1. A gleam of light shone through the prison window.
پرتو نوری از پنجره زندان به چشم خورد
2. The only source of light in the cellar came in the form of a gleam through a hole in the wall.
تنها منبع نور در زیر زمین، پرتو نوری بود که از سوراخ دیوار وارد می شد
3. My grandmother gets a gleam in her eyes when she sees the twins.
مادربزرگم وقتی دوقلوها را می بیند، چشمانش برق می زند
4. a gleam of hope
روزنه ای از امید
5. a gleam of understanding
ذره ای فهم
6. the gleam of a distant fire
سوسو زدن یک نور از فاصله ی دور
7. the gleam of the lights reflected in the dark waters of the river
درخشش نورهایی که در آب تیره ی رودخانه منعکس می شد
8. He had a speculative gleam in his eyes.
[ترجمه ترگمان]درخششی متفکرانه در چشمانش داشت
[ترجمه گوگل]او در چشم او چشمک می زند
9. A gleam of interest in the matter came into her eye.
[ترجمه ترگمان]برق علاقه ای به این موضوع پیدا کرد
[ترجمه گوگل]درخشش علاقه ای به این موضوع وارد چشم شد
10. Rose looked at me with a furious gleam in her eyes.
[ترجمه ترگمان]رز با درخششی خشمگین به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]گل رز در چشم هایم خیره شده بود
11. A gleam of humour momentarily lit his face.
[ترجمه ترگمان]برقی از شوخ طبعی چهره اش را روشن کرد
[ترجمه گوگل]درخشش طنز لحظه ای چهره اش را روشن کرد
12. His words resurrected a gleam of hope of mine.
[ترجمه ترگمان]کلماتش بارقه ای از امید را زنده کرد
[ترجمه گوگل]اصطلاحات او یک شکوفایی از امیدواری من به وجود آورد
13. They saw a sudden gleam of light.
[ترجمه ترگمان]آن ها درخششی ناگهانی از نور دیدند
[ترجمه گوگل]آنها یک نور ناگهانی نور را دیدند
14. A gleam of interest came into his eyes.
[ترجمه ترگمان]برقی از شوق در چشمانش درخشید
[ترجمه گوگل]درخشش علاقه به چشمانش وارد شد
15. They saw the gleam of a lamp ahead.
[ترجمه ترگمان]برق چراغی را در جلو دیدند
[ترجمه گوگل]آنها زرق و برق از یک چراغ را دیدند
16. His eyes held a sceptical gleam.
[ترجمه ترگمان]چشمانش بارقه ای از بی اعتمادی را در چشمانش نگه داشت
[ترجمه گوگل]چشمان او یک زرق و برق تردید داشت
17. A mischievous gleam lit up her eyes.
[ترجمه ترگمان]برق شیطنت در چشمانش درخشید
[ترجمه گوگل]چشمک بزرگی چشمهایش را روشن کرد
18. She saw a gleam of amusement in his eyes.
[ترجمه ترگمان]برقی از شادی در چشمانش درخشید
[ترجمه گوگل]او درخشش چشمگیر از سرگرمی را دید
19. There was a mischievous gleam in her eyes.
[ترجمه ترگمان]برق شیطنت در چشمانش درخشید
[ترجمه گوگل]در چشم او چشمک زدگی داشت
20. I saw the gleam of the knife as it flashed through the air.
[ترجمه ترگمان]وقتی برق از میان هوا رد شد، برق چاقو را دیدم
[ترجمه گوگل]من درخشان از چاقو را دیدم که از هوا پخش می شد
21. In those days, CD-ROMs were still just a gleam in the eye of some young engineer.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، CD ها هنوز فقط درخششی در چشم یک مهندس جوان داشتند
[ترجمه گوگل]در آن روزها، CD-ROM ها هنوز دردناک در چشم برخی از مهندسان جوان بودند