترجمه گوگل]در این مقاله نوعی ترمینال عددی جدید معرفی می شود که می تواند از DSP و FPGA برای انجام دو کارکرد استفاده کند، آنها از اندازه گیری فاصله با پاسخ پالس و تصور اطلاعات دیکته است

10. Order all Low value consumable for warehouse with purchasing department, incept and apply for payment etc.
[ترجمه ترگمان]سفارش تمام مقادیر کم مصرفی برای انبار را با بخش خرید، incept و درخواست برای پرداخت سفارش دهید
[ترجمه گوگل]سفارش تمام هزینه های کم مصرف برای انبار با بخش خرید، پیش بینی و درخواست برای پرداخت و غیره

11. DAB and DRM are compared in the aspects of development, the strongpoint, the key techniques, and the sending arid incept theories which is the keystone and can give preparation for future development.
[ترجمه ترگمان]DAB و DRM در جنبه های توسعه، the، تکنیک های کلیدی، و فرستادن تئوری های خشک incept که سنگ تاج هستند مقایسه می شوند و می توانند برای توسعه آینده آماده شوند
[ترجمه گوگل]DAB و DRM در جنبه های توسعه، نقطه ضعف، تکنیک های کلیدی و نظریه های بی نظیر فرستاده شده است که پایه و اساس است و می تواند آماده سازی برای توسعه آینده را مقایسه کند

12. Testing system, in which DSP is the part of core and CPLD is as peripheral circuit, controls operation parts, and test or incept the digital signal, analog signals and switch signals from exterior.
[ترجمه ترگمان]سیستم تست، که در آن DSP بخشی از هسته است و CPLD به عنوان مدار جانبی، کنترل قطعات عملیات، و تست یا incept سیگنال دیجیتال، سیگنال های آنالوگ و سیگنال های سوییچ از خارج است
[ترجمه گوگل]سیستم تست، که در آن DSP بخشی از هسته است و CPLD به عنوان مدار جانبی محسوب می شود، قطعات کنترل را کنترل می کند و سیگنال های دیجیتال، سیگنال های آنالوگ و سیگنال های آن را از بیرون آزمایش می کند

13. Streaming media technology supports network transmission of text stream, picture stream, audio stream, video stream, and the customer can incept the information by streaming mode.
[ترجمه ترگمان]این فن آوری از انتقال شبکه از جریان متن، جریان تصویر، جریان صوتی، جریان ویدیو و مشتری پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]تکنولوژی جریان رسانه ای از انتقال شبکه جریان متنی، جریان تصویر، جریان صوتی، جریان ویدئویی پشتیبانی می کند و مشتری می تواند اطلاعات را با جریان جریان درک کند

14. And the Client software is designed, which contains video incept, video decode and video play.
[ترجمه ترگمان]و نرم افزار کلاینت طراحی شده است، که حاوی incept ویدیو، رمز گشایی ویدیو و بازی های ویدیویی می باشد
[ترجمه گوگل]و نرم افزار Client طراحی شده است که حاوی ویدئو، پردازش ویدئو و بازی ویدیویی است


کلمات دیگر: