1. He had been born with the caul, the inner fetal membrane had covered his head at birth.
[ترجمه ترگمان]او در کیسه caul به دنیا آمده بود و پوست جنین در اثر تولد سرش را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او با زخم متولد شده بود، غشای جنین درون در هنگام تولد، سرش را پوشانده بود
2. She said that babies born in a caul were born to great fame or great misfortune, certainly something special.
[ترجمه ترگمان]او گفت که نوزادان در کیسه caul به خاطر شهرت بزرگ یا بدبختی بزرگ متولد شده اند، مسلما چیز خاصی است
[ترجمه گوگل]او گفت که نوزادان متولد شده در یک پروانه به شهرت بزرگ یا بدبختی بزرگ متولد شده اند، قطعا چیزی خاص است
3. In burst of the caul before about to give birth, call caul to defeat ) of ( Premature Rupture Of Membranes early.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از کیسه the، قبل از زایمان، کیسه caul را به نام birth caul call Of (Membranes Membranes early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early early ((((((((((((((
[ترجمه گوگل]قبل از زایمان قبل از زایمان، به زخم زدن به زخم (از شکستگی زودرس غشاء) مراجعه کنید
4. Conclusion Application of caul plus infrared irradiation can promote the healing of wound after perineal incision.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کاربرد کیسه caul به علاوه تابش مادون قرمز می تواند بهبود زخم را بعد از برش perineal بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از تابش پلاسما مادون قرمز می تواند باعث بهبود زخم پس از برش پرومی شود
5. But the fat, and the kidneys, and the caul above the liver of the sin offering, he burnt upon the altar; as the LORD commanded Moses.
[ترجمه ترگمان]اما چربی و کلیه، و the در caul از کبد گناه، در محراب می سوخت؛ همان طور که لرد فرمان موسی را داده بود
[ترجمه گوگل]اما چربی و کلیه ها و سوزن بالای کبد قربانی گناه، بر قربانگاه سوخته همانطور که خداوند به موسی دستور داد
6. Objective Understand reason of high occurrence rate of dystocia while caul early broken .
[ترجمه ترگمان]هدف، دلیل نرخ بالای dystocia of و broken caul است
[ترجمه گوگل]اهداف درک دلیل بالا بودن میزان وقوع دیستوکسیک در حالی که شکسته شدن زودرس
7. Methods Analyze reasons and styles of dystocia for 200 cases of pregnant woman with caul early broken, and compare with 200 cases of without above disease selected by random.
[ترجمه ترگمان]روش ها به آنالیز دلایل و شیوه های of برای ۲۰۰ مورد زن باردار مبتلا به caul broken و مقایسه آن ها با ۲۰۰ مورد بدون بیماری که به طور تصادفی انتخاب شده اند مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]روش ها دلایل و سبک های دیاستولی را برای 200 مورد خانم باردار مبتلا به سقط جنین و با 200 مورد بدون بیماری فوق انتخاب شده به صورت تصادفی، تجزیه و تحلیل کردند
8. Radioactivity in vivo was highly accumulated in thyroid gland, in stomach, kidney, adrenal gland and caul secondarily, in liver, heart, intestine, fat and spleen decrease successively.
[ترجمه ترگمان]و secondarily و Radioactivity در vivo، در غده تیروئید، کلیه، غده فوق کلیوی، غده فوق کلیوی، قلب، روده، روده، چربی و spleen به حساب می آید
[ترجمه گوگل]رادیواکتیویته درون انواعی در غده تیروئید، معده، کلیه، غده فوق کلیه و قلب به طور متوالی در کبد، قلب، روده، کاهش چربی و طحال به طور متوالی انباشته شده است
9. Leviticus 9 : But the fat, and the kidneys, and the caul above the liver of the sin offering, he burnt upon the altar; as the LORD commanded Moses.
[ترجمه ترگمان]فصل ۹: فصل ۹: اما چربی و کلیه ها، و the در بالای کبد، در حالی که لرد فرمان موسی را داده بود، محراب را سوزاند
[ترجمه گوگل]Leviticus 9 اما چربی و کلیه ها و سیلندر بالای کبد قربانی گناه، بر قربانگاه سوخته همانطور که خداوند به موسی دستور داد
10. And he took all the fat that was upon the inwards, and the caul above the liver, and the two kidneys, and their fat, and Moses burned it upon the altar.
[ترجمه ترگمان]و همه چربی را که در داخل انبار بود و caul بر روی کبد و دو کلیه، چربی آن ها و موزز هم آن را روی محراب سوزاند
[ترجمه گوگل]و او تمام چربیهایی را که بر روی درونها بود، برداشته و در بالای کبد، و دو کلیه و چربیهای آنها، و موسی بر قربانگاه سوخته بود
11. The two little kidneys, and the fat which is by the flanks, and the caul of the liver with the little kidneys.
[ترجمه ترگمان]دو کلیه کوچک، و چربی که در کناره ها و the کبد با کلیه کوچک کبد است
[ترجمه گوگل]دو کلیه کوچک، و چربی که توسط بقیه است، و سینه کبد با کلیه های کوچک است
12. Shop equipment and hand tools, such as router, templates and hole saws, heat blankets and thermocouples, vacuum bags and caul plates, measuring devices, conversion of metric and inch system.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات و ابزارهای دستی، مانند روتر، قالب ها و اره ها، blankets سوراخ و thermocouples، کیسه های خلا و plates، وسایل اندازه گیری، تبدیل دستگاه متریک و اینچ
[ترجمه گوگل]تجهیزات فروشگاه و ابزار دست مانند روتر، قالب و سوراخ اره، پتو های گرما و ترموکوپل، کیسه های خلاء و صفحات سقفی، ابزار اندازه گیری، تبدیل سیستم متریک و اینچ