کلمه جو
صفحه اصلی

filmy


معنی : فیلم مانند
معانی دیگر : غشا مانند، مانند پرده ای بسیارنازک (مثلا روی آب)، لایه مانند، نازک لای مانند، پوسته مانند، غبارسان، غبار گرفته

انگلیسی به فارسی

غبار‌گرفته، فیلم‌مانند


فیلم سینمایی، فیلم مانند


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: filmier, filmiest
مشتقات: filmily (adv.), filminess (n.)
(1) تعریف: consisting of or resembling a thin layer or haze; nearly transparent.
مشابه: airy, sheer, transparent

- a filmy veil
[ترجمه ترگمان] پرده نازکی بر تن داشت،
[ترجمه گوگل] یک حجاب فیلم

(2) تعریف: covered by a thin layer, skin, or coating.
مشابه: diaphanous

• covered with a thin layer; transparent; hazy; filmed over
a fabric or substance that is filmy is very thin and almost transparent.

مترادف و متضاد

فیلم مانند (صفت)
filmy

finespun, fragile


Synonyms: chiffon, cobwebby, dainty, delicate, diaphanous, fine, fine-grained, flimsy, floaty, gauzy, gossamer, insubstantial, see-through, sheer, tiffany, transparent, wispy


Antonyms: nontransparent, opaque, substantial


covered with mist; blurry


Synonyms: bleary, blurred, cloudy, dim, hazy, membranous, milky, misty, opalescent, opaque, pearly


Antonyms: clean, clear, see-through, translucent, transparent


جملات نمونه

1. The filmy chemises were dearly paid for.
[ترجمه ترگمان]پیراهن نازکی که به تن داشتند بسیار گران بود
[ترجمه گوگل]این فیلم ها به شدت برای آن پرداخت شده است

2. I held my hands out automatically, and the filmy white garter landed in my palms.
[ترجمه ترگمان]به طور خودکار دست هایم را دراز کردم و بند جوراب سفید رنگی در کف دستانم فرود آمد
[ترجمه گوگل]من دستم را به صورت خودکار نگه داشتم و جوراب سفید رنگی در کف دستم فرود آمد

3. The corona is a brilliant, pearly white, filmy light, about as bright as the full Moon.
[ترجمه ترگمان]هاله مانند ماه کامل روشن است هاله مانند نور ماه روشن است
[ترجمه گوگل]کرونا یک نور درخشان، مروارید سفید و سینمایی است که در حدود به همان اندازه ماه کامل است

4. "Bathroom Singer," a new singing contest on the Filmy entertainment channel, will zero in on an untrained performer who's good at singing in the shower and can enthral viewers.
[ترجمه ترگمان]\"حمام سینگر\"، یک مسابقه آواز خوانی جدید در کانال سرگرمی Filmy، بر روی یک نوازنده آموزش ندیده صفر قرار خواهد گرفت که در حال آواز خواندن در حمام خوب است و می تواند بینندگان را جذب کند
[ترجمه گوگل]خواننده حمام، یک مسابقه آواز جدید در کانال سرگرمی فیلم، در یک خواننده بی مهارت که خوب در آواز خواندن در حمام است و می تواند بیننده را جذب کند، صفر می شود

5. Mind's underground moths grow filmy wings and take a farewell flight in the sunset sky.
[ترجمه ترگمان]بید زیرزمینی ذهن یک بال های نازک را رشد داده و پرواز خداحافظی را در آسمان غروب آفتاب می گیرند
[ترجمه گوگل]موش های زیرزمینی ذهن بال بال های بالایی را رشد می دهند و پرواز ختم را در آسمان غروب می گیرند

6. I stare at filmy white curtain.
[ترجمه ترگمان]به پرده سفیدی نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]من در پرده سفید رنگی خیره شدم

7. Tall ( low ) press polyethylene ( filmy class ), some areas rise nearly 1000 yuan.
[ترجمه ترگمان]در پلی اتیلن تحت فشار (طبقه filmy)، برخی مناطق نزدیک به ۱۰۰۰ یوآن افزایش پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]بلند (کم) پلی اتیلن مطبوعات (کلاس فیلم)، برخی از مناطق افزایش تقریبا 1000 یوان

8. Mind's underground moths grow filmy wings and a farewell flight in the sunset sky.
[ترجمه ترگمان]بید زیرزمینی ذهن بال های نازک و پرواز خداحافظی را در آسمان غروب خورشید رشد می دهند
[ترجمه گوگل]پستانداران زیر ذره ای در ذهن رشد بال های کیهانی و پرواز وحشیانه در آسمان غروب می کنند

9. He flashed pride from filmy eyes.
[ترجمه ترگمان]او غرور را از چشمان گرفته بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او غرور را از چشمان فریاد زد

10. We sat down to filmy glasses of beer and a clear unmarked bottle of grain alcohol and saucers of peppers and tripe tofu soup noodles and fish stew.
[ترجمه ترگمان]با یک لیوان آبجو و یک بطری خالی از الکل و نوشیدنی فلفل و سوپ کلم و سوپ ماهی و سوپ ماهی نشستیم
[ترجمه گوگل]ما نشستیم تا عینک های شگفت انگیز از آبجو و بطری واضح و بدون برچسب از الکل دانه و فنجان فلفل و نعناع سوپ توفو و خورش ماهی

11. a filmy cotton blouse.
[ترجمه ترگمان]یک پیراهن نخی نازک
[ترجمه گوگل]پنبه پنبه ای فانتزی

12. It fell back towards us and I caught the filmy ash on another plate.
[ترجمه ترگمان]دوباره به سمت ما برگشت و خاکستر را روی یک بشقاب دیگر گرفتم
[ترجمه گوگل]آن را به سمت ما سقوط کرد و خاکستر فیلم را بر روی صفحه دیگری گرفتم

13. The day was bright and windy, a string of filmy white clouds scudding eastward.
[ترجمه ترگمان]روز روشن و پر باد بود، یک رشته ابر سفید رنگی که به سمت شرق می وزید
[ترجمه گوگل]روز روشن و بادوام بود، یک رشته از ابرهای سفید رنگی به سمت شرق

14. The pack is rolled into the sleeve of his white shirt on a thick filmy bicep.
[ترجمه ترگمان]گله در آستین پیراهن سفیدش روی بازوی یک نازک نازکی حلقه شده است
[ترجمه گوگل]بسته به آستین پیراهن سفید خود را بر روی یک بیس بال ضخیم کشیده می شود

پیشنهاد کاربران

تار و مات، نازک و شفاف
متضاد ( پادواژه ) آن thick
نمونه
her eyes grew vague and filmy.


کلمات دیگر: