1. Flagellants are crazed wanderers obsessed with the doom of the world.
[ترجمه ترگمان]Flagellants عضو حزب دیوونه هستند که گرفتار سرنوشت جهان شده اند
[ترجمه گوگل]پرچمداران عجایب دیوانه وار در جهان هستند
2. The flagellant warmed to his theme.
[ترجمه ترگمان]The به theme گرم شده بود
[ترجمه گوگل]پرچمدار به موضوع او گرم شده است
3. The frenzied wailing of the flagellants echoed through the night.
[ترجمه ترگمان]صدای شیون آوارگان در شب طنین می افکند
[ترجمه گوگل]وحشت وحشت زده از پرچمداران از طریق شبانه پخش شد
4. Although mad, flagellants are not cowards.
[ترجمه ترگمان]اگرچه دیوانه و ترسو نیستند
[ترجمه گوگل]اگر چه دیوانه، پرچمداران بزدل نیستند
5. Sensing that he had the attention of the warriors the flagellant pulled himself up to his full height.
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که او توجه جنگ جویان را به خود جلب کرده بود
[ترجمه گوگل]احساس می کرد که او به سوی جنگجویان توجه می کرد، پرچمدار خود را تا ارتفاع کامل خود کشید